موسيقى و رقصهاى محلى ، استان لرستان
دوشنبه 14 بهمن 1392 8:03 AM
موسيقى لرى از سرچشمههاى موسيقى «رديف» و رديفنوازى است که بخش مهم آن از طريق کمانچه و کمانچهنوازى محلى در موسيقى رسمى ايران (رديف) نيز تأثير گذاشته است. موسيقى محلى لرستان چندان ناشناخته نيست؛ ولى برخلاف بسيارى از موسيقىهاى نواحى ديگر ايران ، از حيث مقامات محدود است و معمولاً در «دستگاه ماهور» اجرا مىشود. موسيقى لرستان به چهار بخش : موسيقى کار ، موسيقى مراسم ، موسيقى عروسى و موسيقى ترانههاى روز تقسيم شده است. ترانههاى لرى با همهٔ پيوندى که با ريشهٔ زبان فارسى دارند ، براى همهٔ فارسىزبانان قابل فهم نيستند. اين موسيقى ، از لحاظ اجرايى ، ظريف و پيچيده است. غناى کلامى فراوان دارد و مهمتر از همه ، از روحيهٔ سلحشورى و حماسى برخوردار است. مهمترين ترانههايى که در استان لرستان خوانده مىشود عبارتند از : «شهنومه خواني» (شاهنامهخواني) که جزو موسيقى حماسى است و سخاوتمندى و سلحشورى را همراه با تاريخ پردرد بيان مىکند و معمولاً در «چهارگاه» اجرا مىشود. «بزميري» که بيشتر براى تلف شدن حيوانات اهلى خوانده مىشود. هالوه گَنِم خَرِم ، دوره دوره ، کَشکِلَه شيرازى خرمآبادى که قصهٔ عشق و عاشقى و مهر و دوستى سادهٔ روستايى است که در هر منطقه به فراخور حال خود تا حدودى تغييراتى در آن دادهاند. على دوستى يا على سونه در اصل اسم شخص بوده که بعدها به نام همان فرد معروف شده است. کشکله شيرازى گرمسيرى ، کوکلاشيرى جو ، کوش طلا که بيشتر همسرايى زنان و مردان در غم از دست دادن يکى از نزديکان است. بميرم ، ميوله سيت بيارم ، شيرين و خسرو و دايه دايه که قصهٔ مبارزهها و جنگآورىها و رشادتها است که زبانزد همگان شده است. ميرى ، قدمخير ، اى اى وى وى ، ضرب سنگين سماع ، ضرب سهپا و ضرب دوپا که براى مراسم رقص و عروسى است. سازهاى محلى لرستان عبارتاند از : کمانچه ، نى ، سرنا ، دهل ، تنبک ، دوزله و يک نوع ساز که مخصوص مراسم مذهبى فرقهٔ اهل حق است و نام محلى آن «تميره» است. ترانهها و رقصهاى لرى بيشتر جنبهٔ حماسى دارند و ترانههايى که جنبهٔ تغزلى دارند ، کمتر متداول و معمولاند. رقصهاى بومى لرى نيز متنوعاند و به صورت گروهى اجرا مىشوند. برخى از اين رقصها با آهنگ ملايم و برخى ديگر با آهنگ تند انجام مىگيرند. در لرستان ، هنگام شادى و عروسى رقصهاى گروهى انجام مىگيرند. معمولاً چند تن از مردان که هر يک چوبهايى به دست دارند ، حرکاتى موزون و هماهنگ را با هم انجام مىدهند و زنان هم جدا از مردان ، با در دست داشتن دستمالهاى رنگى و جنباندن موزن آنها در بالاى سرشان به صورت دايرهوار ، مىرقصند.
در سرزمین باستانی لرستان، قرن هاست که سه فرهنگ مختلف در کنار هم به حیات خود ادامه داده اند. فرهنگ « لری »، « لکی » و« بختیاری ». این سه قوم که هر کدام پشتوانه ای بسیار غنی از فرهنگ و تاریخ دارند، در حوزه های خاصی بر هم اثر گذاشته یا از یکدیگر تأثیر گرفته اند و با وجود همبستگی تاریخی و فرهنگی، هرکدام وجوه مستقل فرهنگی خویش را نیز دارا بوده اند.
در حوزه موسیقی، موسیقی بختیاری حریم خود را بیشتر حفظ کرده و عنصرهای خارج از فرهنگ خود را کمتر پذیرا شده است. البته گاه دیده می شود برخی ترانه ها که منشاء لری – و گاه لکی – داشته اند، در ایل بختیاری نیز رایج شده اند. در این زمینه می توان به آهنگ « دایه دایه » اشاره کرد. به جز آنچه گفتیم، تفاوت موسیقی و برخی آداب و رسوم میان بختیاری های لرستان و بختیاری های چهار محال و بختیاری و بویر احمد و کهکیلویه ثابت می کند که فرهنگ و موسیقی بختیاری نیز به سبب همسایگی با فرهنگ لری، طی قرن ها، تأثیرات مرئی و نامرئی بسیاری را پذیرا شده است. اما در یک نگاه کلی می توان چنین پنداشت که نفوذ فرهنگ بختیاری به مناطق همجوار بیش تر از نفوذ فرهنگ های لری و لکی به قلمرو فرهنگ بختیاری بوده است. « مرجنگه » و « شیر علی مردون » از جمله نغمه های بختیاری اند که مورد توجه لرها و لک ها نیز واقع شده اند. موسیقی لرستان از تنوع و پیشینهای کهن برخوردار است. به علت روحیه سلحشوری، اشعار و سرودهای یشان بیشتر پیرامون مبارزات و مسایل اجتماعی است.
مردم لرستان اصولا“ براین باور هستند كه سرودخواندن دركارهای دسته جمعی باعث تقویت در كارشان می شود.
درهنگام برداشت محصول هم ریتمهای ویژه ای دارند مانند ( دوره دوره ). ندای موسیقی آنها از درونشان است بصورتی كه بسیار سوزناك است، بطوریكه براحتی شنونده با شنیدن آن پی به غم واندوه موجود درآن می برد وبا آن موسیقی هم آوا می شود.
نوازندگان و سرایندگان این سرزمین توشمالها هستند كه ازجایگاه ویژه ای برخوردارند.
▪ در لرستان نواهای گوناگونی وجود دارد :
- یاری و سحری نام دو آهنگی است كه ویژه سوگواری است و برای مراسم خاكسپاری مورد استفاده قرار می گیرد.
ـ آهنگ سواركاری كه ویژه سواركاران است و سرشار از هیجان می باشد.
ـ رارا، آهنگی است كه درسوگ فردی نواخته می شود كه همراه با رقص واشعار مور است.
ـ ( چمری ) یا ( چمریانه )، آهنگ عزایی است كه در مراسم سوگ زده می شود.
ـ تبرزكویی، این نوایی بهاری است كه درهنگام كوچ نواخته می شود.
ـ نواهای خدیوی و مال ژیری كه ویژه فصل پائیز وهنگام كوچ است.
ـ آوازهای شكارگری كه به صیادی مشهور ومعروف می باشد.
درمراسم سوگواری برای هرفردی بنابه ارزش و جایگاهش در آن قوم آوراز ویژه ای می خوانند چنانكه تفاوت زیادی میان اشعار سوگ كودكان وجوانان ناكام با مردان بزرگ قوم می باشد.
موسیقیهای آوازی (کلامی) و موسیقیهای سازی
موسیقی آوازی لرستان
كنكاش در وقایع گذشته بر مردم لرستان و سیری در ژرفاژرف سرگذشت فرهنگی و تاریخی آن، در گرو بررسی موشكافانه در چهرههای ناشناخته زندگانی نیاكان سختكوش این مرز و بوم است.
نیاكانی كه با طبیعت و سرشت گیتی، انس و الفتی ژرف و با پدیدههای پیرامون خویش پیوندی ناگسستی داشتند و در برخورد با مشكلات، با تبیین پدیدههای ناشناخته، تجلیات ذهنی را به گونههای مختلف بر پردهٔ زندگانی، نقشی آشكار و جاوید میزدند. هر چند بازشناسی بخشی از ویژگیهای زندگی این مردم، با بررسی آثار دست و اندیشه آنها كه در قالب عناصر مادی و مینوی تجلی یافته و به یادگار ماندهاند، شدنی است، ولی گذرگاه ورود به كُنه زندگانی آنها و اشراف بر بسیاری از ویژگیهای ناشناخته زیست و زندگی این مردم دلیر، جز مطالعهٔ دقیق و همه جانبهٔ چند و چونیهای جلوههای گوناگون امروزی نخواهد بود.
با وجود اینكه با مطالعه و معرفی آثار فرهنگ مادی و معنوی هر جامعه و پژوهش علمی در همین گذرگاه سخت و دقیق میتوان به این جهان ناشناخته راه یافت، ولی بررسی فرهنگ عامه مرز و بوم لرستان و پرداختن به همه عناصر فرهنگی آن شدنی نیست، اما با هدف نمایش گوشههایی از تبلور فرهنگ عامه مردمان خردمند این مرز و بوم و ترغیب بیشتر پژوهشگران مشتاق به دریای بیكران فرهنگ موسیقایی، روزنههایی از این تصویر توصیفناپذیر را میگشاییم.
آوازهای بدون ریتم یا با متر آزاد
علی سونه (علی دوستی)
به طور كلی همانگونه كه از این عنوان پیداست، آوازهای لری كه گاهی نام مقام نیز میگیرند، بدون ریتم هستند و با متر آزاد اجرا میشوند. متداولترین این آوازها، كه نقش بسیار مهمی را در این موسیقی ایفا میكنند، علیسونه است كه توسط مردان، به شیوهٔ تكی یا گاه به صورت مكالمات چهار یا پنج نفری (به حالت سؤال و جواب) همراه با كمانچه كه ساز ویژهٔ موسیقی لری است، اجرا میشود.
این آواز، گاه در دلتنگی، گاه در اوقات فراغت، در حال كار، در شادمانی و سور، گاهی به انگیزه تهی كردن درون از فشارهای روحی و شكوه و شكایت از جور روزگار، پند و اندرز و گاه در جلوه غم عشق، از حنجرهٔ توانایان این شیوه و با دست و پنجهٔ نوازندگان زبردست خوانده و نواخته میشود. مضامین اشعار آن با گویش لری و در قالب تكبیتهایی كه با حال و هوای آن موسیقی یگانگی دارد، گوش نیوشندگان راستین آن را مینوازد. برخی اوقات نوازندگان، این مقام را بدون آواز و با ساز تنها، به عنوان مقدمهای برای خواندن ترانهها، قطعات ضربی و رقص اجرا میكنند. در بیان قدمت این آواز همین بس كه آن را اصیلترین، محبوبترین، رایجترین و مردمآشناترین نوای كهن میشناسند. برخی از اشعار این آواز عبارتاند از:
بار كنیت تا بار كنیم دی ملك دلگیر
تو دِ غصه مه د حسرت هر دك پبیم پیر
رخت بر بند تا رخت بربندم از این سرای دلگیركه تو از غصه و من از حسرت، هر دو با هم پیر شدهایم.
پیركه بیم كوركه بیم دو تا دو تامه
موز بره دگزم منسم پایامه
پیر و كور گشتم و پشتم خمیده شد،
عصا در دستم گویی پاهای من است.
عزیزبکی و میرنوروزی (عزیزبیگی و میرنوروزی)
این دو گونهٔ آوازی نیز همچون آواز علیسونه همراه با كمانچه و توسط مردان خوانده میشود. نام این آوازها منسوب به دو شاعر هنرمند و توانای لر زبان، عزیزبیگ و میرنوروز هستند. در فرم اجرای این آوازها كه بنا به ذوق و اندیشه این دو شاعر، آفریده شدهاند، از اشعار ایشان استفاده میشود.
این دو آواز شاخههایی از آواز علیسونه هستند كه نه حالت مویه را دارند و نه به صورت خاص، علیسونه محسوب میشوند و همین نكته نشانهٔ قدمت دیرینهٔ علیسونه و بنیادی بودن این مقام در آوازهای محلی لری است.
نمونه آواز عزیزبكی:
درد دل یا میكشم تا میكنم پیر
یا مورم دو قورسُ یا وطن دیر
درد دل یا میكشد مرا یا پیرم میكند،
یا به گورستان و یا به وطنی دور میبرد مرا.
نمونهٔ آواز میرنوروزی:
گردش چرخ فلك نی و مرادم
شادی رت د خاطرم غم من و یادم
گردش روزگار به كامم نیست،
شادی از خاطرم رفت و غم به یادم مانده است.
ساری خونی (ساریه خوانی)
از دیدگاه اهمیت آوازها در لرستان، ساریخونی با شهرتی تقریباً همردهٔ علیسونه، از حال و هوایی ویژه برخوردار است. غم و حزن مشهود در این آواز بارزترین ویژگی نهفته در آن است. ساریخونی عمدتاً به مویه نزدیكتر است و این غمانگیزی و حزنآلودی، گاه تا بدانجاست كه در مراسم سوگ نیز از آن استفاده میشود. این آواز را مردان به همراهی كمانچه میخوانند و با اشعاری به گویش لری، فضای حزنانگیز موسیقی آن را غمی دو چندان میبخشند.
آسمو اوری گرت تیره و تیره
كی دیه كرو بواَ وایك بمیره؟
آسمان را ابری تیره فرا گرفته است.
كه دیده است پدر و پسر با هم بمیرند؟
ای دله سی دیلرو هه میزنی زار
یه تونو به دیلرویه دینه یار
ای دل از هجر دهلران (كه یارت در آنجاست) پیوسته در زاری و نالهای.
این هم تو و دهلران و دیدن یار.
انواع موسیقی آوازی
آواهای کار
برزگری ,خرمنکوبی (گاهوله)، شیردوشی (گا دوشی)، مشک زنی، برنج کوبی
آواهای شادمانه
سیت بیارم، بینا بینا، سوزه سوزه، بزران بزران، هی لُو هی لُو
آواهای عاشقانه
کشکله شیرازی، کوش طلا، گنِم خر، قدم خیر، اَی اَی، آفری قمرتاج، آواهای عاشقانه، کیودار، کلنجه زرد، ماله ژیر، بزران بزران، شیرین و شامیرزا، هاریلُو
کلامهای دینی
کلامهای یارسان، چل سرو
مویهها
سرلشونه، مور، ساری خوانی، هوره -ژَن چِر-، گورانی
آواهای دلتنکی و غریبی
علیدوستی، عزیز بگی، هوره«کو چر» و «سوار چر»
آواهای حماسی
شیرین و خسرو، شاهنامه خوانی لری ولکی، قی دادُوا، حماسه کرمی، دایه دایه
آواهای طنز
ماس فروش، هورم هورم، هی را سی سله، دُز ناشی
آواهای هجو
لالایی ها
موسیقی سازی
سازهای لری
سرنا، دهل، کمانچه (تال)، تنبک (تمک)، تنبور. دوزله، بلور
مقامهای شادی – عروسی
رقص (سنگین سما، دوپا، سه پا، شانه شکی، اشکاری. چو بازی. سوارونه)
انوع ساز (سرنا، دهل، تنبک و کمانچه)
رقص و آواز (بینا بینا، کیودار، کلنجه زرد. هی لُو هی لُو. بزران)
مقامهای سوگواری:
نوع ساز (دهل، سرنا)
پاکتلی، چمری سحری، شیونی، یاری (یاره هو)
مقامهای عاشقانه و دلتنگی :
کمانچه، تنبک
قدم خیر، کشکله شیرازی (دو گونه: گرمسیری و خرم آبادی)، علیسونه
ترانه های محلی اولین پایه تجربه موسیقی هر کشور به شمار می روند. غم و شادی، سور و سوگ، کار و فراغت و…. در بازتاب این آینه از ارزش خاصی برخوردارند. به دیگر سخن سرمایه اصلی موسیقی یک کشور نغمه های بومی و فولکلور آن کشور است.
شاید پیشینه ی هنرهایی چون رقص و موسیقی به تمدنهای نخستین بشری بازگردد، آن هنگام که مردان و زنان نخستین به شکرانه ی شکار به پایکوبی و رقص می پرداختند.
پیشینه ی موسیقی نیز در سرزمین کهن لرستان به هزارن سال قبل و به تمدنهای کهن چون کاسیان بازمی گردد؛ سفالینه هایی از هزاره ی چهارم قبل از میلاد، ابزار و ادوات مفرغین و… انسانهایی را در حال رقص و پای کوبی نشان داده اند.
شایان ذکر است که جای دارد پیشینه ی موسیقی دیار کهن لرستان، با تحقیقات و پژوهشهایی بسیار معرفی گردد همچنان که کارهایی ارزشمند نیز صورت گرفته است، غرض حقیر بیشتر فتح بابی برای دوستان هنر دوست است.
موسیقی در لرستان از دیرباز از اهمیت و نقش به سزایی برخوردار بوده است و در جای جای زندگی مردمان این دیار حضوری پررنگ داشته است، غم و شادی، سور و سوگ، کار و فراغت و مردم لرستان از دیرباز با موسیقی انس و الفت خاصی داشته اند. موسیقی لرستان به دلیل محدودیت جغرافیایی این خطه و محصور بودن آن درمیان کوههای سر به آسمان ساییده زاگرس و عدم هم مرزی این سرزمین با کشورهای بیگانه نسبت به موسیقی سایر مناطق کشور بکرتر ودست نخورده تر مانده است.
