مهدويت/محبت به وجود مبارک حضرت حجت بن الحسن عجل الله تعالي فرجه الشريف
دوشنبه 23 دی 1392 4:04 AM
مهدويت/محبت به وجود مبارک حضرت حجت بن الحسن عجل الله تعالي فرجه الشريف
اي يوسـف آخـر سـوي اين يعقوب نابينا بيا
اي عيسـي پنهان شـــده بر طـارم مينا بيا
از هجر روزم قير شد، دل چون کمان بد تير شد
يعقـوب مسـکين پير شد اي يوسـف برنا بيا
ديوان شمس
اشاره
مقالهاي از يک کتاب: اين بخش قسمتي از کتاب آب حيات(مجموعه سخنرانيهاي حضرت آيتالله ناصري) انتخاب شده و آورده شده است.
محبّت به حضرت، سفارش خداوند
محبّت وجود مبارک حضرت حجّت، نه تنها از ضروريّات مذهب تشيّع که در شمار ضروريّات اسلام است. چرا که ظهور کامل صفت رحمانيّت خداوند دردار دنيا وابسته به ظهور آن حضرت و بسط عدل بدست ايشان مى باشد؛ ازين روست که خداوند متعال، خود انبياء را به محبّت ايشان امر مى فرمود و به مراتب عظيم ايشان آگاهى مى بخشيد.
اين مطلب آنچنان است که گويا خداوند، حبيب خود را نيز به محبّت ايشان امرکرده است. در اينجا اشاره به اين مطلب لازم مى نمايد که حبيب، خود محبوب خداوند است و آفرينش طفيل وجود او.
پيش از آنکه بيش از اين در اين باره سخنى داشته باشيم، نظر خواننده ارجمند را به حديثى بس گرانقدر که صاحب قواميس الدرر چون شمارى ديگر از محدّثان شيعى آن را نقل کرده است، جلب مى نمائيم. متن اين حديث که نشانگر کمال محبّت خداوند نسبت به وجود مبارک پيامبر اکرم صلى الله عليه وآله است؛ چنين است:
حضرت حق - جلّ و علا - به حضرت موسى خطاب کرد که: اى موسى! به شکرانه اينکه من تو را به کليمى و هم صحبتى خودانتخاب کردم، در توحيد و معارف ثابت قدم باش و دوستى محمّد وآل محمّد را درقلب خود جايگزين کن.
حضرت موسى عرض کرد: پروردگارا! اين محمّد که به او اشاره مى کنى کيست؟
فرمود: آن کسى است که اسمش بر يک طرف عرش نوشته شده واسم وصيّش بر طرف ديگر عرش نقش بسته است. او حبيب من وپيغمبر آخرالزمان است، من تو را بواسطه او و از عَرَق او آفريدم، اومحبوب من است؛ پس در معارف و توحيد ثابت قدم باش و محبّت حضرتش را در دلت ثابت نگه دار.
موسى عرض کرد: پروردگارا! من به نزد تو محبوب ترم يا او؟
حضرت حق فرمود: اى موسى! تو کليم من هستى و او حبيب من است، و بين کليم و حبيب فرقهاست.
موسى عرض کرد:پروردگار! چه فرقيست ميان اين دو؟
خطاب شد: کليم هر چه کند بنا به رضاى ما باشد، امّا حبيب هر چه ما کنيم به رضاى اوست؛ کليم آنست که ما را دوست دارد، لکن حبيب آنست که ما او را دوست داريم؛ کليم آنست که چهل روز روزه مى دارد و شب را به عبادت مى گذراند تا ما با او سخن گوئيم،امّا حبيب آنست که چون خواب باشد جبرائيل را با براق مى فرستيم تا او را به عرش آورَد تا عرش را به قدومش مزّين کنيم1
حال که تا حدودى به درجه محبّت خداوند نسبت به پيامبر اکرم صلى الله عليه وآله واقف شديم،به روايت زيرين به روايت صاحب مکيال المکارم مى نگريم:
چون پيامبر اکرم صلى الله عليه وآله به معراج رفتند، به ايشان خطاب شد که: اى محمّد! اگر بنده اى از بندگان من مرا بخواند تا اينکه عمرش تمام شود، و مرا ملاقات کند در حالى که ولايت شما را نداشته باشدمخلّد در آتش است. آنگاه حضرت حق خطاب به نبىّ اکرم مى فرمايد: اى حبيب من! آيا مى خواهى اهل بيت را که محبّتشان موجب نجات از آتش است به شما نشان دهم؟
پيامبر عرض نمود: آرى اى پروردگار من!
پس خداوند فرمود: بجانب راست نظر کن!
پيامبر اکرم صلى الله عليه وآله نيز به آنجانب نگريستند، ايشان مى فرمايند: آنگاه علىّ بن ابيطالب را ديدم که در عرش است و يازده نور يا اشباح نورى اطراف حضرت اميرالمؤمنين دايره زده اند، و يازدهمين ايشان مانند ستاره اى در ميان آنان است. من پرسيدم: اينان کيانند؟
خداوند فرمود: اين بزرگواران ائمّه و اوصياء شما هستند، و اين شخص که در وسط ايشان است و نورش از همه درخشنده تر است،کسى است که حلال مرا حلال و حرام مرا حرام مى کند، و از دشمنان من انتقام مى گيرد. اى حبيب من! اين نور درخشان را دوست بدار،چه من هم او را دوست مى دارم و هر کس که او را دوست بدارد او را نيز دوست مى دارم.2
---------------------------
پينوشتها:
1. قواميس الدرر، ص413.
2. بحار، ج 63، ص 612، طرائف، ج 1، ص 271؛ مکيال المکارم، ج 2، ص 831