پاسخ به:لبخند بزن
جمعه 7 شهریور 1393 8:36 AM
غضنفر برف پاک کن ماشینش رو می زنه، هیپنوتیزم می شه!!
غضنفر دفتر خاطراتش پر می شه ، می ندازتش دور!!
به غضنفر می گن: کامپیوتر بلدی ؟ میگه: تا حدی. میگن: بیا روشنش کن. می گه: دیگه نه تا اون حد.
غضنفر داشته با دوستش احوال پرسی می کرده، میگه : حالا ما تلفن نداریم ، شما نباید یه زنگ به ما بزنید؟!!
غضنفر با کت و شلوار ورزشی تو خونش نشسته بود . بهش گفتن: چرا کت پوشیدی؟ میگه: آخه شاید مهمون بیاد. میگن : خوب چرا زیر شلواری پوشیدی ؟ می گه : خوب شاید هم نیاد.