تعريف اضطراب - 2. معناي اصطلاحى
یک شنبه 22 دی 1392 6:39 AM
2. معناي اصطلاحى
دست يافتن به تعريفي دقيق از اصطلاح اضطراب دشوار است. اکثر نظريهپردازان با لانگ12 (8691) موافقند که اضطراب، يک مفهوم فرضي يعني نوعي تصور است که وجود خارجي و عيني ندارد؛ ولي در تفسير پديدههاي مشاهدهپذير ميتواند مفيد باشد.13 هر يک از نظريهپردازان با ديدگاه خاص خود درباره اضطراب سخن گفتهاند؛ به گونهاي که جمع بين آنها دشوار است. برخي از آنها بدون ارائه تعريف خاصي از اضطراب، فقط به توصيف حالات اضطرابى، دستهبندي و بحثهاي سببشناسي دربارة آنها پرداختهاند. ما براي روشن شدن معناي اضطراب و طولاني نشدن بحث، ابتدا چند تعريف را ذکر کرده، و سپس به ارکان و عناصر اصلي که در بعضي از تعريفها آمده است - تحت عنوان ويژگيهاي اضطراب - اشاره ميکنيم. در نهايت نيز پس از جمعبندي تعاريف، تعريفي از اضطراب ارائه ميدهيم.
برخي از مؤلفان سعي کردهاند به گونهاي اضطراب را تعريف کنند که به برخي از آنها اشاره ميکنيم.
ـ ناراحتي در عين حال رواني و بدنياي که بر اثر ترسي مبهم و احساس ناامني و تيرهروزي قريب الوقوع در آدمي به وجود ميآيد.14
ـ اضطراب، احساس رنجآوري است که به يک موقعيت ضربهآميز کنوني يا انتظار خطري که به شيئي نامعين وابسته است.15
ـ ترسي که در اثر به خطر افتادن يکي از ارزشهاي اصولي زندگي شخص ايجاد ميشود.16
ـ سازمان بهداشت جهانى، حالت اضطراب را مجموعهاي از تظاهرات عضوي و رواني تعريف ميکند که نتوان آن را به خطر مشخصي نسبت داد و علايم آن به صورت حمله و يا حالت مداومي باشند.17
ـ اضطراب، به منزلة حالت هيجاني توأم با هشياري مستقيم نسبت به بيمعنايى، نقص و نابساماني جهاني است که در آن زندگي ميکنيم.18
ـ دلهره و اضطراب، چيزي جز يک ترس مزمن و بادوام نيست. اگر انگيزهاي باعث ترس در شما شد و اين ترس هفتهها و ماهها ادامه يافت، شما از اضطراب رنج ميبريد.19