آداب ميقات و پس از آن
جمعه 4 بهمن 1392 12:05 AM
زائر كه در ميقات، لباس خود را از تن بيرون ميكند تا احرام بپوشد بايد در باطن قصدش اين باشد كه از خود، لباس معصيت و كفر و ريا و نفاق را جدا كرده و لباس طاعت و بندگى بر تن كرده است.
در حال پاكيزه كردن خود، بايد قصدش پالايش روح از آلايش معاصى باشد و با عقد احرام، عقد توبه منعقد كند؛ يعنى با خداوند پيمان ببندد كه همة چيزهايى را كه خداوند عالم حرام دانسته بر خود حرام سازد و بعد از مراجعت از مكه معظمه، نيز پيرامون معاصى نگردد.
هنگام لبيك گفتن متوجه باشد كه اجابت ندايى است كه متوجه او شده است. اولاً قصدش اين باشد كه قبول كردم هر طاعتى را كه مخصوص خداوند متعال است و ثانياً در خوف و رجا باشد كه آيا اين عمل وي قبول خواهد شد يا نه؟ داستان سيد الساجدين عليه السلام را به نظر بياورد كه هنگام مُحرم شدن، نمىتوانستند لبيك بگويند و در حالت غش از مركب خود مىافتادند. بارها از علّت اين حال سوال شد و ايشان در جواب فرمودند: «مىترسم در پاسخ من به جاي لبّيك خدا بفرمايد: لالبيك».
همچنين در نظر بياورد كيفيت روز محشر را كه تمام مردم به اين شكل از قبور خود بيرون مىآيند؛ عريان و سر برهنه و پريشان احوال در ميان آن جمعيت انبوه و فضايي پر از وحشت و ازدحام.
¨حرم امن الهى جاى رجاء و اميدوارى
چون داخل حرم شود، بايد حالت رجا و امن داشته باشد به مفاد آيه شريفه «و مَن دَخَلَه كانَ آمناً»2 جاى رجا و اميدوارى زياد، همين جا است. تو در آنجا ميهمان خاص اكرم الاكرميني. او مي خواست به بهانهاي تو را يك بار به خانه خود دعوت كند؛ اگر چه در هميشه عمر ميهمان او بودهاي. حال كه دعوت او را پذيرفتهاي از كرم او به دور است كه هر خواهش مشروعي كه داشته باشى و بر مصلحت تو باشد برآورده نكند. و اينچنين گمانى را از مردم كريم نميتوان داشت زيرا توانايي آنها محدود است، و فقط خداي اكرمالاكرمين است كه كرمش حد و مرز نميشناسد. عيب اينجا است كه بيشتر مردم ميخواهند هر چه زودتر اعمال را انجام دهند، تا آسوده خاطر به دنبال خريد باشند؛ در حالي كه همه حواس ميهمان بايد پيش ميزبان باشد