تجديد نيت
پنج شنبه 3 بهمن 1392 11:49 PM
محمد عالمزاده نوري
صفحه 22 الي 23 نسخه چاپي
ميدانيم كه «نيت» روح عمل محسوب ميشود و عمل -هر چند صالح و هر چه بزرگ- تا به قصد رضاي خدا انجام نگيرد و مصداق بندگي او نگردد، در تكامل حقيقي انسان بيتأثير است. آنچه ارزش واقعي انسان را تأمين ميكند، عبوديت است و هر عملي كه نشان بندگي داشته باشد، براي آدمي ثمربخش است و براي آنكه عمل نشان بندگي داشته باشد، بايد به نيت الهي انجام گيرد و رنگ خدايي داشته باشد.
روشن است كه نيت بدون «توجه» امكانپذير نيست. كارهاي فاقد «توجه» كه يكسره از سر غفلت صادر ميشوند، ارزش حقيقي (خوب يا بد) ندارند؛ زيرا «توجه» يكي از مقدمات فعل اختياري است. در مقابل هر چه «توجه» در عمل بيشتر باشد و عمل آگاهانهتر صادر شود، زمينة پيدايش «نيت» در آن بيشتر است. از اين رو، اعمال كاملاً غريزي يا افعالي كه از سر عادت صادر ميشوند، به جهت كمرنگ بودن حضور «توجه» در آن بسيار كم ارزش محسوب ميشوند.
به اين ترتيب پردازش نيت بسيار مهمتر از پرداختن به خود عمل است. اصلاح نيت، اصلاح كيفيت عمل است و اصلاح كيفيت، بر اصلاح كمّيّت مقدم است. بيش از آنكه به مقدار عمل توجه كنيم، بايد به چگونگي آن بينديشيم. امام صادق عليه السلام فرمود: «النّيّة أفضل من العمل؛ نيت برتر از عمل است».1
اخلاص كيمياي عمل است و عمل ناچيز ما را گرانسنگ و پربها ميگرداند. خداي متعال به موسي فرمود: «يا موسي ما أريد به وجهي فكثيرٌ قليله، و ما أريد به غيري فقليلً كثيره؛ آنچه به خاطر من انجام شود، كمش زياد است و آنچه به خاطر غير من انجام شود، زيادش كم».2 پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم ميفرمايد: «قلبت را خالص كن. عمل كم، تو را كافي است».3
عمل فراوان و بدون نيت، خرواري از پوشال است و عمل خالص اندك، قطعهاي جواهر. هرچه درجة خلوص عمل بالاتر باشد، عيار اين جواهر بيشتر است. با دانستن اين سرّ بزرگ و دستيافتن به اين اكسير ارزشمند، بر ماست كه:
1. تلاش و همت و توجه خود را در راه اصلاح نيتها و افزايش كيفيت اخلاص به كار گيريم.
2. روح الهي و نيت خالص را در همة اعمال خرد و درشت خود لحاظ كنيم.
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم به ابوذر فرمودند: «يا أباذر ليكن لك في كلّ شيء نيّة صالحة حتّي في النّوم و الأكل؛ اي اباذر! در هر چيز نيت صالح داشته باش، حتي در خوابيدن و خوردن».4
هر عملي كه براي خشنودي خدا انجام گيرد و با نيت خالص همراه باشد، «يك قدم به سوي قله» محسوب ميشود و هر عملي كه از آهنگ الهي تهي ماند، سرماية عمر انسان و نيروي او را هزينه ميكند و بهرهاي به بار نميآورد. «إنّ الإنسان لفي خسرٍ إلّا الّذين آمنوا و عملوا الصّالحات...».5
با انگيزة خالص، هر عملي كه از انسان صادر ميشود ارزش معنوي انسان را يك درجه بالا ميبرد. اگر اين نيت، به تمام اعمال و حركات زندگي سرايت يابد، همة لحظات عمر مفيد و ثمربخش ميگردد. به اين ترتيب خواب و خوراك ما نيز براي ما بهرة معنوي دارد و زمان سوخته يا مرده محسوب نميشود. با نيت خالص ميتوان در تمام ساعات و لحظات به خودسازي مشغول بود و از هر شبانه روز به اندازة 24 ساعتِ تمام، بازدهي معنوي و معرفتي انتظار داشت.6 امام علي عليه السلام به مالك اشتر فرمود: «همة اعمال اگر نيت شايسته داشته باشد، خدايي ميگردد».7
«خودسازي» فعاليتي نيست كه به زمان مشخصي اختصاص داشته باشد. آسايش و تفريح ما نيز عبادت است، اگر به قصد خشنودي خدا انجام گيرد و يك قدم به سوي كمال و سعادت به شمار ميرود اگر رنگ «اطاعت» داشته باشد. هر چه معرفت انسان كاملتر و نيت او خالصتر باشد، اين عمل قدم بزرگتري به سمت قلة مقصود خواهد بود.
