0

آرشیو مسابقه هفتگی "آموزه های نهج البلاغه"

 
mohammad98
mohammad98
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 6815
محل سکونت : خراسان

مسابقه هفته سیزدهـــم(93/01/23 لغایت 93/01/29)
شنبه 23 فروردین 1393  6:17 AM

مسابقه هفته سیزدهـــم(93/01/23 لغایت 93/01/29)
 
غم و شادی در نهچ البلاغه
 
غم و شادي در نهج البلاغه (2)   غم و شادي در نهج البلاغه (1)
 

 

مقدمه

اهميت نقش شادي و نشاط در جنبه هاي مختلف زندگي و کيفيت رفتار انسان بر کسي پوشيده نيست. به اعتقاد آرجايل (1) ( 1987)، نويسنده کتاب "روانشناسي شادي"، فرد با نشاط نگرشي مطلوب و رضايت آميز نسبت به خود و ديگران دارد، از روابط اجتماعي متعادلي برخوردار است و فرآيند زندگي خود و ديگران را مثبت ارزيابي مي کند. آرجايل و همکاران (1989) شادي را ترکيبي از رضايت (خشنودي )، عاطفه مثبت (سرور) و عدم وجود عاطفه منفي (افسردگي و اضطراب) مي دانند؛ طبق نظر آنها عواطف مثبت و منفي بخش هيجاني شادي و رضايت نيز بخش شناختي شادي را تشکيل مي دهد. لازم به ذکر است که در لغتنامه دهخدا شادي به خوشحالي، بهجت، مسرت، بشاشت، نشاط و طرب معني شده است. در حالي که شور و شعف، شوق و هيجان و شادي معني شده است.بنابراين، گرچه اين دو وجوه اشتراکي دارند اما بايد بين آنها تمايز قائل شد. امروزه روشهاي گوناگوني براي ايجاد شادي و نشاط و کاهش غم و اندوه پيشنهاد مي شود که بسياري از آنها يا تأثير کمي بر شادي دارند(مثل ابراز چهره اي و موسيقي)، يا تاثير آنها بر شادي کوتاه مدت است(مثل روش ولتن، دريافت هديه و تماشاي فيلم)، و يا درکوتاه مدت يا دراز مدت بر روح و جسم انسان اثرات نامطلوبي باقي مي گذارند (مثل فعاليت جنسي مکرر و مصرف الکل و يا داروهاي روانگردان ) (آرجايل، 2001).

از طرف ديگر، پيروان اديان الهي معتقدند که تنها اين اديان توانسته اند برنامه کاملي براي زندگي انسان ارائه دهند که ضمن پاسخگويي به نيازهاي مختلف بشر با فطرت او نيز کاملا سازگار بوده و ضامن سعادت واقعي او در دنيا و آخرت باشد؛ بويژه مسلمانان بنا برگفته کتاب آسماني خود، قرآن، چنين باوري را در مورد اسلام دارند. از سوي ديگر، عده اي چنين ادعا کرده اند که حضرت علي (ع) که قرآن ناطق نيز لقب گرفته است تصويري حزن آلود از دنيا ارائه نموده است و سخنان ايشان ترويج دهنده غم و اندوه است. با توجه به آنچه مطرح شد، هدف اين مقاله بررسي ديدگاه حضرت علي (ع) در مورد روشهاي ايجاد شادي و نشاط و برطرف نمودن غم و اندوه در قالب بررسي محتواي نهج البلاغه مي باشد، تا از اين طريق علاوه بر فراهم شدن راهنمايي عملي در اين زمينه، موضع ايشان در مورد شادي و غم نيز بيش از پيش روشن گردد.

 

روشهاي شناختي

1- توشه آخرت را مبناي خوشحالي و اندوه خود قرار دادن:

حضرت علي (ع) در نامه خود به ابن عباس مي فرمايد:
«...خوشحالي تو از چيزي باشد که در آخرت براي تو مفيد است و اندوه تو براي از دست دادن چيزي از آخرت باشد.... بر آنچه از دنيا از دست مي دهي زاري کنان تأسف مخور.... و همت خويش را به دنياي پس از مرگ واگذار.» (نامه 22)
ايشان در نامه 66 نيز بر اين موضوع تأکيد کرده اند.
فردي که چنين نگرشي دارد براي انجام دادن يا خودداري از انجام آنچه در اختيار وکنترل اوست و سرنوشت جاودانه او را تعيين مي کند، تلاش مي نمايد و به خاطر آن شاد يا اندوهگين مي شود و مسائل زودگذر و کم اهميت و يا مسائلي که در اراده او نيست او را آشفته نمي سازد. چنين فردي زندگي دنيا را پوچ و بي ارزش تلقي نمي کند، بلکه آن را داراي هدفي والا مي داند و مي کوشد از لحظه لحظه هاي زندگي خود براي کسب رضاي الهي استفاده کند. به گفته حضرت علي کسي که از مرگ عبرت مي گيرد کارهاي نيک انجام مي دهد و توبه کرده و به سوي خدا برمي گردد (خطبه 82). طبيعي است که چنين فردي در مقايسه با ساير افراد شادتر خواهد بود.

 

2- توجه به فناپذيري و دگرگوني حالات دنيا:

حضرت علي (ع) در نامه خود به سلمان فارسي مي فرمايد: 

«... و اندوه دنيا را از سر بيرون کن، زيرا يقين به جدايي و دگرگوني حالات آن داري. » [نهج البلاغه، ن: فيض، ن 68]
حضرت علي (ع) ثبات و مقابله کار آمد با مسائل را مستلزم شناخت و درک بي ثباتي دنيا که دورانديشانه و بيانگر ايمان به آزمايشهاي الهي است مي داند (بوالهري، محمد پور، اصغر نژاد، فريد و طاهري، 1386). توجه به فناپذيري و دگرگوني حالات دنيا باعث مي شود که فرد به دنيا وآن چه مربوط به آن است دلبستگي پيدا نکند و بنابراين، به خاطر چيزي از دنيا که بدست نمي آورد يا آنچه از آن که از دست مي دهد، چندان ناراحت نشود؛ در عين حال چنين فردي مي داند که دنيا فراز و نشيبهاي بسياري دارد و بعد از هر شدتي، فرجي است و بنابراين از سختي ها و ناکاميهاي زندگي دينا بر آشفته نمي شود.
حضرت علي (ع) در جايي ديگر از نهج البلاغه مي فرمايد:
«چون سختيها به نهايت رسد، گشايش پديد آيد و آنگاه که حلقه هاي بلا تنگ گردد آسايش فرا رسد.» [همان، ق343].
طبعا چنين فردي در مقايسه با کسي که چنين نگرشي نسبت به دنيا و مسائل آن ندارد، نگراني کمتري دارد و شادتر است.

 

3- توجه به پاداشهاي اخرويِ تلخ کامي هاي دنيا:

حضرت علي (ع) درباره تلخ کامي هاي دنيا مي فرمايد:
«تلخ کامي هاي دنيا شيريني آخرت و شيريني دنياي حرام تلخ کامي آخرت است.»
[همان، ق243].
کسي که ايمان دارد پاداش صبر و شکيبايي در برابر تلخکامي هاي دنيا سعادت اخروي است و در مقابل، غرق شدن در لذت هاي حرام دنيا عذاب الهي در پي دارد، به خاطر دشواري ها و ناملايمات زندگي، غمگين نمي شود و حسرت لذتهاي نامشروع را نمي خورد. يکي از عواملي که باعث افزايش سلامت رواني افراد مذهبي مي شود اين است که آنها وقايع منفي را به صورت مثبت تفسير مي کنند (پاراجمنت و پارک (2)، 1995). آرجايل (2001) معتقد است مردم وقتي مي توانند شادتر باشند که افکار متفاوت و بدون دردسري در مورد تغيير شرايط زندگي خود داشته باشند؛ به اعتقاد او افراد شاد نظر مثبتي درباره مسائل دارند و مي توانند بخش جذاب مسئله را مورد توجه قرار دهند. از جمله مولفه هاي شناختي «برنامه افزايش شادي فردي» فوردايس (3) ( 1977) نيز رشد افکار مثبت و خوش بينانه و کاهش احساسات منفي است.

 

4- اندوه روز نيامده را نخوردن و از روزي مقرر خداوندي خشنود بودن:

حضرت علي (ع) مي فرمايد:

«اي فرزند آدم ! اندوه روز نيامده را بر امروزت ميفزا، زيرا اگر روز نرسيده از عمر تو باشد، خداوند روزي تو را خواهد رساند.» (همان، ق 259].
در حکمت 349 نهج البلاغه نيز به چنين موضوعي اشاره شده است.
حضرت علي همچنين مي فرمايد:
«...کسي که به روزي خدا خشنود باشد بر آنچه از دست رود اندوهگين نباشد.... » [همان، ق 341].
کسي که باور دارد خداوند روزي رسان است و بنده خود را به حال خود وا نمي گذارد از هر آنچه از جانب خداوند به او مي رسد، هر چند کم باشد، خشنود است و دغدغه خاطر معاش را ندارد؛ طبيعتا چنين فردي شادتر از کسي است که چنين باوري ندارد. از جمله مولفه هاي شناختي «برنامه افزايش شادي فردي» فوردايس (1977) تأکيد بر زمان حال و انتظارات و آرزوهاي پايين است.

 

5- عشق نورزيدن به دنياي حرام و دل کندن از آن :

حضرت علي (ع) در مورد تأثير دنياپرستي بر آدمي مي فرمايد:
 «...هر کس به دنياي حرام عشق ورزيد، درونش پر از اندوه شد...دل کندن از دنيا لذت بخش تر از اطمينان داشتن به آن است.» [همان، ق 359].
نهج البلاغه فرد دنيا پرست را در برابر افسردگي و غم و اندوه آسيب پذير دانسته و دنيا پرستي را عامل زمينه ساز افسردگي مي داند [ بوالهري و همکاران، 1386]. دلبستگي به دنيا و آنچه مربوط به آن است باعث مي شود که فرد دائما حسرت چيزي از دنيا را بخورد که ندارد و يا نگران از دست دادن چيزي از دنيا باشد که از آن بهره مند است؛ روشن است که چنين فردي نمي تواند شاد باشد. در عوض، کسي که محبت دنيا را از دل بيرون کرده و از آن دل کنده است، چنين نگراني هايي ندارد و مي تواند از آنچه دارد لذت ببرد و در عين حال، به آن دل نبندد.

 

6- توجه به تأثير اندوه بر جسم

حضرت علي (ع) درباره تأثير اندوه بر جسم مي فرمايد:

«اندوه خوردن نيمي از پيري است.» [همان، ق135].

اگر فرد متوجه باشد که راه دادن غم و اندوه به خود، منجر به پيري زودرس مي شود و فرايند آن را تسريع مي کند و از طرفي باعث مي شود که فرد مانند بسياري از پيران کم انرژي و بي حوصله باشد، به دليل اين که اين حالات جسمي و روحي را نمي پسندد و از آن گريزان است، سعي مي کند از غم و اندوه اجتناب کند.

 

روشهاي رفتاري

1- سخن گفتن با خداوند:

حضرت علي (ع) در نامه خود به فرزندش امام حسن (ع) مي فرمايد:
«... غم و اندوه خود را در پيشگاه خداوند مطرح کن تا غمهاي تو را بر طرف کند و در مشکلات تو را ياري رساند...» [همان، ن 31].
روشن است که سخن گفتن با کسي که دسترسي به او در هر زماني امکان پذير است و صحبت کردن با او هيچ قيد و شرطي لازم ندارد و هيچ محدوديت زماني ندارد و هيچ واکنش نامناسب و پيامد نامطلوبي در پي ندارد و از همه مهمتر اينکه از قدرت بي پاياني برخوردار است و مشتاق است که بندگانش با او سخن گويند و از او کمک بخواهند تا از اين قدرت بي پايان خود براي ياري رساندن به آنها استفاده کند، غم و اندوه را از انسان دور مي نمايد و او را اميدوار و شاد مي سازد. به اعتقاد دول و اسکوکان (1) ( 1995) دعا و نيايش باعث مي شود که افراد خوشبينانه احساس کنند بر [وقايع] آينده کنترل بيشتري دارند و اين اعتقاد موجب افزايش اعتماد به نفس، عزت نفس و احساس هدفمندي در آنها مي شود. بيشترين تأثير مذهب بر شادي به دليل نيايش زياد و نزديکي به خداوند است (آرجايل، 2001).

 

2- نماز خواندن:

حضرت علي (ع) در مورد تأثير نماز برکاهش غم و اندوه مي فرمايد:
«آن چه که بين من و خدا ناروا است اگر انجام دهم و مهلت دو رکعت نماز داشته باشم تا از خدا عافيت بطلبم، مرا اندوهگين نخواهد ساخت.» [همان، ق291].
از آن جا که نماز خواندن نيز نوعي سخن گفتن با خداوند است، بنابراين همه مزاياي سخن گفتن با خداوند را دارد و علاوه بر اين به دليل اينکه عبارات مورد استفاده در نماز از سوي خداوند تعيين شده است مي توان گفت که اين عبارات بهترين عبارات براي سخن گفتن با خداوند است و بهترين نتيجه و بيشترين تأثير را دارد. دول واسکوکان ( 1995) معتقدند که نماز و دعا خوشبيني و احساس کنترل را افزايش مي دهد و اين عوامل به نوبه خود باعث ايجاد احساس شادي مي شود.

 

3- جستجوي لذتهاي حلال (براي مثال ورزش، گردش در طبيعت، مصرف خوراکيهاي خاص، استفاده از عطر):

حضرت علي (ع) مي فرمايد:
«.... خردمند را نشايد جز آن که در پي سه چيز حرکت کند: کسب حلال براي تأمين زندگي يا گام نهادن در راه آخرت، يا به دست آوردن لذتهاي حلال.» [همان، ق382].
و نيز مي فرمايد:
«...بوي خوش درمان و نشاط آور، عسل درمان کننده و نشاط آور، سواري بهبودي آور، و نگاه به سبزه زار درمان کننده بيماري و نشاط آور است. (همان، ق 392].
اديان الهي هيچگاه لذت هاي حلال را نهي نکرده اند. آن چه آنها نهي کرده اند لذتهاي کاذب و زودگذري است که در کوتاه مدت يا دراز مدت بر روح و جسم انسان در زندگي فردي و اجتماعي او اثرات نامطلوبي باقي مي گذارد. تأثير ورزش، گردش در طبيعت، مصرف خوراکيهاي خاص و استفاده از بوي خوش در ايجاد شادي مورد تأييد روانشاسان امروزي نيز هست. آرجايل (2001) معتقد است که ورزش و تمرين جسماني اگر به طور منظم انجام شوند، خلق مثبتي ايجاد مي کنند که ممکن است تا روز بعد ادامه پيدا کند ؛ به اعتقاد او دليل اصلي تأثير تمرينات جسماني بر شادي، آزاد شدن آندروفين ها و در نتيجه ايجاد خلق مثبت، برقراري تعاملات اجتماعي، فراهم شدن زمينه موفقيت وکاهش يافتن افسردگي و تنش است. همچنين آرجايل (2001) معتقد است که گردش در طبيعت مي تواند به «تحقق خويشتن» و کمال بخشيدن به خود و ايجاد آرامش دروني کمک کند. علاوه بر اين، آرجايل (2001) مصرف خوراکيها را يکي از رايج ترين منابع ايجاد شادي مي داند.

 

4- صله ارحام (روابط خويشاوندي):

حضرت علي (ع) در مورد اثرات مثبت رابطه با خويشاوندان مي فرمايد:
      «...خويشاوندان انسان بزرگترين گروهي هستند که از او حمايت مي کنند و اضطراب و ناراحتي او را مي زدايند و به هنگام مصيبت ها نسبت به او پرعاطفه ترين مردم مي باشند.» [همان، خ 23].
کمک به ديگران در موقع پريشاني، تجربه نوعدوستي ايجاد مي کند که منبعي براي هيجان مثبت است (باتسون (2)، 1987). به اعتقاد آرجايل (2001) معاشرت پذيري با ارزش است زيرا به تعاون و کمک دو جانبه منجر مي شود. و اين وضعيت لذت بخش است. روابط اجتماعي يکي از بزرگترين منابع شادي است. کامان وفلت(3) (1983) در تحقيقي دريافتند که مردم شاد احساس نزديکتري با ديگران دارند. و احساس اعتماد و مورد علاقه بودن مي کنند و بيشتر علاقه مندند با ديگران باشند. احساس تنهايي نمي کنند. با دوستان بودن نيز يکي از منابع اصلي لذت است. برخي از فوايد با دوست بودن ممکن است ناشي از فعاليت هاي لذت بخشي باشد که آنها براي يکديگر انجام مي دهند يا خود در فعاليتهاي لذت بخشي مشارکت مي کنند. حداقل کار کرد ممکن اين فعاليتهاي مشترک اين است که موجب لذت و روابط حمايت کننده مي شوند. مردم شاد نه تنها تعامل اجتماعي بيشتري با يکديگر دارند بلکه کيفيت روابط آنها بالاتر است (آرجايل، 2001) براي وهانسن (4) (1996) دريافتند که کيفيت رابطه دانشجوياني که شادترند در مقايسه با دانشجويان ديگر، بالاتر است. اگر ما عميقاً از شخص ديگري مراقبت کنيم نه تنها خودمان تشويق مي شويم بلکه اين کار در شادکامي ديگران مؤثر است (آرجايل، 2001).

 

5- جستجوي سخنان حکمت آميز: حضرت علي (ع) مي فرمايد:

«همانا اين دلها همانند تن ها افسرده مي شوند، پس براي شادابي دلها سخنان زيباي حکمت آميز بجوييد.»[همان، ق89].
در حکمت 197 نهج البلاغه نيز چنين روشي مورد تأکيد قرار گرفته است.
حضرت علي (ع) همچنين مي فرمايد:
«گفتار حکيمان اگر درست باشد درمان [است]....» [همان، ق 257].
از آن جا که سخنان حکمت آميز غالبا ارضا کننده حس زيبايي شناختي و ياد آوري کننده حقايق فراموش شده است و انسان فطرتاً هميشه طالب زيبايي و جوياي حقيقت است، بنابراين طبيعي است که با شنيدن سخنان زيباي حکمت آميز احساس لذت و شادابي به او دست بدهد. روشن است که قرآن و احاديث که دربردارنده سخنان خداوند و پيامبر اکرم و امامان هستند، بهترين و زيباترين سخنان حکمت آميز مي باشد. بسياري از بررسي ها تأثير مثبت آموزش (که سخنان حکمت آميز نيز جزئي از آن است) را برخشنودي نشان داده اند (آرجايل، 2001).

 

6- اهل عمل بودن:

حضرت علي (ع) مي فرمايد:
«آن کس که در عمل کوتاهي کند دچار اندوه مي شود.» [همان، ق 132].
از آن جا که رسيدن به هر هدفي، چه اين هدف دنيوي باشد چه اخروي چه مادي چه معنوي مستلزم برنامه ريزي درست و عمل کردن به اين برنامه است، بنابراين، اهل عمل بودن ضامن دستيابي به شادي و خوشبختي و کوتاهي در عمل به ارزشها و اعتقادات و برنامه هاي خود، ايجاد کننده حسرت و غم و اندوه است. بي کاري همه جنبه هاي شادي از جمله عاطفه مثبت، رضايت از زندگي و عاطفه منفي را متأثر مي سازد. افراد بيکار احساس ملالت مي کنند، عزت نفس اندکي دارند، گاهي عصباني مي شوند و گاهي اوقات بي تفاوتي عاطفي در آنها بروز مي کند (آرجايل، 2002).

 

7- غنيمت شمردن فرصتها:

حضرت علي (ع) در نامه خود به فرزندش امام حسن مي فرمايد:
«....پيش از آن که فرصت از دست برود و اندوه به بار آورد، از فرصتها استفاده کن.» [همان، ن31].
ايشان در حکمت 118 نيز اندوهبار بودن از دست دادن فرصتها را مورد تأکيد قرار داده اند.
از آنجا که لازمه عمل به برنامه هاي خود و در نتيجه دستيابي به اهداف دنيوي و اخروي و مادي و معنوي، استفاده بهينه از فرصتهاست، بنابراين با استفاده درست از وقت است که مي توان به شادي دست يافت و در مقابل، از دست دادن فرصتها به اين دليل که باعث ناکامي در دستيابي به اهداف مي شود، غم و اندوه به دنبال دارد. معلوم شده است که افراد بيکارکمتر زمان خود را سازمان دهي مي کنند [فيدر و بوند (5)، 1983] و اين مسأله يکي از علل بهداشت رواني (و ازجمله شادي) کمتر است [ وانبرگ و همکاران (6)، 1997].


نوسنده: اعظم مرادی

زمان شرکت در مـسـابـقـه هـفـتـه سیزدهم پایان یافته است

اسامی برندگان مسابقه هفته سیزدهم «آموزه های نهج البلاغه»

هر که دارد هوس کربُــبَـــلا بسم الله

تشکرات از این پست
ravabet_rasekhoon mohammadhoseinshokri omiddeymi1368 2309042 majnon313 amirali123 09303495228 Beshkan sma77817 m1373shokri oghab6668 akbar_khansari hamid5190
دسترسی سریع به انجمن ها