پاسخ به:****تایپیک داستان های کوتاه وزیبا*****اپدیت پذیر
شنبه 5 بهمن 1392 4:38 PM
درخواست حضرت موسى علیه السلام
حضرت موسى علیه السلام عرض کرد: خداوندا مى خواهم آن
مخلوق را که خود را خالص براى یاد تو کرده باشد و در طاعتت بى آلایش باشد را ببینم
.
خطاب رسید: اى موسى علیه السلام برو در کنار فلان دریا تا به تو نشان بدهم
آنکه را مى خواهى . حضرت رفت تا رسید به کنار دریا: دید درختى در کنار دریاست و
مرغى بر شاخه اى از آن درخت که کج شده به طرف دریا نشسته است و مشغول به ذکر خداست
. موسى از حال آن مرغ سؤ ال کرد. در جواب گفت : از وقتى که خدا مرا خلق کرده ، است
در این شاخه درخت مشغول عبادت و ذکر او هستم و از هر ذکر من هزار ذکر منشعب مى
شود.
غذاى من لذت ذکر خداست . موسى سؤ ال نمود: آیا از آنچه در دنیا یافت مى شود
آرزو دارى ؟ عرض کرد: آرى ، آرزویم این است که یک قطره از آب این دریا را بیاشامم .
حضرت موسى تعجب کرد و گفت : اى مرغ میان منقار تو و آب این دریا چندان فاصله اى
نیست ، چرا منقار را به آب نمى رسانى ؟ عرض کرد:
مى ترسم لذت آن آب مرا از لذت
یاد خدایم باز دارد. پس موسى از روى تعجب دو دست خود را بر سر زد