وابستگی به بیگانگان
سه شنبه 8 بهمن 1392 12:04 PM
«استقلال و آزادی» یکی از شعارهای راهبردی و اساسی و از مطالبات جدی ملت انقلابی و مبارز ایران بود و هست و هرگونه خدشه به آن زمینه خطر وابستگی و آسیبهای دنبالهدار آن را فراهم خواهد کرد، بر مبنای وصیتنامه سیاسی ـ الهی امام خمینی(ره) در این رابطه نکات مهم و برجستهای وجود دارد که به ناگزیر باید مختصر به بخشی اشاره کرد. امام راحل مکرر در بیانات و رهنمودها بر این موضوع تکیه کردند، چراکه خطر وابستگی در ابعاد گوناگون آن همواره وجود داشته است. در مباحث پیشین تحت عنوان خودباختگی فرهنگی بحثی فشرده ارائه شد و درباره وابستگی فکری و فرهنگی به کشورهای استکبار جهانی مطالبی را یادآور شدیم و از آن به عنوان بزرگترین فاجعه یاد کردیم، به تعبیر امام راحل وابستگی فکری و فرهنگی از موانع استقلال به شمار میرود، هرچه ضریب وابستگی بیشتر شود طبیعتاً ضریب استقلال کاهش مییابد یا ضعیفتر میشود. بنابراین هرگونه غفلت، خیانت نسبت به مطالبات انقلابی مبارزان که جان خود را فدا کردهاند تلقی میشود. در این رابطه امام راحل در وصیتنامه سیاسی ـ الهیشان ضرورت هوشیاری را متذکر شدهاند، چراکه با هرگونه غفلت قطعاً روند اداره کشور در معرض خطر آسیبها قرار خواهد گرفت.
وصیتنامه
«وصیت من به وزرای خارجه در این زمان و زمانهای بعد آن است که مسئولیت شما بسیار زیاد است، چه در اصلاح و تحول وزارتخانه و سفارتخانهها و چه در سیاست خارجی حفظ استقلال و منافع کشور و روابط حسنه با دولتهایی که قصد دخالت در امور کشور ما را ندارند و از هر امری که شائبه وابستگی با همه ابعادی که دارد بهطور قاطع احتراز نمایید و باید بدانید که وابستگی در بعضی امور هر چند ممکن است ظاهر فریبندهای داشته باشد یا منفعت و فایدهای در حال داشته باشد لکن در نتیجه ریشه کشور را به تباهی خواهد کشید و کوشش داشته باشید در بهتر کردن روابط با کشورهای اسلامی و در بیدار کردن دولتمردان و دعوت به وحدت و اتحاد کنید که خداوند با شما است و وصیت به ملتهای کشورهای اسلامی است که انتظار نداشته باشید که از خارج کسی به شما در رسیدن به هدف که آن اسلام و پیاده کردن احکام اسلام است کمک کند. خود باید به این امر حیاتی که آزادی و استقلال را تحقق میبخشد قیام کنید و علمای اعلام و خطبای محترم کشورهای اسلامی دولتها را دعوت کنند که از وابستگی به قدرتهای بزرگ خارجی خود را رها کنند و با ملت خود تفاهم کنند. در اینصورت پیروزی در آغوش خواهند کشید.»
زیر بار مکتب بیگانه نرفتن
حفظ شرافت انسانی وابسته به حق حیات انسانها است و هر ملتی که از خود مکتبی مستقل و استقلال فکری داشته باشد و زیر بار مکتبهای بیگانه نرود، حق حیات دارد و هر ملتی که مکتب نداشته باشد و بخواهد مکتبش را از بیگانه بگیرد ناچار تن به بردگی بیگانه خواهد داد و همان خواهد شد که در مباحث پیش از آن به فرهنگ خودباختگی یاد کردیم و این آسیب موجب نگرانی بسیاری از بزرگان انقلاب بوده و هست که حضرت امام در وصیتنامه سیاسی ـ الهیشان بسیار مورد تأکید قرار دادند و استاد شهید مطهری در اینباره بحثی ارائه کرد و گفت: «بهدلیل همین نگرانیهاست که من روی مسئله استقلال و بالاخص استقلال مکتبی زیاد تکیه دارم. ما اگر مکتب مستقل خودمان را ارائه نکنیم، حتی با اینکه رژیم را ساقط کردهایم و حتی با این فرض که استقلال سیاسی و استقلال اقتصادی را بهدست آوریم، اگر به استقلال فرهنگی دست نیابیم، شکست خواهیم خورد و نخواهیم توانست انقلاب را به ثمر برسانیم.»
