0

متن نشریه (دو ماهنامه) خلق

 
yahagg118
yahagg118
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : فروردین 1390 
تعداد پست ها : 1092
محل سکونت : قم

ابتلائات الهي به منزله روش تربيتي
شنبه 21 دی 1392  10:25 AM

ابتلائات الهي به منزله روش تربيتي
مقدمه
ما پيش از اينکه به زمين خاکي پا گذاريم، در بهشت عافيت و نعمت، غرق نور و سرور، از هم‌آغوشي معشوق ازلي کامياب بوديم. اما چرا «حسن ازل ز تجلي دم زد» و انسان‌ها به اين روز سياه افتادند؟ روزگاري که زحمت و محنت آن، ما را فر‌ا‌گرفته و تيرهاي رنج و بلا در کمان قدر و قضا نشسته است. چه شد که در اين «دامگه حادثه» افتاديم و «در سلسله موي دوست» که « حلقه دام بلاست» گرفتار شديم؟ عبدالله فضل هاشمي از امام صادق (عليه‌السلام) پرسيد: چرا ارواح از آن مکان مقدس و اعلا در نزد پروردگار به اين بدن‌هاي تنگ خاکي آمد.
امام صادق (عليه‌السلام) در پاسخ اين پرسش فرمودند: « چون خداي تبارک و تعالي مي دانست اگر ارواح در آن موقعيت والا و مرتبه‌ي بلند ، به حال خود رها شوند، بيشترشان به ادعاي ربوبيت گردن مي‌کشند.» 1
در عالم سراسر نورِ حضور خداي تبارک و تعالي روحِ انسان به علت قرب و تمام نمايي که نسبت به جمال و جلال حق تعالي داشت، در صورت غفلت از حقيقت خود به عُجب و خودپسندي مي‌رسيد. هم از اين رو پروردگار حکيم از سر لطف و رحمت اين سقف مينا را نگارگري کرد و بساط بلاخيز دنيا را گستراند و « مرغ باغ ملکوت » را چند روزي به قفس تن در آورد تا غفلت و جهالت بني‌آدم در اين سراي پندار و فريب برويد و بميرد و حقارت و ذلت خود را دريابد و بفهمد که هيچ نيست تا از عجب و استکبار پاک شود و دريابد که هر چه هست براي اوست.
به همين سبب مهرباني طبيبانه محبوب، در کتاب تقدير بني‌آدم، سفر به اين جهان تاريک و روشن را نوشت تا در اينجا شوکران ناکامي را بنوشد و خسته و شکسته به معراج عبوديت راه يابد.
بنابراين، بلا و ابتلا برجسته‌ترين ويژگي زندگي دنياست که بستر مناسبي براي پيراستگي از رذايل و آراستگي به فضايل را پديد آورده است. از اين منظر زندگي مادي به عنوان عرصه‌اي براي تزکيه اخلاقي و تعالي معنوي معني‌دار شده و تمام رنج‌ها و بلا‌هاي آن ارزشمند،‌ رشد دهنده و نجات‌بخش مي‌شود. با اين رويکرد مسئله ابتلائات الهي که معمولا در مباحث کلامي و ذيل عنوان عدل الهي به ميان آمده، به صورت مسئله‌اي تربيتي طرح مي‌گردد.
البته اين موضوع به طور حاشيه‌اي در کتب اخلاقي، به ويژه کتاب‌هايي که با حال و هواي عرفاني نگارش شده‌اند، 2 مطرح بوده است، ولي عنوان مستقلي براي آن قرار داده نمي‌شد و در ذيل عنوان صبر، به صورت يکي از اقسام آن که صبر بر بلاست، از ابتلائات و آزمون هاي الهي براي خالص شدن و درک کرامات سخني به ميان آمده است. 3 در کتب روايي و تفسير هم به فراخور حال، مطالبي در اين باب آمده. اما به هر حال هيچ‌گاه مسئله مستقل اخلاقي و تربيتي نبوده است. ابتلا به عنوان يک روش تربيتي بر مبنايي استوار است، يعني يک ويژگي انسان که روش ابتلا در پيوند با آن ويژگي تعريف شده و به کار مي‌ايد.

 

----------------------

پي‌نوشت‌ها:
-------------------
1. « ان اللَه تبارک و تعالي علم ان الارواح في شرفها و علوها متي ترکت علي حالها نزع اکثرها الي دعوي الربوبية دونه عزوجل »، ميزان الحکمه، ج 5، باب « روح »، حديث 7494 .
2. عبدالرزاق کاشاني، شرح منازل السائرين، الطبعة الاولي، 5141، بيروت: دار المجتبي، ص 117 و 118 و فيض کاشاني، الحقايق في محاسن الاخلاق، الطبعة الثانية 1499، بيروت : دارالکتاب العربي، ص 142 و 144 و نيز غزالي، احياءالعلوم، رکن چهارم (منجيات )، باب صبر.
3. سيد صادق گوهرين ، شرح اصطلاحات تصوف، ج 1، چاپ دوم، 6731، انتشارات زوار، ص 328 و 332؛ سيد جعفر سجادي، فرهنگ معارف اسلامي، ج 1، چاپ سوم، 3731، انتشارات کومش، ص 436 و 438 .
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها