شرط دوّم: توان و اختيار
دوشنبه 23 دی 1392 6:43 AM
شرط دوّم: توان و اختيار
يکي ديگر از شرايط تکليف، توان است؛ يعني نميتوان کسي را که بر انجام کاري قدرت ندارد، به آن کار تکليف يا توصيه کرد. با زوال قدرت، تکليف هم ساقط ميشود، بنابراين، مسؤوليت ما هميشه در دايرة توانايي ما محصور است. مراد از قدرت در اين جملات، تنها نيروي بازو و قدرت بدني نيست؛ نيروي فکرى، عادات و توانمنديهاي روحى، ابزار و وسايل، همکار و همراه (نيروي انساني)، قوانين و فرهنگ عمومى، و خلاصه مجموعة امکانات مادي و معنوى، در «اختيار» ما در انجام يک کار تأثير دارد.
دردآور و تأسفانگيز اين که ما هميشه با محدوديت مواجهيم. بسياري از کارهايي را که لازم ميدانىم، به سبب نداشتن سرماية مالى، و امور ديگري را به سبب نداشتن ابزار و وسايل کافي نميتوانيم انجام دهيم. گاهي عادات گذشته ما مانع از انجام يک عمل ميشود. گاهي فرهنگ عمومي و شرايط اجتماعى، اجازة حرکت به ما نميدهد. گاهي نياز به همکاري ديگران داريم و هيچ کس ياري نميکند. گاهي فرصت کافي براي عمل باقي نميماند. گاهي سرزنش ديگران، روحيّه ما را خرد و انگيزة ما را سست ميکند. گاهي خستگي شديد بر ما فشار ميآورد. گاهي سر و صداي محيط، تمرکز ما را بر هم ميزند، و خلاصه درگيري با انواع محدوديتها و جبرها ما را به ستوه ميآورد. در چنين شرايطي چه بايد کرد؟