0

متن نشریه (دو ماهنامه) خلق - شماره نهم

 
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

نسخه دوانما
دوشنبه 30 دی 1392  8:32 AM

نسخه دوانما
نويسنده: حضرت امام خميني (ره)
صفحه 34 الي 35 نسخه چاپ

 


مقصد قرآن و حديث، تصفيه عقول و تزكيه نفوس است براى حاصل شدن مقصد اعلاى توحيد. و غالباً شرّاح احاديث شريفه و مفسرين قرآن كريم اين نكته را، كه اصل اصول است، مورد نظر قرار نداده‌اند و سرسرى از آن گذشته‌اند و جهاتى را كه مقصود از نزول قرآن و صدور احاديث به هيچ وجه نبوده، از قبيل جهات ادبى و فلسفى و تاريخى و امثال آن، مورد بحث و تدقيق و فحص و تحقيق قرار داده‌اند.
حتى علماي اخلاق هم كه تدوين اين علم كردند، يا به طريق علمى - فلسفى بحث و تفتيش كردند مثل كتاب شريف طهارة الاعراق محقق بزرگ ابن مسكويه و كتاب شريف اخلاق ناصرى تأليف حكيم متأله و فيلسوف متبحر افضل المتأخرين نصيرالملة والدين قدس‌الله‌نفسه‌الزكية و بسيارى از (قسمت‌هاى) كتاب احياء‌العلوم از غزالى و اين نحو تأليف علمى را در تصفيه اخلاق و تهذيب باطن تأثيرى به سزا نيست، اگر نگوييم اصلاً و رأساً نيست و يا از قبيل تاريخ الاخلاق است - به اصطلاح نويسنده - كه مشتمل بر قصص و حكايات و امثال و وقايع است، كه صرف وقت در آن، انسان را از مقصد اصلى باز مى‌دارد.
كتاب احياء‌العلوم كه تمام فضلا او را به مدح و ثنا ياد مى‌كنند و او را بدء و ختم علم اخلاق مى‌پندارند، به نظر نويسنده در اصلاح اخلاق و قلع ماده فساد و تهذيب باطن كمكى نمى‌كند، بلكه كثرت ابحاث اختراعيه و زيادى شعب علميه و غير علميه آن و نقل‌هاى بى‌فايده راست و دروغ آن، انسان را از مقصد اصلى باز مى‌دارد و از تهذيب و تطهير اخلاق عقب مى‌اندازد.
بالجمله، به نظر قاصر، اخلاق علمى و تاريخ و همين‌طور تفسير ادبى و علمى و شرح احاديث بدين منوال از مقصد و مقصود دور افتادن و تبعيدِ قريب، نمودن است. نويسنده را عقيده آن است كه مهم در علم اخلاق و شرح احاديث مربوطه به آن يا تفسير آيات شريفه راجعه به آن، آن است كه نويسنده آن با ابشار و تنذير و موعظت و نصيحت و تذكر دادن و يادآورى كردن، هر يك از مقاصد خود را در نفوس جايگزين كند و به عبارت ديگر، كتاب اخلاق، موعظه كتبيه بايد باشد و خود معالجه كند دردها و عيب‌ها را، نه آنكه راه علاج نشان دهد.
ريشه‌هاى اخلاق را فهماندن و راه علاج نشان دادن، يك نفر را به مقصد نزديك نكند و يك قلب ظلمانى را نور ندهد و يك خلق فاسد را اصلاح ننمايد. كتاب اخلاق آن است كه به مطالعه آن، نفس قاسى، نرم و غير مهذّب، مهذّب و ظلمانى، نورانى شود، و آن، به آن است كه عالم در ضمن راهنمايى، راهبر و در ضمن ارائه علاج، معالج باشد و كتاب، خود، دواى درد باشد نه نسخه دوانما.
طبيب روحانى بايد كلامش حكم دوا داشته باشد، نه حكم نسخه، و اين كتب مذكوره نسخه هستند نه دوا، بلكه اگر جرئت بود، مى‌گفتم: نسخه بودن بعضى از آنها نيز مشكوك است، ولى از اين وادى صرف نظر كردن اولى است.
نويسنده، راه نوشتن كتاب اخلاق را باز كردم كه اگر عالمى نويسنده و قادر بر تقرير و تحرير پيدا شد، اين طرز بنويسد، نه آنكه خود من را چنين قدرت يا قلم شكسته‌ام را اين توانايى يا قلب ظلماني‌ام را اين بينايى است. و معلوم است اشكال نمودن سهل است، ولى حل آن كردن مشكل است و ما از خداى متعال توفيق مى‌طلبيم كه قلب سخت ما را نرمى دهد و اخلاص را نصيب فرمايد كه شايد از اين نوشتة نالايق، دلى به دست آيد، انه ولىّ الفضل و الانعام.

 

¨پي‌نوشت‌ها
----------------
1. برگرفته از پيشگفتار کتاب شريف شرح حديث جنود عقل و جهل، نوشته حضرت امام خميني رحمه الله

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها