مسابقه هفته بیستـــم(93/03/10 لغایت 93/03/16)
جمعه 9 خرداد 1393 7:22 PM
مسابقه هفته بیستـــم(93/03/10 لغایت 93/03/16)
خطبه ی شماره 16 نهج البلاغه :
به هنگام بیعت در مدینه
اعلام سياستهاي حکومتي
آنچه ميگويم به عهده ميگيرم، و خود به آن پاي بندم، کسي که عبرتها براي او آشکار شود، و از عذاب آن پند گيرد، تقوي و خويشتنداري او را از سقوط در شبهات نگه ميدارد، آگاه باشيد، تيرهروزيها و آزمايشها، همانند زمان بعثت پيامبر (ص) بار ديگر به شما روي آورد. سوگند به خدايي که پيامبر (ص) را به حق مبعوث کرد، سخت آزمايش ميشويد، چون دانهاي که در غربال ريزند، يا غذايي که در ديگ گذارند، به هم خواهيد ريخت، زير و رو خواهيد شد، تا آنکه پايين به بالا، و بالا به پايين رود، آنان که سابقهاي در اسلام داشتند، و تاکنون منزوي بودند، بر سر کار ميآيند، و آنها که به ناحق، پيشي گرفتند، عقب زده خواهند شد
فضائل اخلاقي امام (ع)
به خدا سوگند، کلمهاي از حق را نپوشاندم، هيچگاه دروغي نگفتهام، از روز نخست، به اين مقام خلافت، و چنين روزي خبر داده شدم، آگاه باشيد همانا گناهان چون مرکبهاي بدرفتارند، که سواران خود (گناهکاران) را عنان رهاشده در آتش دوزخ مياندازند، اما تقوي، چونان مرکبهاي فرمانبرداري هستند که سواران خود را، عنان بر دست، وارد بهشت جاويدان ميکنند. حق و باطل هميشه در پيکارند، و براي هر کدام طرفداراني است، اگر باطل پيروز شود، جاي شگفتي نيست، از ديرباز چنين بود، و اگر طرفداران حق اندکند، چه بسا روزي فراوان گردند، و پيروز شوند، اما کمتر اتفاق ميافتد که چيز رفته باز گردد. (کلمات امام (ع) پيرامون حق و باطل، از سخنان نيکويي است که کلام کسي از سخن سرايان به آن نخواهد رسيد، و بيش از آنچه که ما در شگفت شويم، شگفتي، برابر آن فرومانده است، در اين کلمات امام (ع) ريزه کاريهايي از فصاحت است که نه زبان قدرت شرح آن را دارد، و نه انساني ميتواند از درههاي عميق آن بگذرد، اين اعتراف مرا کساني که در فصاحت پيشگامند و با سابقه، درک ميکنند.
سرگرداني مردم، و ضرورت تقوا
آن کس که بهشت و دوزخ را پيش روي خود دارد، در تلاش است برخي از مردم به سرعت به سوي حق پيش ميروند، که اهل نجاتند، و بعضي به کندي ميروند و اميدوارند، و ديگري کوتاهي ميکند و در آتش جهنم گرفتار است، چپ و راست گمراهي، و راه ميانه، جاده مستقيم الهي است که قرآن و آثار نبوت، آن را سفارش ميکند، و گذرگاه سنت پيامبر (ص) است، و سرانجام بازگشت همه بدان سو است. ادعاکننده باطل نابود شد، و دروغگو زيان کرد، هر کس با حق درافتاد هلاک گرديد، ناداني انسان همين بس که قدر خويش نشناسد. آنچه بر اساس تقوي پايهگذاري شود، نابود نگردد، کشتزاري که با تقوي آبياري شود، تشنگي ندارد. مردم! به خانههاي خود روي آوريد، مسائل ميان خود را اصلاح کنيد، توبه و بازگشت پس از زشتيها ميسر است، جز پروردگار خود، ديگري را ستايش نکنيد، و جز خويشتن خويش ديگري را سرزنش ننماييد.
***
حکمت ها :
1- حکمت شماره 17 نهج البلاغه:
و درود خدا بر او فرمود: (از امام پرسيدند که رسول خدا (ص) فرمود: موها را رنگ کنيد، و خود را شبيه يهود نسازيد يعني چه؟) فرمود: پيامبر (ص) اين سخن را در روزگاري فرمود که پيروان اسلام اندک بودند، اما امروز که اسلام گسترش يافته، و نظام اسلامي استوارشده، هر کس آنچه را دوست دارد انجام دهد.
او که از يکتا خدا بادش درود
در اوائل اين چنين امري نمود
آنزمان هم حلقهي دين بود تنگ
هم يهودي داشت با ما روي جنگ
چون که اکنون يافته دين گسترش
نيست اجباري دگر بر اين روش
2- حکمت شماره 18 نهج البلاغه:
و درود خدا بر او فرمود: آن کس که در پي آرزوي خويش تازد، مرگ او را از پاي درآورد.
هر کسي که تاخت در دشت امل
پيشتر از آرزو، بيند اجل
3- حکمت شماره 19 نهج البلاغه:
و درود خدا بر او فرمود: از لغزش جوانمردان درگذريد، زيرا جوانمردي نميلغزد جز آنکه دست خدا او را بلندمرتبه ميسازد.
گر جوانمردي کند کاري خطا
چشم پوشيدن از آن باشد سزا
گر بلغزد پايشان گاهي ز راه
زود گيرد دستشان، يکتا اله
4- حکمت شماره 20 نهج البلاغه:
و درود خدا بر او فرمود: ترس با نااميدي، و شرم با محروميت همراه است، و فرصتها چون ابرها ميگذرند، پس فرصتهاي نيک را غنيمت شماريد.
هر که ميترسد، بگردد نااميد
خجلت بيجا به محرومي کشيد
نيز فرصتها بدور روزگار
درگذر باشند چون ابر بهار
پس چو ميافتد بکف زان نگذريد
خير فرصت را غنيمت بشمريد
5- حکمت شماره 21 نهج البلاغه:
و درود خدا بر او فرمود: ما را حقي است اگر به ما داده شود، وگرنه بر پشت شتران سوار شويم و براي گرفتن آن برانيم هر چند شب روي بطول انجامند. (اين از سخنان لطيف و فصيح است، يعني اگر حق ما را ندادند، خوار خواهيم شد و بايد بر ترک شتر چون بنده بنشينيم.)
حق خود گيريم اگر بر ما دهند
چون که آنها خود از اين حق آگهند
ورنه بنشينيم بر ترک شتر
راه بسپاريم، نه خوابي نه خور
گرچه باشد شبروي ما دراز
باز از رفتن نميگرديم باز
هر که دارد هوس کربُــبَـــلا بسم الله