0

هفته هجدهم:...( " شکرگزاری نعمت های خداوند ")...

 
maryamjoon
maryamjoon
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 1178
محل سکونت : تهران

پاسخ به: هفته هجدهم:...( " شکرگزاری نعمت های خداوند ")...
شنبه 14 دی 1392  10:26 AM

چگونه خدا را شکر کنیم

چگونه خدا را شکر کنیم

سپاسگزاری اقسامی دارد: 1. "شکر قلب‌"; یعنی اندیشه کردن درباره نعمت‌; 2. "شکر زبان‌"; یعنی ثنا گفتن برای نعمت دهنده‌; 3. "شکر سایر اعضا"; یعنی همه اعضا و جوارح انسان به وظایف و تکالیف‌شان عمل کنند.
قرآن کریم می‌فرماید: "اعْمَلُوَّاْ ءَال‌َ دَاوُدَ شُکْرًا; (سبا، 13) ای آل داود، شکر ]این همه نعمت را[ به‌جای آورید." شکر بیشتر از مقوله "عمل‌" است و باید آن را در لابه‌لای اعمال انسان دریافت و شاید به همین علت‌، قرآن کریم تعداد شکرگزاران واقعی را اندک شمرده است‌: "قَلِیلاً مَّا تَشْکُرُون‌َ ; (ملک‌، 24) کم‌تر شکر او را به‌جای می‌آورید."; "وَ قَلِیل‌ٌ مِّن‌ْ عِبَادِی‌َ الشَّکُورُ ; (سبا، 13) اما عده کمی از بندگان من شکر گذارند." و در آیه 73 سوره نمل نیز می‌فرماید: " وَ لَـَکِن‌َّ أَکْثَرَهُم‌ْ لاَ یَشْکُرُون‌َ ;(نمل‌، 73) بیشتر آن‌ها شکرگزاری نمی‌کنند." از طرف دیگز، با توجه به این نکته که نعمت‌های خداوند که سر تا پای وجود انسان را احاطه کرده‌، آن‌قدر زیاد است که قابل شماره نیست‌، روشن است که چرا شکر به مفهوم واقعی‌اش در برابر تمام نعمت‌ها به گونه‌ای که همه را بدون استثنا در طریق بندگی خدا ـ که نعمت‌ها برای آن آفریده شده است ـ به کار گیرد کم‌تر یافت می‌شود.
به تعبیر دیگر و به گفته بعضی از مفسران بزرگ‌، "شکر مطلق‌" آن است که انسان همواره به یاد خدا باشد; بی هیچ گونه فراموشی و در راه او گام بردارد; بدون هیچ‌گونه معصیت‌; و اطاعت فرمان او کند خالی از هرگونه سرپیچی‌; و مسلم است که این اوصاف در کم‌تر کسی جمع می‌شود.
در حدیثی از امام صادق‌می‌خوانیم‌: "شکر النعمة اجتناب المحارم‌; شکر نعمت‌، پرهیز از گناه است‌." در حدیث دیگری کسی از این امام بزرگوار پرسید: "آیا شکر پروردگار حدی دارد که اگر انسان به آن حد برسد شاکر محسوب شود؟" فرمود: "آری‌" پرسید: "چگونه‌؟" فرمود: "خدا را بر تمام نعمت‌هایش چه در خانواده و چه در اموال حمد و ستایش کند و اگر در اموالی که به او داده حقی باشد ادا کند."(ر.ک‌: اصول کافی‌، شیخ کلینی‌;، ج 2، باب الشکر، ح 12، 10، 27، داراحیأ التراث العربی‌.)
توجه به این نکته نیز ضروری است که تشکر و قدردانی از کسانی که وسیله نعمتی برای انسان هستند نیز شعبه‌ای از شکر خداست‌.(ر.ک‌: تفسیر نمونه‌، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران‌، ج 18، ص 51، دارالکتب الاسلامیة‌.)
راه تقویت این صفت خصوصاً در مقابل خدای متعال توجه به نکات زیر می‌باشد.
1. در منطق قرآن خدای متعال بی نیاز از تشکر ماست و شکر ما در واقع‌، منفعتش به سوی خود ما باز می‌گردد یعنی کاری است جهت تأمین منافع خودمان‌، لذا توجه به این نکته حسن منفعت خواهی ما را تقویت نموده و شکرگویی را بیشتر می‌کند.
"وَ مَن شَکَرَ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِه‌;(نمل‌،40) هر کس شکر کند به سود خود شکر کرده است‌.
2. توجه به نعمت‌های الهی‌.
یکی از راه‌های تقویت حس شکرگزاری‌، توجه به نعمت‌های الهی است نعمت‌های بی پایانی که او به ما ارزانی داشته که اگر بخواهیم شماره کنیم هرگز نمی‌توانیم‌. قرآن مجید در آیه 14 نحل می‌فرماید:
او کسی است که دریا را مسخر شما ساخت تا از آن گوشت تازه بخورید وسائل زینتی و کشتی‌ها برای بهره‌وری از فضل خدا در خدمت شماست لَعَلَّکُم‌ْ تَشْکُرُون توجه به این همه نعمت‌ها، حس شکرگزاری را در شما زنده می‌کند.(تفسیر نمونه‌، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران‌، ج 11، ص 181.)
3. استفاده از ابزار شناخت سوره نحل آیه‌، 78
می‌فرماید خدا شما را از شکم مادرانتان خارج نمود در حالی که هیچ نمی‌دانستید اما برای شما گوش و چشم و عقل قرار داد تا شکر نعمت او را به جا آورید. چشم و گوش و عقل ابزار شناخت انسان است و استفاده صحیح از آن‌ها زمینه را برای شکر آماده می‌سازد.(همان‌، ج 11، ص 338.)
4. توجه به این نکته که شکر باعث زیادی نعمت می‌شود خود باعث تقویت حس شکرگزاری انسان می‌شود.
قرآن مجید در سوره ابراهیم‌، 7 می‌فرماید: "لَـئِن شَکَرْتُم‌ْ لاَ ?َزِیدَنَّکُم‌;(ابراهیم‌،7) شکر نعمت نعمتت افزون کند."
5. الگو پذیری از صالحان و انبیأ، یکی دیگر از راه‌های تقویت حس شکرگزاری پیروی از پاکان و انبیای الهی است که در همه لحظات زندگی و در برابر همه نعمت‌های الهی‌، کوچک و بزرگ‌، شاکر بودند و قرآن از آن‌ها با صفت شکرگزار تجلیل می‌کند و نه تنها از آن‌ها می‌خواهد که شاکر باشد که می‌گوید شکور یعنی مبالغه در شکر خیلی شکر بگویید.(تفسیر موضوعی قرآن‌، آیة الله جوادی‌، ح 7، ص 469.)

یکی از ستایش هایی که خداوند در قرآن از انبیاء (ع) دارد، داشتن روحیۀ شکر گزاری است. مثلاً در بارۀ حضرت نوح(ع) با آن همه صبر و استقامتی که در برابر بی وفائی همسر، فرزند و مردم متحمل شد، خداوند از شکر او یاد کرده و او را عبد شکور می نامد. "کان عبداً شکوراً" (اسراء، آیه 3)
البته توفیق شکر خداوند را باید از خدا خواست، زیرا همه چیز از ناحیۀ اوست و "توفیق" نیز "من الله" است. همانگونه که حضرت سلیمان (ع) از او چنین درخواست می کند: "رب اوزعنی أن أشکر نعمتک التی أنعمت علیّ" (نمل، آیه 19)؛ یعنی خدایا به من الهام و عشق و علاقه نسبت به شکر نعمت هایت، مرحمت فرما.
ما غالباً تنها به نعمت هائی که هر روز با آنها سر و کار داریم توجه می کنیم و از بسیاری نعمت های آشکار و مخفیۀ دیگر، غافل هستیم، از جمله:
- آنچه از طریق نیاکان و وراثت به ما رسیده است.
- هزاران بلا و گرفتاری که به لطف الهی هر آن و لحظه از ما دور می شود.
- نعمت های معنوی، مانند ایمان به خدا و اولیای او، یا تنفر از کفر و فسق و گناه، که خداوند در قرآن از آن چنین یاد کرده است: "حبب الیکم الایمان و زینه فی قلوبکم و کره الیکم الکفر و الفسوق و العصیان" (حجرات، آیه 7)
در حدیث می خوانیم: "هر گاه نعمتی از نعمت های الهی را یاد کردید (به شما روی آورد)، به شکرانۀ آن صورت بر زمین گذارده و سجده کنید، حتی اگر سوار بر اسب (مرکب) هستید، پیاده شده و این کار را انجام دهید و اگر ممکن نیست و نمی توانید، صورت خود را بر بلندی زین اسب (مرکب) قرار دهید و اگر این کار را هم نمی توانید، صورت را بر کف دست قرار داده و خدا را شکر کنید." (کافی، باب شکر، حدیث 25)
شکر الهی گاهی با زبان و گفتار است و گاهی با عمل و رفتار ...
یکی از مصادیق شکر عملی، نماز است، نماز، بهترین نمونۀ شکر خداوند است. خداوند به پیامبرش فرمود: به شکرانۀ انکه ما به تو "کوثر" و خیر کثیر عطا کردیم، نماز برپا کن. "انا اعطیناک الکوثر؛ فصل لربک وانحر" (کوثر، آیات 1 – 2)

اگر توجه ما بر رنج متمرکز باشد ٬آنگاه رنجمان بیش از آنچه که هست به نظر می آید . بهتر است در میان رنجهایمان ٬ نعمتها و داشته هایمان را بر شماریم . ما معمولا فقط در یک قسمت از زندگی رنج میبریم . بنابراین چیزهای بسیار دیگری هست که باید از داشتن آنها شکرگزار باشیم . کاغذی بردارید و همه برکاتی را که هنوز از آنها برخوردارید بنویسید . اگر نعمتها و برکاتمان را بشماریم رنجمان کاهش میابد.

در همه شرایط زندگی بیایید از خدا تشکر کنیم . بیایید این شکرگزاری را به صورت یک عادت درآوریم . در هر گام و هر کار ٬ خدا را شکر کنیم . حتی در میان ترس ونومیدی ٬ تشویش واضطراب ٬ نومیدی وافسردگی ٬ بگذاریم که این کلمات از اعماق قلبمان برخیزد : ((خدایا متشکرم ٬ خدایا تو را شکر میگزارم .)) و آنگاه از آرامشی شگفت انگیز لبریز خواهیم شد . وقتی که در تمام اوقات ٬ تلخ یا شیرین از خدا تشکر میکنیم ٬ نردبانی از آگاهی برای خود میسازیم که ما را به قله آرامش رهنمون خواهد کرد . در هر وضعی که باشید ٬ هر رنجی که گرفتارش باشید ٬ خدا را شکر گزارید. با این کار قلبتان منبسط میشود و برای دریافت نیروهای یاری دهنده و شفابخش خدا آماده تر میشوید . در واقع هر انسانی نیاز به عمل دارد ٬ نه به کیش ها و آیین ها و مکتب های اخلاقی مختلف.

اگر همه ما ایمان داشته باشیم که خدا بر همه اعمال ما ناظر است ٬ از بسیاری کارهای غلط و آسیب زننده اجتناب میکردیم . ثمره چنین اعمالی است که بسیاری از رنجهای زندگی را به وجود می آورد . در واقع هر عملی دارای عکس العملی است . اگر عملی ناپسند و مضر انجام دهیم ٬ عکس العمل مضر و ناخوشایند دریافت خواهیم کرد و اگر کار نیکی انجام دهیم ثمره آن را به صورت نیکی دریافت خواهیم کرد . این قانون عمل و عکس العمل ـ قانون کارما ـ نام دارد. خداوند قوانین متعددی برای گردش منظم و دقیق هستی وضع کرده است .برخی از این قوانین به گردش امور طبیعت مانند قانون جاذبه زمین ٬ یا سیستم گردش خون در بدن انسان و... مربوط میشوند ٬ اما قانون ـ کارما ـ بر سراسر جهان هستی و تمام امور زندگی از کوچک و بزرگ ٬ عیان و نهان حکم میراند و بسیار دقیق عمل میکند . قانون ـ کارما ـ دارای اصولی طبیعی و جهانشمول است . بنابر یکی از اصول این قانون ٬ به هر چه بیندیشید همانطور خواهید شد . اگر به افکار پاک بیندیشید ٬ فردی پاک خواهید شد . اگر به بیماری جسمتان بیندیشید ٬ بیمار خواهید شد .قانون ـ کارما ـ فقط یکی از قوانین خداست و خدا همان عشق است . عشق هرگز کسی را مجازات نمیکند وکیفر نمی دهد ٬ اما پیوسته میخواهد شاهد رشد و کمال انسانها باشد . بنابراین این قانون ما را در محیطی قرار می دهد که از این فرصت رشد و تکامل شخصیت برخوردار باشیم و درد و رنج ٬ ابزار این رشد هستند .

دومین اصل قانون ـ کارما ـ میگوید : هر جه بکارید ٬ برداشت خواهید کرد . پس هیشه به افکار خوب بیندیشید . همیشه اعمال نیک انجام دهید . خدمت کنید ٬ محبت کنید ٬ بدهید ٬ ببخشید . به افراد بیشتری شادی ببخشید و بعد شادی به شما باز خواهد گشت . قانون ـ کارما ـ میگوید که نباید دروغ بگوییم ٬ دزدی کنیم ٬ از دیگران انتقاد کنیم ٬ بدگویی کنیم ٬ با شیوه های نادرست چیزی را به دست آوریم ٬ حق دیگران را تصاحب کنیم ٬ دیگران را فریب دهیم . وقتی که دیگران را فریب دهیم ٬ در واقع خودمان را فریب می دهیم ٬ چرا که قانون ـ کارما ـ را علیه خود فعال کرده ایم .

       شکر نعمت نعمتت افزون کند...

دیشب به آیه ای از قرآن کریم برخوردم که در مورد شکرو کفران نعمت سخن گفته بود، آیه ی 7 سوره ی ابراهیم ، در ذیل آیه تفسیری نوشته بود که برام جالب بود.

گوشه ای از تفسیر این آیه:

بدون شک خداوند در برابر نعمت هایی که به ما می بخشد، نیازی به شکر ما ندارد، و اگر به شکرگزاری دستور داده، برای باز افزایی آن نعمت هاست. مهم این است که ببینیم حقیقت شکر چیست تا روشن شود که رابطه ی آن با افزونی نعمت چیست و چگونه می تواند خود یک عامل تربیتی باشد. حقیقت شکر،تنها تشکر زبانی مانند گفتن "الحمدلله"و مانند آن نیست بلکه شکر دارای سه مرحله است : نخست آن که به دقت بیندیشیم که بخشنده ی نعمت کیست و به او توجه کنیم. دومین مرحله ، شکر زبانی است. مرحله ی سوم که از همه مهم تر است، شکر عملی است ، یعنی اینکه درست بیندیشیم که هر نعمتی برای چه هدفی به ما داده شده است و آن را در مورد خودش به کار گیریم که اگر چنین نکنیم ، کفران نعمت کرده ایم. آری اگر نعمت چشم را در راه دیدن نشانه های الهی ، نعمت گوش را در راه شنیدن آیات خدا، نعمت عقل را در راه شناخت آفریدگار هستی و به طور کلی هر نعمتی را در مسیر خود مصرف کردیم، خداوند را شکر کرده ایم، اما اگر همین نعمت ها وسیله ای برای طغیان و خودپرستی و غرور و غفلت و بیگانگی از خدا شد، مسلماً کفران نعمت کرده ایم، اگر چه همواره با زبان ، خدا را شکر کنیم. امام صادق (ع)می فرماید:" کمترین شکر این است که نعمت را از خدا بدانی ، بدون آن که حدا را فراموش کنی و دلت به کلی به آن نعمت مشغول گردد، و به آنچه خدا به تو اعطا کرده ، راضی باشی و آن را وسیله ی نافرمانی او قرار ندهی و با امر ونهی و با استفاده از نعمتهایش مخالفت نکنی"

از این جا روشن می شود که شیوه ی شکر کردن برای قدرت و علم و نیروی فکر و اندیشه و نفوذ اجتماعی و مال و ثروت و سلامت و تندرستی کدام است و کفران آن چگونه است. در روایتی از امام صادق (ع) می خوانیم " شکر نعمت ، پرهیز از گناهان است" همچنین از ایجاد رابطه ی میان شکر و فزونی نعمت روشن می شود. هر گاه انسان ها نعمت های خدا را درست در همان هدف های واقعی نعمت صرف کنند، در عمل ثابت می کنند که لیاقت و شایستگی سبب فیض بیشتر و موهبت افزون تر می گردد. در برابر این گروه ، افراد نالایق و ناشایستی هستند که حتی نعمتی که در اختیار دارند، برای آنان اضافی است، تا چه رسد به فزونی نعمت.

 

ای کریمی که از خزانه غیب گبـر و ترسا وظیفه‌خور داری

دوستان را کجا کنی محروم تو که با دشمن این نظر داری

فراش باد صبا را گفته تا فرش زمردی بگسترد و دایه ابر بهاری را فرموده تا بنات نبات در مهد زمین بپرورد درختان را به خلعت نوروزی قبای سبز وردق در برگرفته و اطفال شاخ را به قدوم موسم ربیع کلاه شکوفه بر سر نهاده عصاره نالی به قدرت او شهد فایق شده و تخم خرمایی به تربیتش نخل باسق گشته.

ابر و باد و مه و خورشید و فلک درکارند تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری

همه از بحر تو سرگشته و فرمانبردار شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری

انسان باید غافل از گذشته و حال نباشد وهمواره به شرایط ،آگاهی خویش را توسعه بدهد.وهمواره فضا را بسته نبیند وهمواره دید وسیعی داشته باشد

تشکرات از این پست
khodaeem1 omiddeymi1368 goodby
دسترسی سریع به انجمن ها