در آستانه سخن
سه شنبه 24 دی 1392 5:06 AM
در آستانه سخن
يکي از آياتي که با تدبر و تعقل در آن، انسان، به سوي نور رهنمون ميشود، اين آيه شريف است:
)أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللهَ سخَّرَ لَکُم مَّا فى السمَوَاتِ وَ مَا فى الأَرْضِ وَ أَسبَغَ عَلَيْکُمْ نِعَمَهُ ظهِرَةً وَ بَاطِنَةً وَ مِنَ النَّاسِ مَن يجَدِلُ فى اللهِ بِغَيرِ عِلْمٍ وَ لا هُدًى وَ لا کِتَبٍ مُّنِيرٍ( 1
آيا نميبينيد که خداوند، آنچه را در آسمانها و زمين است، در تسخير شما درآورده و نعمتهاي آشکار و نهانش را بر شما فراوان کرده است. ]ولى[ برخي مردم بدون هيچ دانش و بينشي و هيچ کتاب روشني درباره خدا به ستيز برميخيزند.
با اندکي ژرفانديشي روشن است که اين آيه شريف، داراي سه فراز است:
فراز اول: )أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللهَ سخَّرَ لَکُم مَّا فى السمَوَاتِ وَ مَا فى الأَرْضِ( که آشکارا دلالت ميکند خداوند متعال، همة آنچه در زمين و آسمنها است را مسخر بنيآدم نموده است.
فراز دوم: )وَ أَسبَغَ عَلَيْکُمْ نِعَمَهُ ظهِرَةً وَ بَاطِنَةً( دلالت ميکند که خداوند متعال، نعمتهاي آشکار و پنهان خويش را بر بشر توسعه داده و کامل کرده است.
پرسش: آنچه ذهن کنجکاو را به کنکاش وا ميدارد، اين است که مراد از دومين فراز اين آيه شريف چيست؟ آيا اين فراز دوم، تفسير فراز اول است؟ يا اينکه درصدد بيان معناي مستقل است؟2 شايد همين پرسش جناب ابن ابي عمير را واداشته است که معناي اين فراز آيه را از محضر حضرت امام کاظم صلوات الله عليه بپرسد.
پرسش ابن ابي عمير و پاسخ امام
قال الشيخ الاقدم الاجل الصدوق: حدثنا احمد بن زياد بن جعفر الهمداني رضي الله عنه قال: حدثنا علي بن ابراهيم بن هاشم عن ابيه، عن ابي احمد محمد ابن زياد الازدي3 قال: سألت سيدي موسي بن جعفر صلوات الله عليهما عن قول الله عزوجل:
)وَ أَسبَغَ عَلَيْکُمْ نِعَمَهُ ظهِرَةً وَ بَاطِنَةً( 4 فقال عليه صلوات الله:
«النعمة الظاهرة الامام الظاهر، و الباطنة الامام الغائب»
فقلت له: «و يکون في الائمة من يغيب؟» قال:
«نعم؛ يغيب عن أبصار الناس شخصه ولايغيب عن قلوب المؤمنين ذکره و هو ثاني عشرمنّا.»5
*********************
پي نوشت ها:
1 . سوره لقمان: 20.
2 . يعني آيا «و» در «وأسبغ عليکم» تفسيريه است يا براي تأسيس معناي مستقلي است.
3. ابو احمد، کنيه محمد بن ابي عمير است، و اسم «ابي عمير» زياد بن عيسي ازدي است؛ بنابر اين محمد بن زياد بن عيسي ازدى، همان جناب ابن ابي عمير است.
4 . سوره لقمان: 20.
5 . کمال الدين، ص368.