اصلاح نيت، نياز به تمرين و تلاش دارد و بدون «توجه»، حاصل نميشود. بزرگان و عارفان از كيمياي اخلاص اندوختة فراواني از ارزش و معرفت و معنويت براي خود گرد آوردهاند. حضرت آيت الله بهجت قدس سره پيش از آغاز درس خود لحظاتي به ذكر و توجه ميپرداختند و در هيچ شرايطي اين برنامه را ترك نميكردند. در سيرة امام راحل قدس سره نيز همين تقيّد بيان شده است. اين برنامة تجديد نيت موجب ميشود كلاس درس علاوه بر بهرة علمي كه براي شاگردان دارد، بهرة معنوي نيز براي استاد داشته باشد. «لحظاتي پيش از عمل» با احياي نيت و توجه به خدا، ميتوان به عمل ارزش اخلاقي و معنوي بخشيد و آن را در فرايند كمال و سعادت سهيم گردانيد و اين درسي است كه اميرمؤمنان عليه السلام در مبارزة با «عمرو بن عبدود» به ما ميآموزد.
در دقت و تأمل در لحظاتِ پيش از عمل، چند كار انجام ميگيرد:
اول: اطمينان از رضايت خدا به اين عمل؛
دوم: در خواست از خدا براي خلوص نيت و سلامت انگيزه؛
سوم: خلوت و مناجات با خدا و عرضة عمل به پيشگاه او؛
چهارم: تصميم جدي بر بيرون راندن همة انگيزههاي مزاحم.
بندة خدا همواره در آغاز عمل انديشناك رضاي اوست. پس از عمل هم توفيق خدايي را در انجام آن فراموش نميكند. به همين جهت شكرگزار درگاه خدا براي انجام اين عمل است.
نشان خلوصِ عمل، آن است كه انسان توقع نداشته باشد كه ديگران او را بر اين عمل بستايند. امام صادق عليه السلام فرمود: «عمل خالص آن است كه نخواهي جز خدا كسي تو را به خاطر آن بستايد».8
و از اين خالصتر آن است كه نه تنها منتي به خدا نميگذارد و توقعي از او ندارد بلكه يكپارچه انجام عمل را به لطف و عنايت خدا استناد دهد و شكرگزار توفيق الهي باشد و خالصتر از آن، اينكه اصلاً در پيشگاه خداوند خود و عمل خود را به حساب نياورد. درجات خلوص نيت مستقيماً به درجات معرفت ما از خدا بستگي دارد. از سوي ديگر درجات معرفت نيز با تلاش در تطهير نيت بالا ميرود.
نيت معرفت نيت معرفت ...9
يادآوري: اهميت تلاش براي اصلاح نيت، به معني تعطيل عمل تا اطمينان از خلوص آن نيست. خدا انجام وظايف شرعي را از ما خواسته است. ترك آن به بهانة نداشتن خلوص نيت، نافرماني خدا محسوب ميشود. عمل صالح، به احتمال شائبة ريا نبايد رها شود؛ گرچه براي اصلاحِ نيتِ خود، بايد بسيار سختگير و پرتوقع باشيم.
¨ پينوشتها
ــــــــــــــــــــــ
1. وسائل الشيعه، ج1، ص36، ح5.
2. كافي، ج8، ص46، ح8.
3. «أخلص قلبك يكفك القليل من العمل»؛ بحار الانوار، ج78، ص90.
4. مكارم الاخلاق، ج2، ص370 و امام صادق عليه السلام: «لابدّ للعبد من خالص النّيّة في كلّ حركة و سكون، لأنّه إذا لم يكن هذا المعني يكون غافلاً؛ بندة خدا بايد كه در هر حركت و سكون خود نيت خالص داشته باشد، زيرا اگر اين گونه نباشد از غافلين خواهد بود» (بحارالانوار، ج70، ص210، ح32). و پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم: «إذا عملت عملاً فاعمل لله خالصاً. لأنه لا يقبل من عباده الأعمال الّا ما كان خالصاً؛ هرگاه عملي انجام دادي آن را براي خدا خالص گردان، زيرا خدا از بندگانش عملي نميپذيرد مگر آنكه خالص باشد» (همان، ج77، ص103).
5. سورة عصر.
6. «و هب لي الجدّ في خشيتك و الدّوام في الاتّصال بخدمتك». (دعاي كميل)
7. «...و إن كانت كلّه لله إذا صلحت فيها النّيّة»؛ نهجالبلاغه، نامة 53.
8. نهجالبلاغه، نامة 26.
9. نبايد از چنين رابطهاي، تصور «دور» يا شبهة تقدم مرغ و تخم مرغ به ذهن آيد. حركت بر چنين مداري، مانند حركت بر روي يك فنر است. اين حركت از هر نقطهاي آغاز شود، پس از 360 درجه به همان نقطه منتهي نميشود، بلكه به نقطهاي مشابه آن اما در سطحي بالاتر و كاملتر ميانجامد. بنابراين - همان گونه كه در رابطه ايمان و عمل صالح نيز پيش از اين اشاره شد - در نمودار بالا نيت اول با نيت دوم و معرفت اول با معرفت دوم اختلاف مرتبه دارند