0

متن نشریه (دو ماهنامه) خلق - شماره دوم

 
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

معلّم اخلاق و سالک الي الله/حضرت آيت الله‌حاج سيد رضابهاءالدينى - پايداري و استقامت در تحصيل و تدريس
دوشنبه 23 دی 1392  3:58 AM

پايداري و استقامت در تحصيل و تدريس
آنچه در شرح احوال عالمان راستين و انديشمندان فرزانه گفتني است، کوشايي و جديت فوق العاده در راه تحصيل علم و فضيلت است.
اين شور و شوق و جديت در تحصيل علم و تحقيق و تدريس، در زندگي حضرت آيت اللهبهاءالدينى به خوبي مشهود است. يکي از شاگردان مي‌گويد:
آقا مي‌فرمود: «يک سال تمام از مدرسه فيضيه بيرون نيامدم. مادرم مي‌آمد در مدرسه و از دور مرا نگاه مي‌کرد و باز مي‌گشت. اشتغالات ما به حدي بود که فرصت نمي‌کرديم به منزل سري بزنيم».
يکي ديگر از شاگردان استاد چنين مي‌گويد:
ما حدود چندين سال، درس‌هايي پيش از اذان صبح و حوالي وقت اذان از او فرا گرفتيم. هنگامي‌که به محضرش مي‌رفتيم سماور زغالي و چاي نيز آماده بود. حدود اذان، چاي مي‌خورد و اول اذان صبح نماز مي‌خواند. گاه يکي دوتا از درس‌هايش که قبل از اذان تمام مي‌شد، منتظر مي‌ماند تا وقت اذان صبح بشود و نماز بخواند.
در اين زمينه خود حضرت آيت اللهبهاءالدينى، چنين مي‌فرمايد:
براي آمدن به مدرسه فيضيه، من هميشه از حدود منزل امام مي‌گذشتم؛ چون در راه مشغول مطالعه بودم و اگر از طريق کوچه‌ها مي‌رفتم، با اشخاصي برخورد مي‌کردم و ناچار به سلام و عليک مي‌شدم، لذا مطالعاتم مخدوش مي‌شد. معمولاًً از پشت باغات اطراف شهر عبور مي‌کردم، تا کسي به من برنخورد و بتوانم به مطالعة خود بپردازم. در آن زمان، دروس سطح، مانند رسائل را تدريس مي‌کردم. براي تدريس هم هميشه دو سه تا مطالعه جلو بودم، تا اگر يک شب مثلاً مانعي پيش آمد و نتوانستم مطالعه کنم، درس صبح ما تعطيل نشود و بتوانم از مطالعه ذخيره استفاده و تدريس بکنم.6
فرزند آن بزرگوار مي‌گويد:
آيت الله بهاءالدينى مي‌فرمود: «من طوري از منزل حرکت مي‌کردم که اول اذان در فيضيه بودم (آن هم در تمام سال، در برف و باران، با نبود چراغ و با وجود کوچه‌هاي گلي) و تا اول آفتاب دو جلسه تدريس داشتم . روزهايي بود که ما چهارده درس و تدريس و مباحثه داشتيم».

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها