پاسخ به:خاطرات شما از ایام دهه فجر در مدرسه
چهارشنبه 16 بهمن 1392 10:00 AM
سلام خاطره که زیاد دارم چون خیلی امام رو با اینکه زیاد نمیشناختم ولی دوست داشتم میدونستم حرف حق رو میزنه . مسئول گروه سرود وتئاتر مدرسه بودم . حتی جمعه ها بچه ها رو میکشوندم برای تمرین . آزین بندی کلاس برای دهه فجر وتهیه روزنامه دیواری که خیلی براش وقت میزاشتیم وبا سختی مطلب خوب پیدا میکردیم چند دوره هم رتبه گرفتیم .البته این مال ساهای پیروزی انقلاب بود .سال 57 حدود 2 ماه مدارس نیمه تعطیل بود وقتی میرفتیم با بچه های رژیم پهلوی دعوامون میشد سر نصب عکس امام .من نوار کاست هم داشتم دوست نداشتم خونه بیام .مدیر مدرسه به روایتی با ساواک دست داشت ویک دفعه غیب شدودیگه ندیدیمش .ناظممون کارای مدیر رو انجام میداد.سر بی حجابی بچه ها خیلی حرص میخوردم . یه روزتا رسیدیم مدرسه گفتن برید خونه وپشت سر هم صدای تیر می اومد من ودوستم تا خونه برسیم صدا ها قطع نمیشد آمبولانس جیغ وداد مردم ویه خانم رو دیدم که از در خونه ها پاچه سفید وپنبه و.. جمع میکرد میگفت تو بیمارستان الوازم کم اومده ومجروحین زیادن .اومدم خونه هیچکس نبود.خونه مادربزرگم نزدیک بود رفتم دیدم همه اونجان فهمیدم ماشین ارتش مردمی رو که تو صف گرفتن نفت ایستاده بودن زیر گرفته بود و4 تا بچه بی گناه شهید شدن . رفتم سر خیابون اونجا پر از خون ولنگه کفش بچه ها رو دیدم مردم گل ریخته بودن . این صحنه ها هرگز فراموشم نمیشه .
منتظران مهدی آگاه باشید!
حسین را منتظرانش کشتند...