سازهای متداول در لرستان سه گروه اند:
سازهای زهی ( کمانچه و تنبور)
سازهای بادی ( سرنا و دوزله)
سازهای ضربی ( دهل و تنبک )
موسیقی لری را می توان به انواع زیر تقسیم کرد:
موسیقی شادیانه: در مراسم شادمانی نواخته می شود و گاه با رقص و آواز همراه است
موسیقی عزا: در مراسم عزاداری اجرا می گردد و اجزای آن عبارت است از« سحری (اعلام مرگ کسی)»، « چمریانه »، «هرا» و مویه ها نیز که در رثای از دست دادن عزیزان خوانده می گردد و بدون همراهی ساز است از این نوع به شمار می رود
موسیقی «کار»:
موسیقی کار در فعالیت های جمعی مختلفی چون لایروبی جوی ها، برنج کوبی، درو، خرمن کوبی، حصیر بافی، مشک زنی، چیدن پشم، دوشیدن دام ها، حمل پشته های هیزم و… کاربرد داشته است. اجرای این آوازها از یک سو برای تحمل کارهای طاقت فرسا و سنگین و از سوی دیگر، برای سرعت بخشیدن به آهنگ کار و هماهنگی میان انجام دهندگان کار بوده است.
موسیقی آوازی : شیوه های آوازی در لرستان بدین شرح است:
میرنوروزی که آوازهای عاشقانه می باشد. عزیزبک خوانی، ساری خوانی، شاهنامه، نظامی خوانی، هوره و مویه ازدیگر انواع آوازهای لرستان است.
موسیقی اهل حق : نوعی موسیقی عرفانی است که توسط اهل حق لرستان اجرا می شود.
موسیقی خبر رسان : نوعی موسیقی است که به وسیله آن پیامهای مورد نظر به دیگران اعلام می شود مانند موسیقی سحری ( اعلام مرگ کسی ) و موسیقی تولد و جنگ و… شایان ذکر است که موسیقی لرستان همواره دارای جنبه ای اجتماعی وسیاسی بوده است. و همواره رنج و غم وستمهایی که بر مردمان این دیار تحمیل شده است در صدای هنرمندان این دیارپدیدار بوده است
اگر بخواهیم از کوشندگان موسیقی دیار لرستان یادی بنمائیم باید از هنرمندان گمنامی چون میرنوروز، علیدوست، عزیزبگ و…. صدها عزیز گمنام دیگری که با تمام وجود در این راه گام برداشته اند بیاغازیم، لیک نام تنی چند از عزیزانی را که برای این اعتلای این هنر کوشیده اند، در این مقال می آوریم: (به ترتیب حروف الفبا سیف الدین آشتیانی، مجید احمدی، بهمن اسکینی، شکراله الماسی، زنده یاد امامقلی امامی، حمید ایزدپناه، رمضان پرورده، زنده یاد غلام جمشیدی، زنده یاد علیرضا حسین خانی، زنده یاد سبزعلی درویشیان، زنده یاد حشمت اله رشیدی، حشمت اله رجب زاده، ایرج رحمانپور، حسین سالم، زنده یاد همتعلی سالم، رضا سقایی، فرشاد سیفی، علی اکبر شکارچی، فرج علیپور، زنده یاد پیرولی کریمی، زنده یاد شاهمیرزا مرادی، محمد میرزاوندی، زنده یاد نجفعلی میرزایی، داریوش نظری، رحم خدا نوری شاد و….
با توجه به اینکه رقص نیز در لرستان از پیشینه ای کهن برخوردار است، جا دارد مختصر اشاره ایی نیز به این موضوع داشته باشیم، گفتنی است که در لرستان از واژه ی رقص استفاده نمی گردد و معمولاً از واژه هایی چون «باخته»، «بازی»، «دَس گِرِتِه» استفاده می گردد؛ چونان که حکیم توس بازی «کراد» خواهر بهرام چوبین نزد خسرو پرویز را اینگونه هنرمندانه به نظم درآورده است:
بزرگان به بازی به باغ آمدند همه میش و آهو به راغ آمدند
فرد رقصنده را نیز «بازِنَه» می گویند؛ شایان ذکر است که لفظ رقص و رقاص در بین لران کاربردی ندارد و گاه نیز موهن قلمداد می گردد.
رقصها در لرستان عموماً چهره آیینی و فرهنگی به خود گرفته اند. و همواره با حضور مردان وزنان لر صورت گرفته است. وشامل انواع گوناگونی چون: دوپا، سه پا، شانه شَکی، سنی سما و، سوار هو، اوشاری و… است.
گفتم که خدا مرا مرادی بفرست ، طوفان زده ام راه نجاتی بفرست ، فرمود که با زمزمه ی یا مهدی ، نذر گل نرگس صلواتی بفرست