4, عمل کنى، مييابى
دوشنبه 23 دی 1392 6:38 AM
4, عمل کنى، مييابى
«عمل به آنچه ميدانىم»، يک تأثير بسيار مهم و شگفتانگيز به دنبال دارد و آن «روشن شدن مجهولات و مشتبهات» ما است.
همان گونه که مطالعه، مباحثه و حضور در مجلس درس، از راههاي تحصيل علم محسوب ميشوند، يکي از راههاي کسب و افزايش علم، «عمل به معلومات» است. در آيات و روايات، به صراحت و با زبانهاي مختلف، بر اين واقعيّت تأکيد شده است که: عمل، نور دانشي جديد فرا راه انسان ميتاباند و مسير حرکت او را روشن ميکند.
در قرآن کريم آمده است:
)يا أيُّهَا الَّذين آمنَوا، إن تَتَّقُوا اللهَ يَجعَل لَکُم فُرقاناً(13؛
اي مؤمنان! اگر تقواي الهي پيشه کنيد، خداوند براي شما فرقان ]=قدرت تشخيص حق از باطل[ قرار ميدهد.
)وَ الَّذينَ جاهَدوا فينا لَنَهدِيَنَّهُم سُبُلَنا(14؛
کساني که در راه ما مجاهدت و کوشش نمايند، محقّقاً به راههايمان هدايتشان ميکنيم.
)اتَّقُوا اللهَ وَ يُعَلِّمُکُمُ الله(15؛
تقواي الهي پيشه کنيد و خداوند شما را ميآموزاند.
)وَ إن تُطيعوهُ تَهتَدوا(16
اگر خدا را اطاعت کنيد، هدايت خواهيد يافت.17
روايات نوراني پيشوايان معصوم عليهم السلام نيز اين حقيقت درخشان را چنين بيان داشته است:
امام صادق عليه السلام:
العِلمُ مَقرونٌ إلَي العَمَلِ، فَمَن عَلِمَ عَمِلَ، وَ مَن عَمِلَ عَلِمَ؛18
علم و عمل به هم بسته شدهاند؛ هر کس بداند، عمل کند و هر کس عمل کند، بداند.
رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم:
مَن عَمِلَ بِما يَعلَمُ وَرَّثَهُ (عَلَّمَه) اللهُ عِلمَ ما لَم يَعلَم؛19
هر کس به آنچه ميداند عمل کند، خداوند،آنچه را ندانسته به او ميآموزد.
امام صادق عليه السلام: مَن عَمِلَ بِما عَلِمَ کُفِيَ ما لَم يَعلَمُ؛20
هر کس به آنچه ميداند عمل کند، از آنچه نميداند کفايت شود.
رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم:
ما أَخلَصَ عَبدٌللهِ عزَّوَجَلَّ أَربَعينَ صَباحاً إلاّ جرت يَنابيعُ الحِکمةِ مِن قَلبِهِ عَلي لِسانِهِ ؛ 21
هيچ بندهاي براي خدا چهل روز خالص نگردد، مگر آنکه چشمههاي حکمت از قلبش بر زبانش جاري شود.
عارف ربانى، حضرت آيت اللهبهجت در دستورالعملهاي خود به طالبان حقيقت بر اين قانون الهي بسيار تأکيد ميورزد:
آيا ميدانىد که هر که عمل کرد به معلومات خودش، خداوند مجهولات او را معلوم ميفرمايد؟
آن چيزهايي را که ميداند اگر عمل کند، آن چيزهايي را که نميداند ميفهمد... وقتي به آنها عمل کردى، روشن ميشود. به همان دليلي که اينها را براي شما روشن کرد، آنهاي ديگر را هم روشن ميکند.22 استاد، علم است و معلّم، واسطه است. عمل به معلومات بنماييد و معلومات را زير پا نگذاريد، کافي است.23
براي درک بهتر از اين واقعيت شگرف، رانندهاي را در نظر بگيريم که قصد دارد در تاريکي شب به مسافرت رود. لامپهاي اتومبيل، تنها مسافت بيست متريِ پيش روي او را روشن کرده و راننده فراتر از اين مسافت، ديد ندارد. اگر اين شخص، به بهانة اين که تمام مسير جاده در معرض ديد او نيست از حرکت باز ايستد، آيا در نظر خردمندان محکوم نميشود؟
روش عاقلانه اين است که با استفاده از همين روشنايي حرکت کند و پيش رود. اگر اين مسير روشن را طي کند، بيست مترِ بعدي براي او معلوم ميشود. از اوّل نميتوان انتظار داشت کل مسير، روشن و تابناک باشد و حرکت را نميتوان متوقف بر چنين انتظاري نمود. حرکت را بايد با مقدار مسلّم آغاز کرد.
