پاسخ به:شعر طنز/ای عزیزان پشت کنکوری
یک شنبه 25 اسفند 1392 7:20 PM
ز بس هی درس رابلغور کردم دوچشم تیز خود را کور کردم تمام لحظه های خوب خود را فدای زالوی کنکور کردم ................................. چه سدّ محکمی گردیده احداث بتن آرمه بدون درک و احساس خدایا بشکنه این سد کنکور ویا یک جورَکی آن را کنم پاس .................................... كنكوری ام و غمی گران بردل من ماتم كده ای حزین شده منزل من جانم به لب آمده از این غول بزرگ ترسم كه شود عاقبت او قاتل من ................................... برای پز به پیش قوم و خویشان پدر کرده مرا زار وپریشان سه سالی می زنم هی تست کنکور «می گم» نر هست می گوید بدوشان |