یک نگرش فلسفی – کلامی به فیلم drive angry
پنج شنبه 12 دی 1392 2:48 PM
فیلم drive angry یا خشونت بران ، جزو فیلم های اکشن سینمای هالیوود است که درسال 2011 اکران شده است و هرچند محتوایی منجی گرایانه دارد ولی به سبب تاکیدش بر آموزه ها و صحنه ها ی شیطان پرستانه satanistic اهمیت پیداکرده است.
ازاین فیلم چند برداشت می توانیم کرد که در ادامه بیان خواهم داشت.
اول. دراین فیلم مرز واقعیت/ اسطوره یا مرز مادیت و معنویت برداشته شده است. اگرمادی گرا بنگریم واقعیت عبارتست ازانچه به صورت محسوس و تجربی درک می شود وهرچه غیراز اینها باشد به گفته پوزیتیویست های منطقی بی معنا خواهد بود. براین اساس آموزه های متافیزیکی ، دینی و اخلاقی بی معنایند و تن به تحقیق پذیری نمی دهند.
ازاین جمله مفاهیم بهشت و جهنم است که با رویکرد مادی گرا بی معنا خواهد شد و درشماراساطیر و افسانه ها قلمداد خواهد شد. فیلم باخشونت بران مرز بین واقعیت و افسانه رابهم می زند و بدین وجه تقابل میان واقعیت وافسانه وجود ندارد. جهنم یک واقعیت تجربی است و دراین دنیای مادی نقش دارد.
جان میلتون از جهنم فرار کرده تا فرزند دخترش را نجات بدهد.بیرون زدنش از جهنم یادآور این دعای شیطان پرستان است : به نام خدای ما شیطان ؛ به شما فرمان می دهم که از دنیای سیاه بیرون آیید. به نام چهار شهریار سیاه جهنم ( خندقی . محمد امین. شناخت و بررسی شیطان پرستی.آفتاب توس. 1389. ص111) اگر معنوی گرا بنگریم من جمله کارکردهای ادیان ونیز من جمله تعالیم دینی اینست که اولا عالم هستی دوبخشی و دوطبقه است. بخش زیرین عالم ماده (طبیعت – شهادت) نامیده می شود و بخش رویین عالم ملکوت( مثال- غیب) و ثانیا زندگی ادمی به لحاظ خطی دو دوره دارد. دوره اول در دنیا ست و دوره دوم در آخرت. دراین فیلم مرز دوطبقه عالم بهم می خورد و نیزمرز دنیا و اخرت.
گویی عالم هستی یک طبقه بیشترنیست یعنی ماده و نیزگویی ادم ها می توانند به راحتی بین دنیا و اخرت درتردد باشند. ادمی که جهنمی است و علی القاعده باید وجود مثالی/مجرد داشته باشد ، تجسم مادی یافته و درهمین دنیا نقش بازی می کند.گریزی بزنیم به تجسد incarnationحضرت مسیح. به باور مسیحیان خداوند درقالب عیسی مجسم شده است. خداوند موجود غیرمادی است ولی درقالب عیسی مسیح تجسد یافت و تجسم نمود و به بشری مادی تبدیل شد بنابراین مرز ماده و معنا برداشته می شود.
فیلم باخشونت بران حضور جهنم دراین دنیا را معنا پذیر می کند.انگاری که عالم هستی یک طبقه دارد و جز جهنم نیست. با این حساب اولا آخرت وجود ندارد چون هرچه هست همین دنیاست و سزای ادم ها به هرصورت باشد درهمین دنیا داده خواهد شد.قنون دوم از نه قانون انتوان لاوی اینست : شیطان نمایاننده زندگی دنیوی به جای نقشه خیالی وموهومی روحانی ( خندقی. محمد امین... ص 83) ثانیا موجوداتی که تصور می شد وجود غیرمادی دارند می توانند وجود مادی داشته باشند و تجسم مادی بیابند ثالثا بهشت وجود ندارد چون هرچه هست دنیاست و دنیا جز جهنم نیست پس بهشت دیگروجود نخواهد داشت.
دوم. پیامد درنوردیده شدن مرز مادیت و معنویت اینست که دنیا جهنم خواهد بود.به شیطان پرست یاد می دهند که دنیا ی شیطان پرستی زندگی درمیان لجن است(کریمی. حمید. جهان تاریک.بوستان کتاب. 1388. ص91) شیطان پرستی را جهان تاریک می نامند( همان...ص90) لذا شیطان پرستی یک نگاه بدبینانه pessimism به دنیا دارد. این نگاه بدبینانه مسبوق به سابقه است. دراساطیر یونان ونیز اندیشه های بعضی فلاسفه نظیرفیثاغورس آمده است که دنیا زندان است و مادراین دنیا غریبیم( ملکیان. مصطفی. تاریخ فلسفه غرب. جلداول. پژوهشگاه حوزه دانشگاه. 1379. ص )
در ادیان شرقی به خصوص بودایی دنیا نکوهش شده و دوکه نامیده می شود یعنی ناخرسندی، تشویش و نگانی، رنج و درد و بیچارگی (علی موحدیان و محمدعلی رستمیان. درسنامه ادیان شرقی.کتاب طه. 1386. ص144) ونیز درمسیحیت به واسطه اقنوم گناه ذاتی که می گویند همه بشریت ذاتا گناه کارند(آلیسترمک گراث. درسنامه الهیات مسیحی.
ترجمه بهروز حدادی.مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب. 1384. ص 64) وسقوط بشر و اینکه مسیح برای نجات salvation بشرامده است می توان دریافت که نگاه بدبینانه به ماهیت ادمی دراین دنیا دارد. سقراط دررساله آپولوژی (دفاعیه) افلاطون مفهوم زندگی دراین دنیا و آن دنیا را تبیین کرده است و نشان می دهد که همچون تمام ادیان آسمانی به رهایی از زندان دنیا باوردارد. ادیان اسمانی دراین نکته هم داستانند که اگرچه دنیا کلا یا بعضا به درد ورنج امیخته است ولی راه رهایی گشوده است. فیلم باخشونت بران به راه رهایی قائل نیست.
ماهیت دنیا را بدبینانه تفسیرمی کند بدان نحو که نیروهای شر برنیروهای خیرغلبه دارند و درنهایت نیزغلبه خواهند کرد لذا رهایی میسرنیست. جهنم اندرجهنم است. دراین فیلم سویه های خوش بینانه دنیا حذف می شود. انگاری اصلا نمی توانیم خوش بینانه به این دنیا بنگریم وانگاری هیچ نیروی خیری نمی توان سراغ گرفت.
سوم. هردوسوی داستان دراین فیلم؛ جان میلتون و جونا کینگ ، سویه شریت و جهنمی دارند. دعوا بین دو عنصرخیر یا یک عنصرخیر و یک عنصرشر نیست. دعوا بین دوعنصر شر است. دراردوگاه حهنم همیشه جدل و جدال ومجادله وجود دارد ولی دراردوگاه بهشت همیشه سلم و سلام و سلامتی.
بهشت به دلیل ماهیت خوش بینانه ای که دارد فاقد هرگونه عنصرشری است ولی جهنم به دلیل ماهیت بدبینانه اش فاقد هرگونه عنصر خیری است. تقابل بهشت و جهنم به بهترین وجه درتقابل رفتاری بهشتیان و جهنمیان نموده می شود.
اهل بهشت همگی متحد اند ولی اهل جهنم همگی متفرق و دلیلش اینست که اهل بهشت همه به یک هدف می اندیشند و قادرند گرد یک هدف واحد گرد بیایند ولی اهل جهنم هریکی هدفی دارند و چون هواهای پراکنده شان هریکی شان را به سویی می کشد نمی توانند متحد بشوند.
چهارم. جهنم درادبیات دینی همیشه با عنصرمحوری آتش و سوزانندگی توصیف شده است.این عنصر محوری را اگردرعصرسنت می خواستند نشان بدهند با چوب و هیزم برمی افروختند ولی اینک درعصر مدرن با ماشین و اسلحه و انفجار برمی افروزند.
جهنم دنیا یک جهنم تکنولوژیک است. تمام ابزارهای فناورانه بشری به خدمت می اید تا اتش جهنم را دراین دنیا برافروزد. جدایی تکنولوزی از اخلاق و نیز جدایی علم از اخلاق دو زمینه مدرن است که راه پیشرفت چهارنعله بشر را گشوده است .
بی هیچگونه حد ومرزی و بشر با این قدرت وسیع و ازار گسترده می تواند جهنم را درهمین دنیا بیافریند.تکنولوزی به جای اینکه یارشاطر باشد بارخاطر شده و به جان ادمی افتاده است.صحنه های اکشن و برخوردها و بازخوردهای سریع و نیز استفاده از انواع خودروها و سلاحها جزو ویژگی های فیلم باخشونت بران است.
"گفتنی است که یکی از دلایل گیرایی این فیلم ، اکران نسخه D3 سه بعدی آن در سینماها بوده است . نیکلاس کیج در صحنه های مختلفی از فیلم ، سوار بر سه خودرو دیده می شود . مدل اول یک دستگاه بیوک Riviera مدل 1964 است . خودرو دیگر یک دوج ChargerR/T با پیشرانه موسوم به 440 متعلق به سال 1969 است .
و بالاخره یکی از جذاب ترین خودروهای او یک شورولت Chevelless با پیشرانه موسوم به 454 از مدل 1971 است . علاقه مندان خوب می دانند که این عضلانی های آمریکائی که تا چه حد طرفدار متعصب دارد . فیلم با خشونت بران در تاریخ 25 فوریه سال جاری به نمایش درآمد .
