0

متن نشریه (دو ماهنامه) خلق - شماره ششم

 
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

-علائم و ملاک‌هاي واقعي براي شناخت اولياي الهي - -5. دعوت نکردن به خود
شنبه 28 دی 1392  3:05 AM

-5. دعوت نکردن به خود
از ديگر خصوصيات بارز اولياي خدا اين است که از نفس گذشته‌ و انانيت خود را زير پا نهاده‌اند. آنان، به جاي اين‌که خود را در نظر مريدان، بزرگ و صاحب مقامات جلوه دهند ، با رفتار و گفتار، پيوسته به خدا و اهل بيتعليهم‌السلام دعوت مي‌كنند. منيت و خود فروشي، در منش آن‌ها مشاهده نمي‌شود و از شهرت و مقام و توجه مردم، گريزانند و سراسر، محو ياد خدا و ارتباط با اولياي او هستند. آنان، از مدح کردن ديگران، آزرده مي‌شوند. حتي گاهي اجازه نمي‌داده‌اند يک عکس ساده از ايشان گرفته شود.
دربارة عارف کامل، حضرت آيت الله ميرزا جواد آقا ملکي تبريزيرضوان‌الله‌عليه چنين نقل مي‌كنند که اجازه نمي‌داد،علاقه‌مندان، از او عکس بگيرند. مريدان او تصميم گرفتند موقعي که آقا در حال نماز است از وي عکس تهيه کنند؛ لذا تنها يک عکس از آن عارف عظيم‌الشأن در دست است که آن هم در حال قنوت نماز است.25
حضرت آيت الله سيد عباس کاشانيدامت‌برکاته دربارة مرحوم قاضيرحمةالله‌عليه چنين نقل مي‌کنند:
يک بار که درس ايشان تمام شد، فردي به نام آشيخ ابراهيم را صدا کردند و به ايشان فرمودند: «من با شما کاري دارم». ما چند نفر هم آن‌جا نشسته بوديم. ديديم آقا به ايشان فرمودند: «شنيده‌ام پريشب در منزل حاج صادق (از مشاهير و پولدارهاي نجف) در منبر، اسم من را آورد‌ه‌اي اگر به حرام و حلال معتقد هستيد، من راضي نيستم ـ نه بالاي منبر، نه غيرآن ـ يک کلمه از من اسم بياوريد». مي‌فرمودند: «اگر بفهمم هرکدام از اين آقايان که درس من مي‌آيند، در حق من مبالغه مي‌کنند، حرام است؛ من راضي نيستم».
به بعضي از شاگردانشان مي‌فرمودند: «بيني و بين الله راضي نيستم دربارة من مجلس تشکيل دهيد؟». 26
آنچه ذکر کرديم، شماري از علائم استاد حقيقي اخلاق بود که به لحاظ ضرورت‌هاي اين زمان به آن پرداختيم، وگر نه براي اولياي خدا، علامت زياد است و به تعبيري، همه حرکات و سکنات آن‌ها مي‌تواند علامت و نشانه‌اي باشد، تا ما در دام دروغگويان نيفتيم.
******************************
25.طبيب دلها، ص178، همين روحيه، دربارة عارف دلسوخته اهل بيتعليهم‌السلام مرحوم مجتهديرحمةالله‌عليه نقل شده است.
26.صلح کل، ص173

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها