رهايي از زندان طبيعت
پنج شنبه 3 بهمن 1392 11:53 PM
رهايي از زندان طبيعت
نويسنده: هيئت تحريريه
صفحه 44 الي 45 نسخه چاپي
اشاره: آيتالله حاج شيخ محمد حسين غروي اصفهاني، معروف به كمپاني، از علماي بزرگوار شيعه است كه علم، عمل، دانش و تقوا را در سطح عالي با هم جمع كرده بود. او در سال 1296 ق در كاظمين به دنيا آمد. در نجف اشرف تحصيل علوم ديني را آغاز كرد و از محضر بزرگاني چون آخوند خراساني بهرههاي فراوان برد و شاگرداني تربيت كرد كه هر كدام فخر حوزة شيعه به شمار ميآيند؛ همچون: مرحوم آيتالله حجت كوه كمري، آيتالله سيد ابوالقاسم خويي، علامه طباطبايي و حضرت آيتالله بهجت. اين عالم برجسته كه علاوه بر توانايي بالاي علمي، زباني دائماً آشنا به ذكر خدا و عباداتي كمنظير و طولاني داشت، سرانجام در سال 1361 ق دارفاني را وداع گفت.1 مصاحبه مجازي زير برگرفته از نامه ايشان به امام جمعة وقت زنجان2 است. معلوم است كه مخاطب اين نامه عالمي راه رفته بوده و لذا دستورهاي موجود در آن، براي همه توصيه نميشود.
خُلُق: روحية خداخواهي و ميل به تقرب به حضرت حق در بسياري از مردم به ويژه جوانان وجود دارد. كسي كه ميخواهد به خدا و تقرب او برسد، چه بايد بكند؟
هر كس خداخواه است، بايد هميشه حاضر مع الله باشد و زبان و قلب او از ذكر و ياد خدا خالي نباشد. حتي در دستشويي، در منابع ديني اذكاري وارد شده كه نشان از اهميت فراوان ياد حق و ذكر او در حالات گوناگون است.
خُلُق: براي كساني كه اين روحية خداخواهي را حفظ كرده و مقداري راه نيز پيمودهاند، چه اذكار و اعمال عبادي را سفارش ميكنيد؟
ذكر، اگر چه زياد است، ولي مناسب حال و مقام كه در قرآن، آمده است و در كلمات معصومين عليهم السلام نيز حكايت شده است، ذكر يونسيه است: «لا اله الا انت سبحانك انّي كنت من الظالمين؛ خدايي جز او نيست، پاك و منزهي تو و بدرستي كه قطعاً من از ستمگرانم» كه نتيجة آن هم در ادامة آيه آمده است.
خُلُق: نتيجة آن را ميشود بفرماييد؟
خداوند وقتي ذكر و مناجات و دعاي حضرت يونس را حكايت ميكند در ادامه ميفرمايد: «فاسْتَجَبْنا له و نجيناه من الغم و كذلك ننجي المؤمنين3؛ دعاي او را اجابت كرديم و او را از غم نجات داديم و مؤمنان را نيز همين گونه نجات ميدهيم». چون هم و غم سالك، خلاصي از زندان طبيعت است، بايد اين مقصد بزرگ، در نظر باشد كه نتيجة نجات از سجن طبيعت، ارتقا به عالم قدس است.
خُلُق: سؤال مهمي كه مطرح ميشود، آن است كه آثار اين ذكر يا ساير اذكار، آيا با صرف خواندن ذكر حاصل ميشود، يا شرايطي دارد؟
بديهي است كه اين گونه از نتايج مهم، تابع لقلقة لسان نيست؛ بلكه توجه مخصوصي به مذكور [=خداوند متعال] لازم دارد و فناي در مذكور، نتيجه نجات از سجن [= زندان] طبيعت و ملازم با بقاءالله است. البته توجه به مذكور لازم است، تا غلبة حال دست دهد و روزنه به عالم ملكوت باز شود.
خُلُق: كسي كه با اذكار، آشناست و به قول معروف، كاركرده و راه رفته است، اين ذكر را به چه تعدادي يگويد؟
مشايخ و بزرگان ميفرمودند: تعداد اين ذكر اقلاً چهارصد مرتبه است. خرده خرده بايد زياد شود. شايد بعضي را كه ميشناسيد، دو ساعت يا زيادتر اين سجده را ادامه دادهاند.4
خُلُق: چه وقت بهتر است اين ذكر گفته شود؟
بهترين اوقات، سحر يا بعد از نماز عشاست كه وقت انحدار [= پايين رفتن] غذاست كه نه معده پر و نه چندان خالي که ضعف بر آدمي مستولي گردد.5
¨پينوشتها
ـــــــــــــــــــــ
1. نقباء البشر، علامه آقا بزرگ تهراني، ج 2، ص 560.
2. آيت الله ميرزا محمود موسوي.
3. سوره انبياء: 88.
4. از اين سخن، تقريباً ميتوان اطمينان يافت كه منظور از «بعضي كه ميشناسيد»، خود آيتالله اصفهاني بوده است. البته بزرگاني مثل مرحوم ملاحسينقلي همداني و شاگردشان ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي نيز در انس با اين ذكر شهرت دارند. بنابراين تعداد و شرايط ذكر با توجه به ظرفيت افراد، متفاوت است.
5. نامههاي عرفاني، علي محمدي، ص 59