عشق رازِ كمال گرايي
پنج شنبه 3 بهمن 1392 8:01 PM
عشق و محبت، اساس وجود و كمالات وجودي است. عشق و حبّ و حركت حبّي در «قوس نزول» ايجادي و تكميلي، و در «قوس صعود» احتياجي و استكمالي، جهت قرب و وصال است. به همين دليل، در نهاد و نهان هر موجودي «محبّت» است كه موجود را به كمالش آشنا ميكند و در او پويش و زايش به سوي كمال ميآفريند و انسان كه موجودي مُدْرِك است، بدون محبت و گرايش به محبوب نيست، بلكه به اندازة معرفت و بينش خويش به محبوب خود گرايش دارد و عشق ميورزد.4 به تعبير آيت الله العظمي بهجت قدس سره: «اگر خود و كمال خود را خواهانيم، بايد دوست خدا باشيم و اگر دوست خداييم، بايد دوست واسطههاي فيوضات از نبيّ و وصيّ باشيم، و گرنه يا دوست خود نيستيم، يا دوست واهب العطايا نيستيم، يا دوست و سائط فيوضات نيستيم».5
از اين فرازها و گفتار نوراني، گزارههاي ذيل به دست ميآيد:
گزاره اول: دوستي (عشق و محبت) به خدا، يعني دوستي و عشق به خود؛
گزاره دوم: حبّ به خدا، حبّ به كمال مطلق و حبّ به خود نيز، حبّ به آن كمال مطلق است؛
گزاره سوم: محبت به خود و خدا، عامل حركت تكاملي و صعود وجودي انسان است.
گزاره چهارم: راه رسيدن به كمال و پاسخگويي به نيازهاي دروني و حبّ به خود و خدا، از راهِ حبّ به واسطههاي فيض الهي كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم و عترت طاهرش عليهم السلام خواهند بود، ميگذرد.
گزاره پنجم: راه وصول به كمال از طريق محبّت انسان كاملِ معصوم عليه السلام با شناخت و اطاعت از حضرات معصوم عليهم السلام تحقق پذير است.
آري، عشق حقيقي و راستين، تنها عشق به خداوند سبحان است وعشق مجازي، عشق به انسان كامل مكمّل معصوم عليه السلام كه خلفاي الهي و حجتهاي حق، اين واسطههاي فيض خداوند در تكوين و تشريع خواهند بود و اگر گفتهاند: مجاز، پُل و گذرگاه به سوي حقيقت است، چنين عشقي است كه عشق آيينهداران جمال و جلال الهي است و به همين دليل، در بسياري از آيات قرآن مثل: آلعمران آيه 31، شوري آيه 23، فرقان آيه 57 و... بر آنها تأكيد شده است و به تعبير علامه جوادي آملي: «غايت حركت حبّي خداوند، همانا پيدايش انسان كاملي است كه حبيب اوست و رسالت حبيب خدا، ترسيم هندسة محبت است...»6