جالبه
براي مقابله با اين پديده، راه هاي مختلفي وجود دارد. عده اي سعي مي کنند همان رفتار را به خاطر مقابله به مثل با طرف بکنند. يعني همانطور که او تمسخر يا توهين مي کند ما هم او را مسخره و توهين کنيم. اين روش مناسب نيست، زيرا ما همان کار را کرده ايم که از نظر وجدان و اخلاق مردود مي دانيم و به خاطر آن ناراحت شده ايم، علاوه بر اين که کينه و تفرقه را بين افراد افزايش مي دهد و ما را به جدلي طولاني و بي فايده و ناراحت کننده مي کشاند.
روش دوم آن است که در برابر آنها سکوت کنيم. گرچه سکوت در بعضي از مواقع مفيد است ولي اکثرا نتيجه مطلوبي ندارد، اضافه بر اين که کار مشکلي است واکثر افراد نمي توانند در برابر تحقير ديگران سکوت کنند و آن را تحمل کنند.
راه سوم که به نظر ما راه درست است، آن است که برخورد سازنده داشته باشيم و از برخوردهاي تخريب کننده بپرهيزيم. ابتدا به چند برخورد تخريب کننده اشاره مي کنيم. در هنگام مشاجره با افراد از کارهاي زير بپرهيزيد:
- اصرار بر اين که حق با شماست و طرف ديگر اشتباه مي کند.
- سرزنش کردن طرف مقابل به صرف اين که مطابق ميل شما کار نمي کند.
- حالت عصبي و اندوه خود را انکار کنيد در حالي که وضع ظاهر شما خلاف آن را نشان مي دهد.
- غيرمستقيم و با سکوت يا طعنه يا درب اتاق را به هم کوبيدن و از اين قبيل کارها، ناراحتي خود را نشان دهيد.
- تقصيرها را به گردن طرف مقابل بيندازيد.
- حالت تدافعي داشته باشيد و ادعا کنيد تمام کارهاي شما درست است و براي تمام کارهايتان دليلي بتراشيد.
- هنگام انتقاد طرف مقابل، احساسات او را ناديده گرفتن و از او انتقاد کردن.
- به جاي توجه به مسأله پيش آمده از بي عدالتي هاي گذشته حرف بزنيد.
اينگونه رفتارها هنگام مواجهه با پرخاشگري ديگران نه تنها کمکي به حل مسأله نمي کند بلکه آن را شديدتر و عميق تر مي کند.
برخورد سازنده با افراد خشمگين يا ناراحت:
براي اين که بتوانيم به طور کلي با ديگران ارتباط صميمانه داشته باشيم و خصوصا با افراد عصباني کنار بياييم بايد از روش ها و مهارت هاي زير استفاده کنيم:
1. روش خلع سلاح: بايد سعي کنيم در سخنان طرف مقابل حقيقتي پيدا کنيم و آن را تأييد کنيم. حتي اگر تمام سخنان او را غير منطقي مي دانيم. اين روش تأثير آرام بخشي عجيبي دارد. با اين کار احساس فرد مقابل نسبت به ما تغيير مي کند و آمادگي پذيرش حرف هاي ما را پيدا مي کند. زيرا احساس مي کند که ما فرد منطقي و معقول هستيم، اما اگر ما تمام سخنان طرف مقابل را محکوم کنيم و حالت تدافعي بر خود بگيريم به جدلي بي فايده تن داده ايم.
2. همدلي: هنگام بحث و مشاجره بايد يک لحظه خود را به جاي ديگران بگذاريد و از دريچه چشم آنها نگاه و احساس کنيد. براي اين کار سخن طرف مقابل را تکرار کنيد تا بداند منظور او را دريافته ايد. مي توانيد عبارت خود را اينگونه شروع کنيد: «مثل اين که منظورت اين است که...» يا «به نظر مي رسد مي خواهي بگويي که...».
3. پرس و جو: با طرح چند سؤال و با پرس و جو از انديشه و احساس طرف مقابل خود آگاه شويد. همان طور که در شماره 3 و 4 برخوردهاي تخريب گر بيان شد، بسياري از افراد از بيان مستقيم احساسات و افکار خود طفره مي روند و براي آنها ابراز خشم دشوار است و هيچگاه منظور خود را مستقيما بيان نمي کنند. يکي از روش هايي که افراد براي ابراز احساسات و ناراحتي خود نشان مي دهند طعنه زدن، تمسخر کردن، تحقير کردن، اخم کردن و مانند آن است.
شما هرگاه ديديد کسي از اين روش استفاده مي کند، بگرديد تا علت اصلي ناراحتي او را بيابيد. بسياري از مواقع وقتي به فرد بفهمانيد که از احساس ناراحتي او نسبت به خودتان آگاهيد، يا در پاره اي از مواقع به او حق مي دهيد، او هم از روش خود دست مي کشد و دست از تمسخر يا طعنه بر مي دارد. به طور کلي اگر افراد در ابراز احساسات ناراحت کننده آزاد باشند و خيلي راحت آن را با ديگران مطرح کنند، هرگز از راه غير مستقيم مثل تمسخر، طعنه يا تحقير و کارهاي ديگر براي نشان دادن ناراحتي خود استفاده نمي کنند.
4. بيان احساسات خود به طور ساده: اگر در برخورد با سخنان طرف مقابل توهين يا تمسخري نسبت به خود مشاهده کرديد، سکوت نکنيد يا غير مستقيم ناراحتي خود را نشان ندهيد بلکه به طور ساده آن را بيان کنيد. بهتر است آن را با عبارت «من احساس مي کنم» بيان کنيد. مثلا بگوييد: «احساس مي کنم تحقير شده ام، من هم عصباني هستم، دلگير شده ام». اما هرگز نگوييد: «تو اشتباه مي کني، تو مرا عصباني کرده اي».
5. نوازش: يکي از علل اصلي ناراحتي افراد و خصوصا اعضاي خانواده مثل پدر ومادر آن است که احساس مي کنند توجه و احترام کافي را از ما دريافت نکرده اند. به طور کلي همه ما به نوازش و محبت ديگران نيازمنديم و دوست داريم ديگران قدردان ما باشند. اگر اين نياز در ما تأمين نشود، ناراحت و عصباني مي شويم. يکي از روش هاي کارآمد در هنگام بروز مشاجره يا مورد طعنه و تمسخر ديگران قرار گرفتن آن است که در خلال بحث، آنها را نوازش کنيم و به آنها بفهمانيم که دوستشان داريم و به ايشان احترام مي گذاريم. اين طرز برخورد سبب مي شود آنها از ما احساس بهتري پيدا کنند و ترسشان بريزد. مثلا به مادرتان بگوييد: به شدت عصباني هستم اما احترام شما را حفظ مي کنم و دوست ندارم از من ناراحت باشيد يا مثلا به کسي که از شما انتقاد کرده بگوييد: خيلي متأسفم که اين طور شد (خلع سلاح) من هم جاي شما بودم ناراحت مي شدم (همدلي کردن) شما برايم مهم هستيد و مايلم از کارم راضي باشيد (نوازش).
اينها روش هايي است که روان شناسان براي انسان در برخورد و ايجاد رابطه دوستانه با افراد ديگر، پيشنهاد مي کنند. گرچه اين نامه گنجايش کافي براي توضيح روش هاي فوق ندارد، ولي ما تنها راه موفقيت را در همين مي دانيم. زيرا بسياري از برخوردهايي که ديگران با ما مي کنند و اين که در ايجاد ارتباط با ما مشکل دارند در اثر رعايت نکردن اين نکات به ظاهر ساده است ما نيز به جاي اين که دنبال راه حل اصلي مشکل باشيم، مايليم هميشه تقصير را به گردن ديگران بيندازيم و خود را در نقش يک قرباني ببينيم که ديگران با ما به انصاف رفتار نکرده اند. مطالعه کتاب «از حال بد به حال خوب» ترجمه مهدي قراچه داغي» را به شما پيشنهاد مي کنيم.
روشي که امامان معصوم(ع) در اين موارد داشته اند و آن را تحت عناويني چون حلم، انصاف، تواضع، ادب، فرو بردن خشم، حفظ احترام ديگران، دوري از مباحثه و جدل، کينه نداشتن، زيبا سخن گفتن و از سخنان دو پهلو دوري کردن و مواظب وسوسه هاي شيطان بودن مطرح کرده اند، حاکي از اين واقعيت است که هيچ گاه در برخوردهايشان کسي را تحقير نکرده اند، در عين اين که با شجاعت و صراحت حرف خود را زده اند و ذره اي هم از بيا ن حق فروگذار نکرده اند. حتي دشمنان و کينه توزان نيز هنگام بحث با امامان(ع) تسليم اخلاق کريمانه آنان شده اند و دست از کينه توزي برداشته اند.
سخن آخر اين که در مورد خصوصي صحبت کردن با پدر و مادر، دستورات فوق تأکيد بيشتري پيدا مي کند. به حدي که آيات و روايات صريحا بد حرف زدن، بلند سخن گفتن، روترش کردن و بد نگاه کردن به والدين را از گناهان کبيره شمرده اند و از مؤمنان خواسته اند در مقابل ظلم و ستم و اذيت آنها هم رفتاري مؤدبانه و نيک داشته باشند و هيچ گاه در صدد مقابله به مثل برنيايند.