¨نكته اول: ولايت، روح عبادت
حج يكى از فرائض بزرگ اسلام و از عظيمترين شعائر دين و ارزشمندترين اعمال براى قرب به خداوند متعال است.[3] حج، ركن وثيق و حبل متينى است كه ميراث فرشتگان و شجره طوباى ابراهيم عليهالسلام در طور سيناى مكه است. معمار آن، پيامبرى است كه اقامت در وادى خشك و سوزان و تحمل مشقتها را امتحان الهى مىدانست و پس از پيروزى در اين آزمايشها، به مقام امامت نايل شد. پس از تكميل بناى كعبه به دست حقپرست قهرمان توحيد، از جانب حق متعال به او چنين خطاب شد:
«وَ أَذِّنْ فِي النّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلى كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ»[4].
در اين دعوت كه به دستور خداوند متعال صورت گرفت، گويا آمدن به حج مقدّمهاى براى رسيدن به محضر ولىّ زمان و خليفه خداوند است.[5] حج بدون ولايت، طواف بدون امامت، حضور در عرفات بدون معرفت، قربانى در منا بدون فداكارى در راه ولىّ عصر عليهالسلام، رمى جمرات بدون دور كردن صفات رذيلة مخالف راه مستقيم ولايت، و سعى بين صفا و مروه بدون تلاش و سعى در صراط امامت، همه بىحاصل است. شكافنده علوم انبيا حضرت امام باقر عليهالسلام به مردمى كه گرد كعبه طواف مىكردند، نظرى افكند و فرمود:
«هكذا كانوا يطوفون فى الجاهلية ؛ در جاهليت [نيز] اين چنين طواف مىكردند».
آنگاه در ادامه افزود:
«إنما أمروا أن يطوفوا بها ثم ينفروا إلينا فيعلمونا ولايتهم و مودّتهم و يعرضوا علينا نصرتهم ؛ مردم مأمور شدند كه كعبه را طواف كنند، سپس به سوى ما بيايند تا ولايت و مودّتشان را به ما نشان دهند و ياريشان را بر ما عرضه دارند».
سپس حضرت آية شريف « فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ »[6] را قرائت فرمود.[7]
مرحوم ملا صالح مازندرانى قدسسره در شرح اين روايت چنين مىنويسد:
«تشبيه به حج جاهليت، يا از باب خلل در طواف آنهاست يا به سبب عدم رجوعشان به امام واجب الاطاعه. همان گونه كه طواف واجب است، آمدن نزد امام نيز واجب است، بلكه دومى سزاوارتر به وجوب است؛ چون غرض از حج، حضور در محضر امام عليهالسلام است».[8]
وى در ادامه مىافزايد: «ضمير "اليهم" در آيه، به ذريه ابراهيم عليهالسلام برمىگردد كه افضل آنها پيامبر صلىاللهعليهوآله و ائمه عليهمالسلام هستند. خداوند متعال، دعاى حضرت ابراهيم عليهالسلام را اجابت فرمود و كوچ كردن به مكه را براى طواف و زيارتِ بهترين اولاد پاك او واجب كرد. هر كس طواف كند و آنها را زيارت نكند، به خداوند متعال خيانت و با امرش مخالفت كرده است».[9]
پس كعبه و حرمتش، زمزم و شرافتش، مروه و صفايش، قربانگاه و تقواى قربانىاش، رمى جمرات و طرد شيطانش، عرفات و نيايش خالصانهاش، سرزمين حرم با همه بركاتش، همه در پرتو نور ولايت و امامت جلوه دارند. در روايات اهل بيت عليهمالسلام براى نگاه به خانه خدا، ثوابهاى عظيمى نقل شده؛ امّا اين فضايل و ثوابها وقتى است كه نگاه، همراه معرفتى به حق ائمه عليهمالسلام به سان شناخت حق كعبه باشد. كاشف اسرار حقايق حضرت امام صادق عليهالسلام مىفرمايد:
«من نظر إلى الكعبه بمعرفة فعرف من حقّنا و حرمتنا مثل الذى عرف من حقّها و حرمتها غفر اللّه له ذنوبه وكفاه همّ الدنيا و الآخره[10]؛ هر كس با معرفت و شناخت به كعبه بنگرد و حق و حرمت ما را بشناسد، همانگونه كه حق و حرمت كعبه مىشناسد، خداوند متعال گناهانش را مىآمرزد و او را از اندوه دنيا و آخرت كفايت مىكند [= رهايى مىبخشد]».
طواف حريم بيت عتيق، آنگاه تمام و كامل است كه قلب زائر، با ولايت پيوند خورد. در تفسير گرانسنگ صافى در ذيل آيه شريفه «وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلّهِ»[11] از حضرت امام باقر عليهالسلام روايت شده است كه: «تمام الحجّ لقاء الإمام؛ متمّم حج، ديدار امام عليهالسلام است».[12]
نيز حضرت صادق آل محمد عليهالسلام ،زيارت ائمه عليهمالسلام را مايه كمال و تمام حج مىداند و چنين مىفرمايد:
«إذا حجّ أحدكم فليختم حجه بزيارتنا لأنّ ذلك من تمام الحجّ؛[13] هر گاه يكى از شما حج بگزارد، بايد حجش را به زيارت ما ختم كند؛ زيرا زيارت ما كمال و تمام حج است».
كعبه يك سنگ نشانى است كه ره گم نشود
حاجى احرام دگر بند ببين يار كجاست
حج آنگاه كامل و تمام مىشود و دل زائر، زماني تسكين مىيابد كه جانش به درمان وصل امام آرام گيرد.
اى خوش آن روز كه حجَّم به تو گردد مقبول
در بر خالق يكتا به دو صد تحسينم
اى خوش آن روز كه در آخر برنامه حج
وصل روى تو دهد اى مه من تسكينم