0

اشعار فريدون مشيری

 
king007
king007
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آذر 1389 
تعداد پست ها : 698
محل سکونت : فارس

پاسخ به:اشعار فريدون مشيری
چهارشنبه 11 دی 1392  6:12 PM

یادش به خیر
عهد جوانی
که تا سحر
با ماه می نشستم
از خواب بی خبر
اکنون که می دمد سحر از سوی خاوران
بینم شبم گذشته
ز مهتاب بی
خبر
این سان که خواب غفلتم از راه می برد
ترسم که بگذرد ز سرم آب بی خبر

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها