5. عمل نکنى، نمييابى
دوشنبه 23 دی 1392 6:40 AM
5. عمل نکنى، نمييابى
کسي که بناي عمل ندارد، بايد بداند که قابليت هدايت ندارد. کسي که نميخواهد برود، نميتواند نقشة کل مسير را درک کند. علم و آگاهى، يکباره حاصل نميشود. نبايد براي به دست آوردن همة مجهولات، اصرارِ بيهوده ورزيد. تربيت و تکامل انسان، تدريجي و وابسته به عمل است. با عمل کردن و پيش رفتن ظرفيت انسان براي فهم افزايش مييابد24 امام صادق عليه السلام فرمود:
العَمَلُ وِعاهُ الفَهمِ ؛25
عمل، ظرف (و زمينهساز) فهم است.
بنابراين کسي که عمل نميکند، نبايد توقع فهم و هدايت داشته باشد؛ زيرا ظرفيت لازم را ندارد.26 آنچه ميدانىد عمل کنىد، و در آنچه نميدانىد احتياط کنيد تا روشن شود، و اگر روشن نشد، بدانيد که بعضي معلومات را زير پا گذاشتهايد. طلب موعظه از غير عامل، محل اعتراض است. قطعاً مواعظي را که شنيدهايد و ميدانىد، عمل نکرديد وگرنه روشن بوديد.27 اگر ديد باز هم توقف دارد، بداند - به طور يقين - بعضي از معلومات را زير پا گذاشته است. کفشش ريگ دارد؛ خوب دقت نکرده که اين ريگ را خارج کند.28
پس قاعدة هدايت الهي اين گونه است: کسي که عمل کند، حتماً هدايت ميشود؛ ولي کسي که بناي عمل ندارد، هدايت نميشود.
-----------------------------------------------------------
24 . شبيه اين قانون در آموزش فنون، هنرها و حرفهها نيز وجود دارد؛ تا هنگامي که آموختههاي تئوري به عمل، تجربه و تمرين گره نخورد، دريافت کاملي از آنها به دست نميآيد.
25 . اعلام الدين، ص96.
26 . مربيان بزرگ، بر اساس همين قاعده در تربيت انسان به نحو تدريجي اقدام ميکنند. آيت اللهبهجت ميفرمايد: «بعضيها ميخواهند معلّم را تعليم نمايند کيفيت تعليم را از متعلّمين ياد بگيريد!» (به سوي محبوب، ص35).
27 . به سوي محبوب، ص28.
28 . همان، ص78.