منتظِر كيست؟
پنج شنبه 3 بهمن 1392 11:59 PM
دربارة واژة «انتظار» و معناي اصطلاحي آن، سخن گفتيم. اينك ميگوييم: «انتظار ظهور» نيز، مفهومي است با معنايي همانند آنچه بيان شد. انتظار ظهور، يعني اينكه فرد منتظِر، نخست از وضعيّت موجود ناراضي باشد، و در گام دوم، طالب و خواهان تغيير اين وضعيت به وضعيت مطلوب باشد. اين حالت، حالت آمادگي و حركت براي تغيير اين وضعيت را پديد ميآورد؛ از اين رو فرد منتظر، نه تنها در حالت انزوا به سر نميبرد؛ بلكه همواره بيشترين نقش را در مسائل اجتماعي بر عهده ميگيرد.
در طول تاريخ، ميليونها شيعه خود را در صف منتظران ظهور قلمداد ميكردهاند و بسياري از انقلابهاي اجتماعي نيز با همين انگيزه به وقوع پيوسته است؛ اما در اين ميان، تنها كساني منتظر واقعي هستند كه گذشته از دارا بودن آن دو حالت، در حالت آمادهباش به سر برده و در هر لحظه، آمادة تغيير وضعيت موجود باشند. به عنوان نمونه، بنيانگذار عظيمالشأن انقلاب اسلامي، امام خميني قدس سره را ميتوان به عنوان الگوي انتظار و منتظران ذكر كرد. ايشان نه تنها از وضعيت حاكم بر كشور در زمان حكومت خودكامگان پيشين راضي نبودند و در انتظار تغيير اين وضعيت به سر ميبردند؛ بلكه خود نيز آمادة تغيير اين وضعيت بودند از اين رو انقلاب شكوهمند اسلامي را براي زمينهسازي ظهور وليعصر عليه السلام ، رهبري كردند.
ما نيز كه خود را از منتظران ظهور آن حضرت ميدانيم، بايد نخست از وضعيت ظلم و فساد حاكم بر جوامع اسلامي ناراضي باشيم و در مرحلة دوم، طالب تغيير اين وضعيت شويم، آنگاه در نتيجة اين دو حالت، آنچنان حالت آمادگياي پيدا كنيم كه در هر لحظه بتوانيم در ركاب آن حضرت قرار بگيريم و در اجراي فرامين ايشان بكوشيم.
بدين ترتيب آشكار ميشود كه انتظار، نه حالتي تخديري كه وضعيتي حركتزاست و همواره فرد منتظر را در حالت تلاش و حضور در عرصههاي اجتماعي نگاه ميدارد