0

متن نشریه (دو ماهنامه) خلق - شماره هشتم

 
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

با معصيت، ذكر و فكر فايده‌اي ندارد
شنبه 28 دی 1392  7:18 AM

با معصيت، ذكر و فكر فايده‌اي ندارد
تحريريه نشريه
صفحه 18 الي 19 نسخه چاپي


«مجالسة الأخيار تلحق الأشرار بالأخيار؛1 هم‌نشيني با خوبان، بدان را به خوبان ملحق مي‌كند»
مصاحبت و مجالست با نيكان، حضور در گلستاني را ماند كه روح‌افزا است و عطر معنا به جان مي‌بخشد. در تاريخ معنوي حوزة شيعي چهره‌ها و الگوهاي بي‌نظيري بوده و هستند كه ارتباط با آنان و فراگيري درس سلوك از آنان بسيار مغتنم است. اما متأسفانه بسياري از آنان را از دست داده‌ايم و آنچه ما را بدان‌ها مرتبط مي‌كند، دست‌نوشته‌ها و دستورالعمل‌هاي آنان با شرح احوالي است كه از سوي ديگران دربارة آنان نقل شده است.
نشرية خلق در نظر دارد اين نوشته‌ها و شرح حال‌ها را به گونه‌اي ملموس‌تر و جذاب‌تر، در قالب گفتگو و مصاحبة عرفاني به خوانندگان عزيز ارائه كند. اولين گفتگوي اين مجموعه را با ذكر چند نكته، تقديم مي‌كنيم:
1. در گزينش علما و مردان راه خدا، دقت شده است كه الگوهايي كامل و متقن ارائه شوند.
2. در تبديل نوشته‌هاي معمولي به مصاحبه، نهايت دقت در حفظ امانت انجام شده و كمترين تغيير در عبارات انجام گرفته است. براي نمونه، ضماير و افعال، از مخاطب به غايب و يا برعكس تغيير يافته و تصرفات اندكي در ترجمه و تغيير برخي كلمات دشوار و غيرفارسي صورت گرفته است.
3. در هر مصاحبه، منبع گفته‌هاي بزرگان، ذكر شده است.
مختصري درباره ملاحسينقلي
مصاحبة مجازي اين شماره، با اسوة عارفان و استاد سالكان، عالم عامل مرحوم آيت‌الله حاج ملا حسينقلي همداني است. آن بزرگوار در سال 1239ق در يكي از توابع همدان چشم به جهان گشود. در تهران و سبزوار (در محضر حاج ملا هادي سبزواري) به تحصيل علم پرداخت و پس از آن در نجف، تحت تربيت حاج سيد علي شوشتري قدس سره مراتب عالي علم و عمل را پيمود. از خرمن معرفت او بزرگان بسياري چون: آيت‌الله حاج‌ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي، آيت‌الله شيخ محمد بهاري، آيت‌الله سيد احمد كربلايي و صدها تن ديگر خوشه چيده‌اند. اين انسان الهي كه پرچمدار و بزرگ نسل جديد از سالكان واصل به شمار مي‌رود، در 28 شعبان 1311ق در راه كربلا به ديدار حق شتافت و در حرم حسيني عليه السلام مدفون شد. در ذيل، گفتگوي مجازي نشريه را با وي مي‌خوانيد:
¨خُلُق: با سلام خدمت حضرت‌عالي، به عنوان اولين سؤال بفرماييد كه افراد و فرقه‌هاي گوناگون، براي رسيدن به كمال معنوي راه‌هايي گوناگون و حتي گاهي متناقض ارائه مي‌دهند. به نظر شما، مهم‌ترين و كامل‌ترين راه براي رسيدن به كمال معنوي چيست؟
¨استاد: بسم الله الرحمن الرحيم. همه بايد بدانند كه به جز التزام به شرع شريف در تمام حركات و سكنات و تكلمات و لحظات و...، راهي به قرب خداوند متعال نيست.
بسياري از راه‌هاي ديگر هم خرافاتي است كه عده‌اي همچون جاهلان و صوفي‌ها به ذوق خود بافته‌اند كه راه رفتن بر طبق آن، فقط انسان را از هدف دورتر مي‌كند؛ تا آنجا كه حتي اگر كسي خود را مقيد كند كه شارب (= سبيل) را نزند و گوشت نخورد بايد بفهمد كه با اين كارها از خداوند متعال دور خواهد شد؛ زيرا امامان معصوم عليهم السلام چنين كارهايي را ردّ كرده‌اند. در كيفيت ذكر گفتن هم بايد همين‌طور عمل كند و به شرع مقيد باشد. بنابراين بايد شرع شريف را مقدم بدارد و به هر چه شرع، بدان اهتمام كرده است، اهتمام ورزد.
¨خُلُق: تقيد به شرع، دامنة بسيار وسيعي دارد و شامل مستحبات، مكروهات، محرمات و واجبات و... مي‌شود و قاعدتاً بين آنها هم تفاوت اهميت وجود دارد. آيا مي‌توان بين امور شرعي، امري را مهم‌تر و مقدم‌تر از بقيه دانست؟
¨استاد: آنچه اين ضعيف، از عقل و نقل استفاده كرده‌ام، اين است كه مهم‌ترين اشيا براي طالب قرب حق، جدّ و سعي كامل در ترك معصيت است.
¨خُلُق: مسئلة «ترك معصيت» را كمي تشريح كنيد؟
¨استاد: تا اين خدمت (ترك گناه) انجام نشود، نه ذكر و نه فكر، به حال قلب انسان فايده‌اي نخواهد بخشيد؛ چرا كه پيشكش كردن و خدمت كردن از جانب كسي كه با سلطان، در مقام عصيان و انكار است، بي‌فايده خواهد بود. نمي‌دانم كدام سلطان، اعظم از اين سلطان عظيم‌الشأن است و كدام ستيزه‌جويي، زشت‌تر از ستيزه‌جويي با او است! اينكه انسان، طالب محبت الهي باشد و در عين حال مرتكب معصيت شود، امري بيهوده و بي‌فايده است. بايد دانست كه معصيت، علّت و سبب نفرت است و نفرت، با محبت، جمع نمي‌شود. لذا روشن مي‌شود كه ترك معصيت، اول و آخر دين و ظاهر و باطن آن است.
¨خُلُق: اگر كسي در اين مرحله مشكلي نداشت و با همة وجود فهميد كه بايد در قدم نخست، معصيت و گناه را ترك گويد، وظيفة او پس از آن، چه خواهد بود؟
¨استاد: پس از اين آگاهي و اعتقاد، بايد به مجاهدت و كوشش مبادرت ورزيد و همة همت و تلاش را از همان لحظة نخست بيداري و در همة لحظه‌ها تا هنگام خواب شبانگاه، در مراقبه به كار برد و در محضر مقدس حضرت پروردگار، ادب را رعايت كرد. انسان سالك بايد بداند كه او با همة اجزا و ذرة ذرة وجودش، اسير قدرت الهي است و بايد شرف حضور خداوند را مراعات كند. چنين شخصي طبق حديث شريف نبوي صلي الله عليه و آله و سلم بايد خدا را چنان عبادت كند كه گويي او را مي‌بيند و اگر هم نمي‌بيند، [بداند كه] خدا، او را مي‌بيند.
همچنين بايد دائماً به عظمت خداي متعال و حقارت خود، و بلندي او و پستي خود، و عزت او و ذلت خود، و بي‌نيازي او و نياز خود ملتفت باشد. سالك، نبايد از زشتي غفلت از خدا در حالي كه خدا هميشه به او توجه دارد، غافل باشد. برابر خدا بايد همچو بنده‌اي ذليل و ضعيف بايستد.2

 

¨ پي‌نوشت‌ها:
--------------------
1. وسائل الشيعه، ج16، باب38 (باب تحريم النجاسه لأهل المعاصي ...)، ص256، حديث21526.
2. در اين مصاحبه، از كتاب تذكرة المتقين بهره گرفته‌ايم

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها