¨آثار تسويف
تسويف چه ناشي از عامل دروني باشد که تن پروري است و يا ناشي از عامل بيروني که شيطان است، تأثيراتي فوق العاده در انسان به جا ميگذارد و در احاديث معصومان: بدانها هشدار جدي داده شده است که برخي از آنها را ذکر ميكنيم:
1. غفلت از ياد خدا و قيامت: امام صادق عليه السلام ميفرمايند: «فتدارک ما بقي من عمرک و لا تقل غداً أو بعد غد، فإنّما هلک من کان قبلک بإقامتهم علي الأماني و التسويف حتي أتاهم أمرالله بغت? و هم غافلون؛1 پس ما بقي عمر خويش را درياب و مگو فردا يا پس فردا؛ زيرا کساني که قبل از تو ميزيستند، به سبب دو چيز هلاک شدند: (يكي) باقي ماندنشان بر آرزوها، و (ديگري) امروز و فردا کردنها، تا اينکه (مرگ و) امر خدا ناگهاني آنان را گرفت؛ در حالي که آنان در غفلت به سر ميبردند».
2. افتادن به ورطة گناه: امام حسين عليه السلام ميفرمايند: «واستولي عليه التسويف حتي سالم الأيام فاعتنق المحارم و الآثام؛2 تسويف بر او غلبه يافت؛ به حدي که با روزگار مصالحه و با محرمات و گناهان دست به گردن شد».
3. هلاكت: امام باقر عليه السلام ميفرمايد: «إياک و التسويف فإنه بحر يغرق فيه الهلکي؛3 بر حذر باش از تسويف؛ زيرا آن دريايي است که انسان غوطهزنان در آن هلاک ميشود».
4. حيرت، سرگرداني و پوچي: امام صادق عليه السلام ميفرمايد: «تأخير التوب? اغترار و طول التسويف حير?؛4 به تأخير انداختن توبه، فريب خوردن است و طولاني شدن تسويف، ماية حيرت است».
5. از دست رفتن فرصتها: امام علي عليه السلام فرموده است: «الفرص? تمرّ مرّ السحاب، فانتهزوا فرص الخير؛5 فرصتها همچون ابرها درگذرند. پس فرصتهاي نيک را غنيمت شماريد».
6. غم و اندوه: تسويف به دنبال خود غم و اندوه براي انسان ميآورد؛ چون موجب از دست دادن فرصتها ميشود. اميرمؤمنان عليه السلام در ضمن سفارشهاي خود به امام مجتبي عليه السلام ميفرمايد: «بادر الفرص? قبل ان تکون غص?؛6 پيش از آنکه فرصت از دست برود و ماية اندوهت گردد، آن را غنيمت شمار».
7. پشيماني: پيامبر بزرگوار اسلام صلي الله عليه و آله و سلم در سفارشهاي خود به ابوذر ميگويند: «يا أباذر إياک و التسويف بعملک، فإنک بيومک و لست بما بعده، فإن يکن غد لک فکن في الغد کما کنت في اليوم، و ان لم يکن غد لک لم تندم علي ما فرطت في اليوم؛7 اي ابوذر! بر حذر باش از تسويف در کار خويش؛ زيرا تو امروز هستي (و امروز را در اختيار داري) و بعد از آن نيستي. اگر فردايي براي تو بود، فردا نيز همانند امروزت باش (و کارهايت را در وقت خود انجام ده) تا اگر فردايي براي تو در کار نبود، از کم کاري امروزت پشيمان نخواهي شد».
8. نابودي و فناي عمر: اثر ديگر تسويف است. امام سجاد عليه السلام در دعاي ابوحمزه به همين موضوع اشاره دارند: «الهي افنيت بالتسويف و الآمال عمري؛ خداوندا! به وسيلة تسويف وآرزوهاي بيجا، عمرم را نابود كردم».
از آنچه گذشت، روشن شد که تسويف حالتي هلاک کننده است و انسان را گرفتار پيامدهاي عديدهاي ميکند. بدين جهت آدمي بايد پيوسته مراقب خويش باشد تا گرفتار چنين حالتي نشود. اما راه گريز از اين حالت چيست؟ در روايات پاسخ اين سؤال چنين آمده است: انسان ، نقد را بگيرد و خود را به نسيه حواله ندهد و کار امروز را به فردا نيفکند؛ چون:
اوّلاً، آدمي هيچگونه تضميني ندارد که فردا زنده باشد تا بتواند کار عقب افتادهاش را انجام دهد.
و ثانياً، اگر فردايي هم براي او باشد، ناچار است که کار فردا را نيز به روز بعد بيندازد و در نتيجه هميشه کار او عقب خواهد بود. بدين جهت حضرت پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم در ادامة همان سفارشهايش به ابوذر ميفرمايد: «يا أباذر إذا أصبحت فلا تحدث نفسک بالمساء، و إذا أمسيت فلا تحدث نفسک بالصباح، و خذ من صحتک قبل سقمک و من حياتک قبل موتک، فانک لا تدري ما اسمک غداً؛ اي اباذر! هر گاه صبح كردي، خويش را به عصر وعده نده، و چون به عصر رسيدي، خويش را به صبح وعده نده، و از سلامتيات قبل از بيماريات، و از زندگيات پيش از فرا رسيدن مرگت (بهره) بگير (وآن را غنيمت شمار)؛ چون تو نميداني که نام تو فردا چه خواهد بود (زنده و يا مرده!)».
آدمي که حتي نميداند آيا تا دقيقة ديگر زنده است يا نه، معلوم نيست با چه جرئت و اميدي کار امروز را به بعد موکول ميکند؟! و آيا چنين کاري، عاقلانه است؟!
به اميد توفيق رهايي از غفلت و کارهاي غفلتزا