پاسخ به:ضرب المثلهاي ايراني
جمعه 27 دی 1392 2:23 PM
«چ»
چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است :
اول به خودش رسیدن بعدآ به دیگری .
چاقو دسته خودش را نمیبره :
خویشان وبستگان برای همدیگر ناراحتی تولید نمی کنند.
چشم بازار را در آوردن :
خرید جالب نکردن .
چشم بسته غیب می گوید :
برای شوخی به کسی گفته می شود که از موضوع روشن و واضح خبر می دهد.
چرا توپچی نشدی ؟:
به مزاح به کسی اطلاق می شود که از صدای کوچک بترسد .
چند کلمه از مادر عروس بشنو :
تحقیر کردن برای صحبت کردن کسی آورده می شود.
چشمش محک است :
با نگاه کردن از سرانجام مسئله با خبر می شود.
چادر قلعه زن است :
چادر پوشش و حفاظ برای زن است .
چشمش هزار کار می کنه که ابروش نمی دونه :
خیلی زیرک و موذی است .
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.