پاسخ به:ضرب المثلهاي ايراني
جمعه 27 دی 1392 2:24 PM
«ر»
رستم است و یک دست اسلحه :
در مورد کسانی گفته می شود که با یک دست لباس , فخر بفروشند .
روده بزرگه , روده کوچکه رو خورد :
وقتی که انسان خیلی گرسنه باشد .
راهبر باش نه راه بر :
منظور در زندگی طوری راهنمایی کن که راه گشا باشد نه باعث انحراف و بن بست شود .
رفتنم با خودم , امدم با خدا :
وقتی که از زمان بازگشت اطلاع نداشته باشد .
ریشه اش را ملخ خورده :
نشانه از تنبلی و کاهلی است .
روزه شک دار گرفتن :
کنایه از اینست که کسی در مورد انجام کاری یقین نداشته باشد .
راه نفسشو بستم :
یعنی کسی را در منگنه و فشار قرار دادم .
روزی گربه , دست زن شلخته است :
زنی که خانه دار نباشد سبب ضرر و زیان است .
روزه بی نماز , عروس بی جهاز , قورمه بی پیاز :
در مورد کاری گفته می شود که از اول تا آخرش ناقص است .
روزه خوردنش را دیده ام , اما نماز کردنش را ندیده ام :
عمل بدش را دیده ایم ولی عمل خوبش را ندیده ایم .
راه دویده کفش دریده :
زحمت بیهوده کشیدن و ضرر کردن .
روز بهار هفت بار نهار :
کنایه از اینست که در فصل بهار اشتها زیاد می شود.
رخت دو جاری را در یک تشت نمیشه شست :
کنایه از رقابت زنهای دو برادر است .
روی تشک پر قو خوابیده :
یعنی جایش راحت و خیالش آسوده است .
ریش ما دست اونه :
کنایه از اینست که اختیار ما دست کس دیگری است .
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.