استاد شهید مطهری در ادامه مباحث خود تأکید میکند: «ما باید نشان بدهیم جهان بینالمللی، نه با جهانبینی غرب منطبق است و نه با جهانبینی شرق و به هیچ کدامشان وابسته و محتاج نیست. این چه بیماری است که حتی جهانبینی اسلامی را میخواهد با جهانبینیهای بیگانه تطبیق بدهد.»
بنا بر رهنمود حضرت امام خمینی(ره) که فرمودند: «ما میخواهیم زندگی فقیرانه داشته باشیم ولی آزاد و مستقل باشیم، ما این پیشرفت و تمدنی که دستمان پیش اجانب دراز باشد را نمیخواهیم، ما تمدنی را میخواهیم که بر پایه شرافت و انسانیت استوار باشد و بر این پایه صلح را حفظ نماید.»
سرمایهداری وابسته برنامه کشورهای استعمارگر
از گذشتههای دور در تاریخ معاصر ایران و جهان وابسته کردن سرمایههای داخلی به خارج از برنامههای تنظیم شده و راهبردی کشورهای استعمارگر در جهان معاصر بوده و هست. هرگونه تحول و انقلاب و اصلاحی هم که در کشورها رخ میدهد یکی از اهرمهای فشارشان تحریم و ایجاد محدودیت استفاده از آن وابستگیها و سرمایههای وابسته به آنها است و با ترفندهای گوناگون وارد عمل میشوند تا کشورهای استقلالطلب، یا در حال توسعه را به هر نحو ممکن به سرمایهداریشان وابسته نگه دارند. از همان گذشتههای دور تاکنون کشورهای استعمارگر تلاش کرده و میکنند با خرید مواد خام و فروش تولیداتشان جلوی رشد و پیشروی کشورهای تحولخواه را بگیرند. یا با ترفندهایی که به کار بردهاند برنامهریزی و کوشش کردهاند همواره خودشان تأمینکننده نیازمندیهای ملتها و کشورها باشند تا از هر گونه رشد سرمایهداری مستقل در کشورها جلوگیری شود و در تاریخ معاصر ایران تاکنون همواره این سیاست دنبال شده و میشود. چون خواست آنها این بوده و هست و راه برونرفت ایران و کشورهای اسلامی همانا عمل به رهنمودهای امام راحل است که فرمود: «ما باید خودمان، [قدرت] را از دیگران، از غیر خود مأیوس کنیم و بگوییم آنها هیچ و با اتکای خدای تبارک و تعالی و قدرت ملی خودمان اسلامی خودمان کارهایمان را پیش ببریم و پیش میرود. این کارها منتهی بعضیهایشان زود پیش میرود، بعضیهایشان هم یک قدری دیرتر پیش میرود. باید ما عزممان را جزم کنیم به اینکه نه دستمان را پیش آمریکا دراز کنیم نه پیش شوروی و نه پیش دیگران.»
قطع نگاه به بیرون
کشورهای استعمارگر همواره براساس دستگاههای تبلیغی و رسانهای که داشتهاند تلاش کردهاند با تحقیر و تضعیف تولیدات داخلی، «نگاه» مردم، جامعه، متخصصان، اهل علم و تحصیل و محققان را به خارج جذب کنند و این نوع و سبک کار بسیار به نفع کشورهای استعمارگر بوده و هست و در مقابل از آفتها و آسیبهای سنگینی است که گریبانگیر دستگاهها و مجموعههای داخلی میشود. این وضعیت در جهان معاصر مرسوم شده است. حضرت امام(ره) همواره از این نوع وابستگی؛ اینکه نگاه ملت ایران به بیرون مرزها باشد که امکانات مصرفی و مورد نیاز از خارج وارد ایران شود، ابراز نگرانی کردند. امام راحل اعتقاد داشتند باور جوانان و مردم پر تلاش ایرانیان باید معطوف به داخل باشد، در واقع روح حاکم بر وصیتنامه سیاسی ـ الهی امام این آموزه را ترویج میکند. ایشان در رهنمودهای متعدد دیگری فرمودند: «ما باید خودمان به فکر خودمان باشیم. در هر چیز باید خودمان به فکر خودمان باشیم و میتوانیم، در امور بهداشتی و بهزیستی و اینها باید خودمان در فکر خودمان باشیم، منتظر نباشیم مثل سابق هی به خارج برویم و از خارج بیاوریم. باید توجه بکنیم و زحمت بکشیم…»
حضرت امام راحل(ره) در جمع گروهی از استادان دانشگاه هم همین موضوع را مورد اشاره و تأکید قرار دادند و فرمودند: «مبادا اساتید و معلمینی که به وسیله معاشرتها و مسافرت به جهان بهاصطلاح متمدن، جوانان ما را که تازه از اسارت و استعمار رهیدهاند، تحقیر و سرزنش نمایند و خدای ناکرده از پیشرفت و استعداد خارجیها بت بتراشند و روحیه پیروی و تقلید و گداصفتی را در ضمیر جوانان تزریق نمایند. به جای اینکه گفته شود که دیگران کجا رفتند و ما کجا هستیم، به هویت انسانی خود توجه کنند و روح توانایی و راه و رسم استقلال را زنده نگه دارند.» بنابراین امام راحل قطع نگاه به بیرون را خواستار بودند و این راه استقلال و خروج از وابستگیها میدانستند.
القای ما نمیتوانیم
موضوع دیگری که امام راحل در متن وصیتنامه و طی رهنمودهای متعدد دیگر بهعنوان آسیب انقلاب اسلامی مورد عنایت قرار دادند القای «ما نمیتوانیم» بود. شاید یکی از شاهکارهای حضرت امام(ره) در جهان معاصر مبارزه با این القای دشمن بود که به جامعه مسلمانان و ایرانیان تزریق کردهاند که «شما نمیتوانید» و ما میتوانیم برایتان انجام دهیم. امام(ره) این نکته اساسی را بهخوبی درک کردند و نسبت به ترویج و توسعه آن در بین جوانان مسلمان و ایرانی تأکید نمودند، رهنمود دادند و فرمودند: «عمده این است که شما دو جهت را در نظر بگیرید که من کراراً عرض کردم، یکی اعتماد به خدای تبارک و تعالی که وقتی که برای او بخواهید کار بکنید به شما کمک میکند. راه را برای شما باز میکند، در هر رشته که هستید راههای هدایت را به شما الهام میکند و یکی اتکال به نفس، اعتماد به خودتان، شما خودتان جوانهایی هستید که میتوانید همه کارها را انجام بدهید، مخترعین ما میتوانند در سطح بالا اختراع کنند، مبتکرین ما میتوانند در سطح بالا ابتکار کنند به شرط اینکه اعتماد به نفس خودشان داشته باشند و معتقد بشوند که «میتوانند» در رژیم سابق «نمیتوانیم» را در بین همه قشرها شایع کردند به همه گفتند ما نمیتوانیم و باید تواناها بیایند و به ما تعلیم بدهند، آنها هم که میآمدند تعلیم نمیدادند، شماها را وابسته میکردند….»
غل و زنجیر پرستیژ
از موارد دیگری که شائبه وابستگی را بسیار تقویت میکند گمان باطلی است که در بین جامعه رایج شده و اینکه پیشرفتها و ترقیات متعلق به کشورهای استعمارگر است و از طرفی هم در داخل اندیشه و فکرشان در غل و زنجیر تیپ و نمایشهای ظاهری است که از آن به «پرستیژ» نام برده میشود و این هم نوعی دیگر از خودباختگیها است و از طرفی هم نوعی دیگر از وابستگیها است، این «اسارت» انسان به پیشرفت و سیستم ماشینیزم غربیها است، در حالی که وجود این روحیه و رفتار یکی از آسیبهایی است که موجب عقبماندگی میشود و عامل بازدارندهای است که استعمارگران نسخه آن را پیچیدهاند و بسیاری از عناصر ضعیفالنفس در همه جوامع گرفتار این آفت شدهاند و در ایران هم از گذشتههای دور رایج بوده و هست و خود این اعتنا کردن به وضعیت کشورهای اروپایی موجب شده بسیاری از جوانان خودشان را باور نکنند و نسبت به آینده ناامید باشند، فقط به ظاهر، تیپ، قیافه، کلاس و پرستیژ اهمیت بدهند، به این گمان که در فضای متوقی قرار گرفتهاند. در حالی که گمانی باطل است و این از همان شائبههایی است که امام راحل در وصیتنامهشان مورد تأکید قرار دادند و نوعی دیگر از ابعاد وابستگی است که یا استقلال مغایرت دارد.
بر گرفته از هفته نامه صبح صادق
http://ssweekly.ir/%D9%88%D8%A7%D8%A8%D8%B3%D8%AA%DA%AF%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%A8%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%86/