چه کسانی سینمای ما را نابود میکنند؟
سه شنبه 8 بهمن 1392 12:00 PM
حضور وحید جلیلی و نادر طالبزاده در برنامه «هفت» تاریخ ۱۳ دی و به وجود آمدن بحث و جدلی کلامی میان جلیلی و مجری برنامه، محمود گبرلو، برملاکننده منشأ بسیاری از بحرانهای امروز سینمای کشور شد. در این گفتوگو، گبرلو، جلیلی را به دلیل طرح برخی حقایق و واقعیات ـ نظیر بیتوجهی سینمای کشورمان به آرمانهای ملی و انقلابی ـ به سینماستیزی و منفیبافی علیه سینمای ایران متهم کرد! البته این نخستینبار نیست که منتقدان وضع موجود سینما با چنین تعبیراتی مواجه میشوند. حتی گاهی برخی فیلمسازها که خود را مظهر سینمای این دیار میدانند این گونه عنوان میکنند که دستهای پنهانی قصد تعطیل کردن این سینما را دارند!
اما بهراستی، آیا احتمال اضمحلال و فروپاشی سینمای امروز ما وجود دارد؟ جواب مثبت است. چنین احتمالی وجود دارد. همچنان که پیش از این نیز در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، سینمای ایران چنین موقعیتی را تجربه کرد. بهگونهای که از اوایل سال ۵۷ فضای سینما در کشورمان آنچنان با تباهی و فساد آمیخته شد که تقریباً همه چیز در آن رو به تعطیلی رفت؛ اما این انقلاب اسلامی بود که سینما را از گرداب و باتلاق مبتلا شده، نجات داد.
امروز هم دستهایی سینمای ما را به سوی سقوط هل میدهند. این دستها نه پنهان هستند و نه خارج از چارچوب سینما. سینمای ایران نیز مانند هر نوع ساختار و سازمان دیگری بیش از آنکه از بیرون تهدید شود، از درون خود مورد هجمه قرار میگیرد. همچنان که تجربه همه ساختارهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی منحط شده، گویای آن است که این فساد و سستی درونی آنها بوده که موجب سقوطشان شده است. سینمای ایران، برخلاف توهمات و تصورات عدهای، هیچ دشمنی از بیرون ندارد. نمیتوان انگشت اتهام را به سمت هیچ شخص یا جریان خاصی گرفت و گفت آنها قصد نابود کردن سینمای ایران را دارند. نهتنها اینچنین نیست، بلکه اگر نیک بنگریم، اعتراضات بیرونی نسبت به عرصه هنر هفتم کشورمان، میتواند بهعنوان یک هشدار و زنگ خطر، به حال فعالان این عرصه مفید باشد.
تاریخ به ما نشان میدهد که هر بار سینما با موج ابتذال و بیبندوباری افسارگسیخته مواجه میشد، رو به سراشیبی میرود. همچنان که در دوران حاکمیت دولت خاتمی نیز، با گسترش دوباره فیلمفارسی در این عرصه، موج تعطیلی سالنهای سینما به راه افتاد و تماشاگران سینما از میانگین ۵۰ میلیون نفر در سال ۷۵ به ۱۵ میلیون نفر در سال ۸۴ رسید. امروز نیز سینمای ما دوباره در آستانه قرار گرفتن در چنین وضعیتی است و نشانه اصلی آن به راه افتادن موج جدید تعطیلی سینماهاست.
از این رو، اهالی و دلسوزان سینما، بیش از آنکه نگران انتقادات و اعتراضات بیرونی باشند، باید بیم رفتارهای درونی این عرصه را داشته باشند. حسرت خوردن فلان هنرمند سینما بابت اینکه چرا به تصویر کشیدن خشونت و مناسبات غیراخلاقی در سینمای ما مجاز نیست، از هر پتکی ویرانکنندهتر است. آرزو کردن برای بازگشت خیانتکاران و وطنفروشان در یک مراسم رسمی، به مراتب مخربتر از سخن آن مسئولی است که خواهان تخریب خانه سینما شد. دعوت از دستاندرکاران دستگاه سینمایی یک دولت جنگطلب، سینمای ما را به سمت نابودی سوق میدهد، نه اعتراض به فساد. در سالهای اخیر افتخارات و حماسههای بزرگ و کمنظیری در کشورمان و از سوی مردم خودمان رخ داده است؛ پیشرفتهای هستهای، تولید بومی ماهواره، حماسه نهم دی ۸۸ و… .چشم بستن اکثر سینماگران ما به روی این درخششها، بزرگترین جفا در حق فرهنگ و هنر است. بدنام کردن کشور و مردم خود نزد بیگانگان برای دریافت جایزه از جشنوارههای خارجی، سم مهلکی است که عدهای به بدن سینمای ما تزریق کرده و میکنند.
یکی از اظهارنظرهای عجیب برخی اهالی سینما این است که ورود جریانهای ارزشی به سینما را یک تهدید به حساب میآورند. این در حالی است که اولاً پرفروشترین فیلمهای حال حاضر سینمای ما حدود ۲۰۰ هزار نفر تماشاگر را به سالنهای سینما میکشانند که این رقم، حتی به نیم درصد جمعیت کل کشور هم نمیرسد! ثانیاً، اتفاقاً اگر به آمارهای موجود نگاهی انداخته شود، کاملاً هویداست که در صدر جدول پرتماشاگرترین فیلمهای پس از انقلاب اسلامی، اغلب آثاری دیده میشود که رویکردی به ارزشها داشتهاند. فیلمهایی چون «عقابها»، «کانیمانگا»، «اخراجیها» با وجود همه انتقاداتی که بر آنها وارد است اما به هر حال در تاریخ سینمای ایران نامشان به عنوان فیلم دفاع مقدسی ثبت شده است و هر سه در صدر پر تماشاگرترین یا پرفروشترین فیلمهای ۳۵ سال اخیر سینمای کشورمان قرار دارند. حتی برخی از فیلمهای مذهبی همچون «مریم مقدس» و «ملک سلیمان» پرفروشترین فیلمهای دوره خودشان بودند. همچنین است فیلم «قلادههای طلا» که بهعنوان یک فیلم انقلابی توانست لقب یکی از پرفروشترین فیلمهای سالهای اخیر را به خودش اختصاص دهد. سینمای ایران برای افزایش اقتدار و استمرار حیات خودش، به چنین فیلمهایی محتاج است. وگرنه فیلمهای افسرده و جشنوارهای و شبهروشنفکری، روز به روز سینمای ما را سترونتر و ضعیفتر خواهند کرد.
بر گرفته از هفته نامه صبح صادق
http://ssweekly.ir/%DA%86%D9%87-%DA%A9%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%A7-%D8%B1%D8%A7-%D9%86%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF%D8%9F/