این در حالی است که ساخت آن از 23 جولای سال 2010 آغاز شده بود . بسیاری معتقدند در این فیلم غیر از صحنه های خودرویی ، جذابیت دیگری دیده نمی شود . تا جایی که حتی منتقدان واشنگتن پست هم آن را سخره گرفته اند"( مقاله درباره فیلم drive angry درسایت www.auto-news.ir) آدم ها درحصار تکنولوژی زندانی شده اند و این زندان دنیوی جز جهنم مدرن نیست.
پنجم. کلیدی ترین مفهوم اخلاقی دراین فیلم اگربا رویکرد اخلاقی بنگریم مفهوم انتقام جویی است که نقطه مقابل مفهوم گذشت و بخشش محسوب می شود.اگر به عقب بر
گردیم مسیحیت با هدف تکمیل شریعت یهودی شکل گرفت و کوشید به شریعت موسوی(ع) رنگ اخلاق و معنویت عیسوی(ع) بزند. عیسی مسیح با اینکه خودش قربانی زیاده طلبی ها وحسادت ها و انتقام جویی های روحانیون یهودی شد ولی تاکیدزیادی برمفهوم عفو رحمت داشت.
حمله ایشان معروف است که اگر کسی به صورت شما سیلی زد سمت دیگر را بگردانید تا سیلی بزند. فریدریک نیچه درنقد اخلاق مسیحی بارها به این مفهوم اخلاقی تاخته و آن را اخلاق بندگان خوانده است. داعیه نیچه اینست که باید به مفهوم قدرت روی بیاوریم و داعیه دار اخلاق خدایگان باشیم.
قانون پنجم انتوان لاوی می گوید: شیطان بیانگر انتقام گرفتن به جای برگرداندن صورت( جندقی . محمد امین. ص84)دراولین دستور از بیست دستور انتوان لاوی امده است: از افسوس و ترحم بگریزید زیرا اینانند که نیرومند را ازپای در می اورند(همان. ص103) دراین فیلم شاهدیم که جان میلتون از جهنم بیرون می اید تا نگذارد نوه اش کشته بشود.
بارها سخن از قتل دختر میلتون توسط کینگ می شود. هم کینگ درصدد انتقام جویی است هم میلتون ولی اصل ماجرا که میلتون باشد درصدد انتقام گیری نهایی است.چیزی به اسم بخشش دراین فیلم وجود ندارد . درهمه خرده روایت ها فقط صحنه های اکشن درگیری است و همه به نوعی درگیر انتقام جویی اند وبه همین روست که خشم و خشونت به عنوان نمود رفتاری حس انتقام گیری درتمام فیلم دیده می شود.جهنم مدرن که توصیف شد سرشار ازخشونت مدرن است. خشونت ها دیگر رنگ و بوی سابق ندارد بلکه به موازات مدرن تر شدن بشر ، قدرت اذیت و آزار اش نیز بیشتر شده است. امنیت نه امنیت روانی، نه امنیت جانی، هیچ یک وجود ندارد.
ششم.فیلم drive angry من جمله فیلم های هالیوود است که مناسک و آیین شیطان پرستان را به تصویر می کشد.گویی شیاطین انسی دیگر بی محابا به ابراز عقاید خود مشغولند وازهیچ نمی هراسند. شیطان برای ترویج آنچه شیطانی است یا پنهان عمل می کند یا اشکار. گاهی درقالب یک رنگ و لعاب دینی سخن خود را میگوید، گاهی ظاهری فریبنده و حق نما می گیرد ولی درهرصورت زمینه می چیند اول پنهان تا بعد آشکارا و علنی نمایش بدهد. شیطان پرستی اگرچه سه دوره بدوی ، قرون وسطی و مدرن دارد ولی تاسیس کلیسای شیطان توسط انتوان لاوی در1966 میلادی فتح باب جدیدی درفعالیت آنها محسوب می شود.
اگرچه قبلا با مخالفت هایی اشکار و جدی مواجه می شدند و عمده اعمل و افکارشان مخفیانه بود ولی به تدریج و اندک اندک و خرد خرد راه به بیرون یافته است. برگزاری کنسرت ها، انتشار کتاب ها، جلب حمایت نهادهای رسمی، و تولید فیلم ها به گسترش شیطان پرستی مدد رسانده است.
درآخرالزمان چنانچه روایات شیعی می گویند شرور و معاصی زیاد خواهد شد. شیطان تمام توان خود را به کارخواهد گرفت و با تمام قوا، تمام اعوان و انصار جنی و انسی خویش به میدان خواهد آمد تا نگذارد وعده دیرین الهی تحقق بیابد.
خداوند وعده داده است که زمین به ارث بندگان مستضعف و صالح او خواهد رسید و مهدی موعود (عج) به حاکمیت نیروهای شر خاتمه خواهد داد. طبیعی است که شیاطین جنی و انسی با هرچه قدرت و امکان دارند به صحنه بیایند تا به زعم خود جلوی فرج نهایی را بگیرند.. شیطان این باره تمام قد به میدان امده است و دیگر اشکارا می گوید و عمل می کند. فرج حضرت ولی عصر (عج)، راه رهایی از جهنم مدرن است.
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=