0

پیامکهای عشقولانه

 
delete
delete
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : خرداد 1388 
تعداد پست ها : 466
محل سکونت : تهران

پاسخ به:پیامکهای عشقولانه
یک شنبه 11 خرداد 1393  6:38 AM

من بلد نیستم از عاطفه خالی باشم

بگذارید که مجنون و خیالی باشم

تو به نو بودن خود فکر کن و راحت باش

دوست دارم که قدیمی و خیالی باشم

من به مهر تو چنان رام شدم

که خدا می داند

من به زلف تو چنان خام شدم

که خدا میداند

من چنان جادوی این دام شدم

که خدا میداند

فاصله ها در عین کوتاهی

چه بلند خلق شده اند

کجاست دستی که به درازی فاصله ها باشد

از تنهایی گریزی نیست

بگذار آغوشم برای همیشه یخ بزند

نمی خواهم کسی شال گردن اضافی اش را

دور گردن آدم برفی احساسم بیاندازد

معلممان می گفت:

زیر کلماتی که نمیدانید خط بکشید

حالا بعد از این همه سال

این همه عمر

این همه کتاب

به زیر همه دنیا خط می کشم…

معلممان می گفت:

زیر کلماتی که نمیدانید خط بکشید

حالا بعد از این همه سال

این همه عمر

این همه کتاب

به زیر همه دنیا خط می کشم…

  دنیا برای من یعنی:

      پسرم مهدیار

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها