پاسخ به:مبحث سی و دوّم طرح صالحین: حجاب
یک شنبه 15 دی 1392 4:55 PM
xحد پوشش نزد شیعیان
براساس قرآن و فتواهای مراجع تقلید شیعه، زنان و مردان هرکدام وظیفههایی دارند که در برخی موارد میان فقها اختلاف هست. این حد در میان فتاوی مشترک است که مرد و زن باید عورتهایشان را در هر شرایط از هرکس و هر جنس بپوشانند مگر در شرایط اجباری مانند هنگامی که برای دستشویی نیاز به کمک داشتهباشند که احکام خاص خود را دارد.
طبق نظر مراجع تقلید معاصر شیعه، زنان باید همهٔ بدنشان از جمله همهٔ موی سر، تن و پایشان را از مردان نامحرم بپوشانند، ولی میتوانند دستها را از مچ به پایین و گردی صورت را باز بگذارند، اگرچه پا و زیر چانه و ساعد و آرنج و مانند آن را باید بپوشاند. احکام درباره مردان نیز اختلافی است. برخی مراجع تقلید معاصر افزون بر حد مشترک میگویند مردان باید تن و جاهای نامتعارف بدنشان را از زن نامحرم بپوشند. مثلاً به فتوای آنها مردان نمیتوانند پیش زن نامحرم پیراهن آستینکوتاه بپوشند یا با شلوارکهای ورزشی ظاهر شوند. احکام نگاه کردن نیز بسیار اختلافی است ولی طبق فتوای مراجع تفلید معاصر، به جز زن و شوهر به طور کلی هیچکس نباید به قصد لذت به دیگری -محرم یا نامحرم و زن یا مرد- نگاه کند.
حجاب از نظر فقهای پیشین شیعه
در اکثر منابع فقهی گذشته، از اعضایی از بدن که لازم بود «در نماز» (ستر صلاتی) و «در برابر نامحرم» پوشانده شوند با نام «عورت» یاد میشده و معمولاً احکام یکسانی برای پوشش در این دو وضعیت مطرح میشده.مرتضی مطهری میگوید:
ظاهراً اختلافی نیست در این که ستر صلاتی و غیر صلاتی از نظر مقدار و حدود پوشش با هم تفاوت ندارند... آنچه در نماز باید پوشیده شود همان است که در مقابل نامحرم باید پوشیده شود. و شاید اگر بحثی باشد در این است که آیا در نماز، زائد بر آنچه در مقابل نامحرم باید پوشیده شود لازم است پوشیده شود یا نه. اما در این که آنچه درنماز لازم نیست پوشیده شود، در مقابل نامحرم نیز لازم نیست پوشیده شود، بحثی نیست.
شیخ جواد مغنیه، همین توافق بر سر یکسان بودن ستر صلاتی و غیر صلاتی را به کل علمای اسلام نسبت میدهد. [۵۹] البته گاه فقیهانی نیز بودهاند که احتمال به وجود تفاوت میان این دو سطح از پوشش دادهاند. به هر روی، اکثر فقها در ذیل موضوع پوشش در هنگام نماز به حدود پوشش زنان پرداختهاند. گفتنیست که در آرای به جا مانده فقیهان گذشته در این باره بعضاً تفاوتهای فاحشی با آرای فقهای امروز دارد.
مخالفان وجوب حجاب معتقدند ابن جنید اسکافی، فقیه شیعهی بزرگ قرن چهارم، تنها پوشاندن عورتین (پشت و جلو) را برای زن مسلمان آزاد واجب میدانسته .اما برخی از موافقان حجاب این ادعا را رد میکنند. ترکاشوند مدعی است تا پیش از قرن هشتم، به طور کلی فقهای شیعه معمولاً جز در موارد خاص سخنی دربارهی وجوب یا عدم وجوب پوشاندن مو به طور خاص (چه در نماز و چه خارج از آن) نمیگفتند. به گفتهی وی حتی صاحب جواهر، هنگام برشمردن موافقان پوشش مو، از هیچ فقیهی که پیش از شهید اول و قرن هشتم باشد نام نمیبرد. عاملی، صاحب مدارک، (اوایل قرن ۱۱ ه.ق.) درباره ستر صلاتی میگوید:
آگاه باش که در عبارت محقق حلی و نیز در کلام اکثر فقهای شیعه، نه تنها به وجوب پوشش موی سر پرداخته نشده، بلکه از ظاهر عبارت چنین بر میآید که پوشاندنش لازم و واجب نیست زیرا مو جزو جسد و بدن به حساب نمیآید.
پس از مطرح شدن مسئلهی پوشش مو در میان فقهای شیعه، بسیاری از فقهای بزرگ شیعه، از جمله محقق سبزواری، ملا محسن فیض کاشانی، عاملی صاحب مدارک و مقدس اردبیلی در نوشتههای فقهی خود دلایل موجود در حدیث و آیات را برای وجوب پوشش موی سر (بعضی در هنگام نماز و بعضی بدون قائل شدن به تفکیک) کافی ندانستهاند. با گذر زمان از اواخر دورهی صفوی به بعد تصریح علمای شیعه به واجب بودن پوشش مو (و گردن و برخی اعضای دیگر بدن) بیشتر شد. ترکاشوند میگوید ملا احمد نراقی، فقیه بزرگ دورهی قاجار، پوشاندن موی بیرون مانده از روسری را در هنگام نماز (بدون ذکر فتوای جداگانه برای حالت خارج از نماز) برای زنان واجب نمیدانست.سوزنچی انتساب این موضع به شخص نراقی را رد میکند و معتقد است که نراقی تنها توضیح داده که بدون اتکا به اجماع وجوب پوشش بیش از این حد قابل اثبات نیست.
از میان محققان شیعه، تنها احمد قابل صراحتاً وجوب حجاب را رد کرده است و محسن کدیور نیز آن را به شدت زیر سوال برده است. سایر فقهای معاصر شیعه و تمامی مراجع تقلید شناخته شده، حجاب تمام بدن و موها به جز صورت و دو دست را برای زن مسلمان غیرکنیز واجب میدانند.
حجاب کنیز
در فقه شیعه و سنی پوشش موی سر بر کنیزان واجب نیست. در تاریخ آمده که عمر بن خطاب کنیزی را به خاطر داشتن پوشش کتک زد. در برخی روایات از امامان شیعه نیز، نه تنها حجاب سر بر کنیز واجب دانسته نشده، بلکه کنیزان از به کار بردن روسری و پوشش سر، باز داشته شدهاند و توصیه شده است که آنان را حتی با کتک زدن، از این کار باز دارید تا از زنان آزاده متمایز گردند. این رفتار (کتک زدن کنیز باحجاب) به امام باقر نیز نسبت داده شده است.
مطابق رایی بسیار مشهور، بخشی از بدن کنیزان که موظف به پوشاندن آن بودند، مانند مردان از ناف تا زانو بود و ملزم به پوشاندن سینه، پستان، ساق و غیره نبودند. ترکاشوند این سخن را از وسائل الشیعهی حر عاملی از قول امام صادق و همچنین با واسطه از ابوحنیفه و پیروان شافعی نقل میکند.
قانون ممنوعیت استفاده ازنشانهای مذهبی در فرانسه
قوانین کشور فرانسه از سال ۲۰۰۴ دختران را از داشتن حجاب اسلامی در مدرسهها، دانشگاهها و مکانهای دولتی منع کرد.
ایران:رضا شاه در ۱۷ دی ۱۳۱۴ قانون کشف حجاب را رسمی کرد اما این قانون پس از دوران رضاشاه پیگیری نشد. این قانون پس از پایان حکومت رضا شاه در شهریور بیست، به فراموشی سپردهشد و اجرا نگردید.
جمهوریهای قفقاز
ممنوعیت رعایت حجاب در مدارس آذربایجان، تاجیکستان و قرقیزستان وجود دارد. این محدودیت از زمان حکومت کمونیستی شوروی وجود داشت و هرگز لغو نشد.
ترکیه
در ترکیه داشتن حجاب اسلامی در دانشگاههای دولتی ممنوع بود، اما در سال ۲۰۰۸ پارلمان ترکیه رای به لغو این قانون داد.
حجاب اجباری
گاه حکومتهای اسلامی رعایت حجاب را در کشور خود اجباری اعلام کردهاند. در این زمینه میتوان به عربستان سعودی، ایران، سومالی اشاره نمود:
ایران
بعدازانقلاب ایران، نظام تازهتاسیس جمهوری اسلامی با اجباریشدن حجاب، مخالفت برخی صاحبنظران را برانگیخت. برای نمونه محمود طالقانی پس از اعلام اجباری شدن پوشش سر برای زنان در ادارات دولتی توسط روحالله خمینی به موضعگیری علیه آن پرداخت. روزنامهٔ اطلاعات به نقل از وی در شماره ۲۰ اسفند ۱۳۵۷ نوشت:
مصاحبه با آیتالله طالقانی در صفحه اول روزنامه اطلاعات ۲۰ اسفند ۱۳۵۷
حتی برای زنهای مسلمان هم در حجاب اجباری نیست چه برسد به اقلیتهای مذهبی... ما نمیگوییم زنها به ادارات نروند و هیچ کس هم نمیگوید... زنان عضو فعال اجتماع ما هستند... اسلام و قرآن و مراجع دین میخواهند شخصیت زن حفظ شود. هیچ اجباری هم در کار نیست. مگر در دهات ما از صدر اسلام تا کنون زنان ما چگونه زندگی میکردند؟ مگر چادر میپوشیدند؟... کی در این راهپیماییها زنان ما را مجبور کرده که با حجاب یا بی حجاب بیایند؟ اینها خودشان احساس مسئولیت کردند. اما حالا اینکه روسری سر کنند یا نکنند باز هم هیچکس در آن اجباری نکرده است.
هرچند موافقان حجاب اجباری در آن دوران با توسل به دلایل و برهانهایی موافقت خود را با «اجباریکردن حجاب» اعلام میکردند.
نهایتاً حجاب در ایران اجباری گشت و به اعتراض زنان توسط افراد لباس شخصی و طرفداران حجاب حمله شد. از سال ۱۳۵۷طبق دستور خمینی از ورود زنان بدون حجاب به ادارات دولتی ممنوع شدو درسال ۱۳۶۳ با تصویب قانون مجازات اسلامی در مجلس شورای اسلامی ایران عدم رعایت حجاب در معابر عمومی موجب حکم حد شرعی ۷۲ ضربه جاری شد. گاه افراد بدحجاب دستگیر به جریمه نقدی محکوم شدند. البته در این میان کسانی هستند که با حجاب اجباری مخالفند سید علی اصغر غروی در وبسایت ارباب حکمت چنین می نویسد که نه تنها حجاب که هیچ یک از احکام دین اسلام اجباری نیست. وقتی کسی رکن رکین اسلام که عمود الدین است، یعنی نماز را تارک است، و علیرغم بر سر انداختن پارچهیی به نام سرانداز یا روسری یا مقنعه، حجابی منافقانه و از روی اکراه و اجبار برمیگیرد، اما هیچ اعتقادی به اسلام و مبانی آن ندارد، چه ضرورتی ایجاب میکند او را وادار به انجام چنین عملی نمایند. ما میبینیم آنچه به نام حجاب در میان پارهیی از بانوان رایج شده در حقیقت، حجاب مورد نظر خدای تعالی در قرآن نیست. بلکه خود تبدیل به یک زینت شده است.
روز حجاب در پاکستان
این مراسم به همت شاخه زنان حزب «جماعت اسلامی پاکستان» انجام است.
در این روز زنان با برپایی تظاهرات در شهرهای مختلف از جمله اسلامآباد، کراچی و راولپندی خواهان نقشآفرینی جامعه بینالمللی برای رفع ممنوعیت حجاب در برخی کشورهای اروپایی و ترویج این فرهنگ حسنه و اسلامی در شبکهها و رسانههای اجتماعی هستند.
آنان با اشاره به اینکه مسئله حجاب نه تنها در قرآن بلکه در کتب سایر ادیان الهی از جمله تورات و انجیل نیز آورده شده است، سیاستهای دوگانه غرب در قبال این موضوع را مورد انتقاد قرار میدهند و میگویند که حجاب جزو حقوق اساسی یک زن به شمار میرود.
همچنین در این روز، پلاکاردها و پارچه نوشتههایی برای تأکید بر اهمیت حجاب در شهرهای مختلف پاکستان نصب میشود.
روز حجاب در بیشتر شهرهای بزرگ پاکستان برگزار میشود اما برگزاری این روز در اسلامآباد پایتخت این کشور جلوه بیشتری دارد و این مراسم توسط رسانههای مهم داخلی و خارجی پوشش خبری داده می شود.