كليد تقرب
دوشنبه 30 دی 1392 8:30 AM
كليد تقرب
هيئت تحريريه
صفحه 24 الي 25 نسخه چاپي
خُلُق: دربارة لزوم تقيّد به شرع و نيز اهميت ترك گناه، مطالب ارزشمندي را بيان فرموديد. در تكميل اين بحث، بفرماييد سالك در مرحله ترك گناه و مراقبت از نفس خويش، چه اموري را بايد رعايت كند؟ اگر در اين زمينه دستورالعمل سلوكي وجود دارد براي خوانندگان مجله بيان فرماييد.
استاد: اين شرف و افتخار براي انسان كافي است كه خداوند متعال اذن داده است، نام عظيمش را بر زبان آلودهاي جاري كنيم كه كثافات گناهان، آن را ناپاك كرده است. چون اين كريم رحيم، زبان ما را مخزن كوه نور يعني ذكر اسم شريفش قرارداده، بيحيايي است مخزن سلطان را به نجاسات و آلودگيهاي غيبت و دروغ و فحش و اذّيت و ساير گناهان آلوده كنيم. مخزن سلطان، بايد پر عطر و گلاب باشد، نه مملوّ از كثافات.
اگر انسان اهل مراقبه نباشد، نميفهمد از اعضاي هفتگانه يعني گوش و زبان و چشم و دست و پا و شكم و شرمگاه چه معصيتهايي سر ميزند و چه آتشهايي روشن ميشود و چه فسادها در دين خود به پا ميكند و چه زخمهاي كاري با نيزه و شمشير زبان به قلبش ميزند كه اگر آن را نكشته باشد، بسيار خوب است.
شرح اين مفاسد در كتابي هم نميگنجد، چه رسد به چند كلام كوتاه. خلاصه اينكه ابتدا بايد اعضا و جوارح را از گناه پاك كرد تا سپس نوبت به قلب و احوال آن برسد. پس بايد به انسان خواهان تهذيب گفت: بشتاب، بشتاب به توبة راستين، سپس بشتاب بشتاب در كوشش و مراقبت.
اما دربارة قسمت دوم سؤال بايد گفت كه بعد از سعي در مراقبت، كسي كه طالب قرب است، بيداري و قيام سحر را از دست ندهد و نماز شب را با آداب و حضور قلب به جا آورد.
بعد از فراغ از نماز صبح، تسبيح سيدة نساء عليها السلام، و دوازده مرتبه سورة توحيد، و دهمرتبه «لااله الا الله وحده لاشريك له له الملك و له الحمد يحيي و يميت و يميت و يحيي و هو حيٌّ لايموت بيده الخير و هو علي كل شيءٍ قدير» و صد مرتبه «لا اله الا الله» و هفتاد مرتبه استغفار بخواند و قدري از قرآن شريف تلاوت نمايد و دعاي معروف صباح حتماً خوانده شود.
و دائماً با وضو باشد و اگر بعد از هر وضو دو ركعت نماز بخواند، بسيار خوب است.
بسيار ملتفت باشد كه به هيچ وجه اذيتش به غير نرسد و در برآوردن حوائج مسلمين به خصوص علما و بالأخص پرهيزكاران ايشان سعي بسيار كند.
در هر مجلس كه احتمال وقوع در معصيت است، البته، البته، البته اجتناب نمايد؛ بلكه مجالست با اهل غفلت، به غير از موارد ضروري مضرّ است؛ هر چند از معصيت خالي باشد.
اشتغال زيادي به امور مباح و شوخي بسيار و لغوگفتن و گوش به حرفهاي بيفايده دادن، قلب را ميميراند.
اگر بيمراقبت مشغول به ذكر و فكر بشود، بيفايده خواهد بود؛ اگر چه حال هم بياورد؛ چرا كه آن حال دوام پيدا نخواهد كرد. گول حالي را كه ذكر بياورد، بيمراقبه نبايد خورد... . و در شب جمعه صدمرتبه و در عصر جمعه صدمرتبه سورة قدر بخوانيد.
خُلُق: پرسش بعدي دربارة محبّت و اهميت آن در سلوك است. اساساً محبت به چه معناست؟
استاد: از جمله بابهاي عظيم ايمان، دوستي در راه خدا و براي خدا و دشمني براي خدا ميباشد. در اين باره در كتاب وسائل الشيعه و ديگر كتابهاي حديثي باب مستقل منعقد شده است. مراجعة به اين اخبار مفيد است؛ باشد كه انسان عظمت اين مطلب را دريابد و بهرهاي از آن، براي خويش برگيرد.
شكي نيست كه محبوب اول، ذات اقدس كبريايي جلّ جلاله ميباشد؛ بلكه هر محبتي كه به محبت خدا بازنگردد، ارزشي ندارد. پس از آن، بايد كسي را بيش از همه دوست داشت كه اين سلطان عظيم الشأن را بيشتر دوست دارد. پس اول محبوب بعد از خداي متعال، وجود مقدس حضرت خاتم الانبياء صلي الله عليه و آله و سلم ميباشد، پس از آن، اميرالمؤمنين عليه السلام و پس از آن، امامان معصوم عليهم السلام، سپس پيامبران، ملائكه، اوصيا، علما و اوليا، پس از آن در زمان خود، اتقياي زمانش را - به خصوص اگر عالم باشند - در محبّت بر كساني كه بعد از اويند، ترجيح دارد و همين طور تا آخر.
ولي بايد سعي كرد كه صادق بود در اين محبت كه اين صدق، مرتبة آساني نيست. اگر متفكر باشيد، خواهيد فهميد كه اگر آثار محبت در حركات و سكنات ظاهر شد، شخص مدّعي اين محبت، صادق است و اگر نه، نه. ولي گمان ندارم كسي آسان به كُنه محبت و لوازم آن برسد.
خُلُق: و آخرين نكته؟
استاد: هيچ راهي به قرب خداوند نيست، مگر به وسيلة عمل به شرع شريف در هر امر كلي و جزئي.1
¨پينوشتها:
------------------
1. بـرگـرفـته از تـذكـرةالمـتقين، ص190 - 196