«ز»
زبان خر را خلج میدونه :
به شوخی هنگامی به دو نفر گفته می شود که با اخلاق و کردار و گفتار همدیگر آشنا هستند .
زبان گوشت است و به هر طرف که بچرخانی می چرخد :
زمانی گفته می شود که شخصی دروغ و بی منطق صحبت کند .
زمستان رفت و روسیاهی به ذغال ماند :
بدون اینکه موثر باشد خودکار دست به نتیجه مثبت می رسد .
زیر آب کسی را زدن :
کسی را نزد دیگری بی اعتبار کردن .
زمانه با تو نسازد تو با زمانه بساز :
با صبر و حوصله با اتفاقات پیش بینی نشده روبرو شدن .
زیر پای کسی نشستن :
با دروغ و ریا کسی را فریب دادن .
زدیم و نگرفت :
کسی که خود را به خطربیاندازد و نتیجه ای نداشته باشد .
زن راضی , مرد راضی گور پدر قاضی :
بدین منظور است که در هر صورت با هم دیگر تفاهم دارند و احتیاجی به نظر دیگران ندارند .
زیر شالش قرصه :
منظور مال و ثروت زیاد دارد .
زبان گزیده بدتر از مار گزیده است :
یعنی حرف ناخوشایندی ممکن است هرگز فراموش نشود ولی زخم مار , ممکن است التیام یابد .
زیر دمش سست است :
خیلی تنبل و بی عرضه است .
زنگوله پای تابوت :
به فرزند کسانی گفته می شود که پدرش پیر باشد و او متولد شود .
زخم خوب میشه ولی جاش می مونه :
کنایه از اینست که هر کاری اثر خود را تا ابد بجا می گذارد .