کسي که آدرس منطقهاي دور دست را ميپرسد، نبايد توقّع داشته باشد تا پايان راه را قدم به قدم براي او ترسيم کنند. جادة اوّليه را نشانش ميدهند و به او ميگويند: «پيش رو، به دو راهي که رسيدى، آن جا بپرس يا تابلوهاي نصب شده بر سر دو راهى، مسير حرکت آينده تو را روشن ميکند». در هر صورت، اين مرحلة نخست را بايد طي کني تا مرحلة دوم را بيابى، و مرحلة دوم را بايد طي کني تا توان درک مرحلة بعد را داشته باشى.
بله؛ اگر از ابتدا براي تو معلوم نيست که اين جاده تو را به هدف ميرساند يا نه، نبايد در آن پا بگذارى؛ ولي اگر اطمينان داري از همين جاده، بايد رفت، و نميدانى پس از رسيدن به دو راهي چه بايد کرد، اين مقدار معلوم را طي کن، به دو راهي که رسيدى، براي تو معلوم خواهد شد.
مجهولات ما هر چند فراوان و چشمگير، به منزلة نيمة خالي ليوان است و نبايد تمام توجه ما را به خود جلب کند. بخشي از اين ليوان پر است که بايد از آن بهره جست. اين، کليد زرّين نجات از سرگرداني و تحيّر است. تزلزل و ترديد، توقف ايجاد ميکند و در مقابل، ايمان، حرکت و نشاط، ميآفريند. با دانستن اين حقيقت تابناک، به دارايي علمي و يقين موجود خود توجه ميکنيم و با نهايت ايمان و اطمينان پيش ميرويم، نه اين که با تمرکز در کانون مجهولات و مشتبهات، به تحيّر و توقّف مبتلا شويم. انسان (با استفاده از سرماية علمي خود) ميتواند در صعود به قلة کمال يک لحظه هم متوقّف نشود؛ به شرط اين که از اين دارايي علمي استفاده کند:
علم 1 عمل 1 علم 2 عمل 2 علم 3 عمل 3
----------------------------
13 . سوره انفال: 29.
14 . سوره عنکبوت: 69.
15 . سوره بقره: 282.
16 . سوره نور: 54.
17 . اين آيات نيز به اين مضمون اشاره دارد: «وَ مَن يُؤمن بِاللهِ يَهدِ قَلبَه» (سوره تغابن: 6)، «ذلِکَ الکِتابُ لاريبَ فيه هُديً للمتقين» (سوره بقره: 2) «وَاعبُد رَبَّکَ حتّي يَأتِيک اليَقينُ» (سوره حجر: 99)، «فَأَمّا مَن أعطي وَ اتَّقي وَ صَدَّقَ بِالحُسني فَسَنُيَسِّرُهُ لِليُسرى... إنَّ عَلَينا لَلهُدي» (سورة ليل: 5-12) ؛ لَئِن شَکَرتُم لأزيدَنَّکُم» (سوره ابراهيم: 7). «وَ مَن يَتّقِّ اللهَ يجعل لَهُ مَخرجاً وَ يَرزُقهُ مِن حَيثُ لايَحتَسِب» (سوره طلاق: 2 و 3)؛ «وَالَّذينَ اهتَدَوا زادَهُم هُدي» (سوره محمد: 17)؛ «اتَّقُوا اللهَ و آمِنوا بِرَسولِهِ يُؤتِکُم کِفلَينِ مِن رَحمَتِه وَ يَجعَل لَکُم نوراً تَمشونَ بِهِ» (سوره حديد: 28)؛ «إنَّ الَّذينَ آمنوا وَ عَمِلوا الصّالِحاتِ يَهديهِم رَبُّهُم بِإيمانِهِم.» (سوره يونس: 9)؛ «فَليَستَجيبوا لي وَ ليُومِنوا بي لَعَلَّهُم يَرشُدونَ (سوره بقره: 186).
18 . منية المريد، ص181.
19 . حليه الاولياء،ج10؛ اعلام الدين، ص301.
20 . توحيد، ص416؛ ثواب الاعمال، ص161.
21 . ميزان الحکمه، ح4805
22 . به سوي محبوب، ص39.
23 . همان، ص56.