ايشان به کساني که دستورالعمل ميخواهند، رعايت مسلّمات شرع را گوشزد و تأکيد ميکنند كه مسلمات شرع را درست رعايت بکنيد. و آنچه مشكوك است در درجه بعد است. ايشان يك استدلالي در اين زمينه دارند كه بسيار آموزنده است و بنده هم از ايشان ياد گرفتهام و آن اين است كه: خداوند كه ميخواهد بندگان را هدايت كند و به كمال برساند، اموري را كه بيشتر در سعادت انسان مؤثر است بيشتر بيان ميكند لذا ما نيز اگر بخواهيم بفهميم چه چيزهايي موجب سعادت انسان ميشود، بايد ببينيم خداوند بر چه چيزهايي بيشتر تأكيد كرده است. هر مطلبي كه در قرآن و روايات و سيره عملي آنها بيشتر مورد توجه بوده، معلوم ميشود در تكامل انسان بيشتر مؤثر است. از جملة آنها اهتمام به نماز است. اين همه آياتي كه در قرآن درباره نماز آمده است و اين همه رواياتي كه درباره رعايت وقت نماز، حضور قلب در نماز و آداب نماز است. شايد در هيچ بابي از ابواب فقه و دستورات شرع نداشته باشيم. ايشان گاهي به عنوان طعن و طنز ميگفتند: «ماها براي تکاملمان دنبال چيزي ميگرديم که نه خدا گفته، نه پيغمبر و نه امامي».