شفاعت عقوبت در قرآن و عهدین 2
چهارشنبه 11 دی 1392 10:04 AM
بخش دوم
گستره شفاعت
با توجه به ارتباط عمل شفاعت با چهار صفت متعالی الهی (رحمان، غفار، رحیم و عدالت)، کارکرد شفاعت هم در دنیا و هم در آخرت خواهد بود؛ کارکرد آن در دنیا عبارت است از: رهبری، هدایت و امیدواری شفیع. ازاینرو، قرآن مجید میفرماید: لازم است گنهکاران با حضور در پیشگاه پیامبر، به او توسل جسته و از او بخواهند که در حق آنان از خداوند طلب آمرزش کند. «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمً». (نساء / 64) همچنین خداوند به پیامبر امر میکند که در حق آنان دعا و طلب آمرزش کند؛ «وَ صَلِّ عَلَیهمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ». (توبه / 103)
با توجه به اینکه شفاعتکننده حقیقی خداوند است، زنده یا مرده بودن شفیع، تأثیری درصورت مسئله نداشته، موجب شرک به خداوند نخواهد شد؛ افزون بر این، در قید حیات نبودن شفیع، حداکثر، موجب لغو بودن شفاعت خواهد بود. کارکرد شفاعت در ظرف آخرت نیز، عبارت است از: تخفیف عذاب، سقوط عذاب (دفع یا رفع) و ترفیع مقام بهشتیان (حتی انبیا و اولیا).
خلاصه کلام اینکه دامنه شفاعت براساس آیات قرآن مجید از دنیا آغاز و تا روز محشر و حتی خروج گنهکاران از جهنم، پس از مدتی؛ ادامه مییابد.
قرآن مجید درباره شفاعت در آخرت میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ لا یغْفِرُ أَنْ یشْرَکَ به وَ یغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَنْ یشَاءُ». (نساء / 48) همچنین میفرماید: «یوْمَ لا یغْنِی مَوْلًى عَنْ مَوْلًى شَیئًا وَ لا هُمْ ینْصَرُونَ * إِلَّا مَنْ رَحِمَ اللَّهُ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ». (دخان / 41 و 42)
آخرین جایگاه شفاعت کجاست؟
جایگاه خاص شفاعت ظرف قیامت و قبل از ورود به بهشت و جهنم است، اما ممکن است در جهنم نیز، صورت بگیرد. بدینمعنا که برخی ممکن است در جهنم مورد تخفیف واقع شوند. قرآن مجید میفرماید: «فَأَمَّا الَّذِینَ شَقُوا فَفِی النَّارِ لَهُمْ فِیهَا زَفِیرٌ وَ شَهیقٌ * خَالِدِینَ فِیهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّکَ إِنَّ رَبَّکَ فَعَّالٌ لِمَا یُرِیدُ». (هود / 106 و 107)
ازاینرو، نتایج شفاعت برای مؤمنان گنهکار در وادی محشر متفاوت از همدیگر است. بدینمعنی که اثر شفاعت برای عدهای از مؤمنان تعجیل در حسابرسی، تخفیف حساب، از بین رفتن ترس و اضطراب قیامت، تخفیف عذاب، سقوط عذاب و فراهم آمدن اسباب خروج از آتش برای جهنمیان، پس از مدتی خواهد بود.
امام خمینی(ره) درباره ظرف شفاعت نوشته است:
ممکن است شفاعت در همان آنی که نفس تمام شد حاصل شود، ... و ممکن است (در برزخ) نور ایمان ساطع گردد؛ و ممکن است اول زمان روز قیامت و یا در یکی از مواقف و یا بعد از مدتی که در جهنم سوخت این توفیق حاصل شود. (موسوی خمینی، 1382: 200)
قلمرو شفاعت
ازجمله پرسشهای مربوط به شفاعت عقوبت، پرسش از نوع اعمال و اشخاصی است که شفاعت شامل حالشان میشود. اما قبل از پرداختن به آن مشخص شدن شافع، مشفوعله و مورد شفاعت ضروری است.
شرایط شافعان از نظر قرآن مجید
قرآن مجید تنها کتاب آسمانیای است که شرایط شافعان را بیان کرده است. این شرایط عبارتاند از:
1. موحد و یکتاپرست بودن شافعان (خواه ملک باشد یا انسان)؛ «لا یشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى». (انبیا / 28) شفاعت در گرو رضایت الهی است، و چون خداوند از اهل توحید راضی است؛ شفاعت موحدان مورد قبول اوست؛
2. مطلع بودن شفیع از حال شفاعت شونده، چراکه در غیراینصورت، ممکن است شفاعت وی نادرست باشد.
شفاعتکنندگان
با توجه به شرایط شافعین میتوان گفت، از نظر قرآن مجید شافعین عبارتاند از:
الف) فرشتگان؛ «وَکَمْ مِنْ مَلَکٍ فِی السَّمَاوَاتِ لا تُغْنِی شَفَاعَتُهُمْ شَیئًا إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ یأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ یشَاءُ وَ یرْضَى». (نجم / 26)
ب) پیامبران، (بهویژه پیامبراسلام) علما، صلحا، شهدا و توبهکنندگان؛ «شَهدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلائِکَةُ وَأُولُوا الْعِلْمِ قَائِمًا بالْقِسْطِ». (آلعمران / 18)
ج) نماز شبخوانها؛ خداوند برای کسانی که نماز شب میخوانند امتیازاتی قرار داده است که پیامبر اسلام نمونه عالی آن است. خداوند میفرماید: «فَتَهَجَّدْ به نَافِلَةً لَکَ عَسَى أَنْ یبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَحْمُوداً». (اسراء / 79) ائمه معصومین، مقام محمود را به مقام شفاعت تفسیر کردهاند.
د) پرهیزکاران، «الْأَخّلأ یوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِینَ». (زخرف / 67)
از نظر حضرت آیت الله جوادی آملی شفاعتکنندگان عبارتاند از:
رسول گرامی اسلام، حضرت علی(ع)، حضرت فاطمه زهرا÷، امامان معصوم، پیامبران الهی، فرشتگان، شهیدان راه خدا، دانشمندان و دینپژوهان، دانشپژوهان و قرآن، خویشاوندان (رحم ـ حمیم)، همسایگان، مؤمنان و پارسایان، امانتداران، توبه و بازگشت به خدا، درود بر محمد و آل او(ع)، اطفال سقط شده، صدیقان، پیکارگران با زبان، قلم و شمشیر و قرآن. (جوادی آملی، 1383 ب: 5 / 140 و 141)
شفاعتشوندگان
عمل شفاعت شامل گروه و صنف خاصی خواهد شد. طلب استغفار و شفاعت برای گناهکاران، در دنیا ـ مانند طلب استغفار حضرت یعقوب(ع) برای فرزندان خود ـ با توجه به توبه و پشیمانی، و به لحاظ ایمان آنان است. اما ازآنجاکه در ظرف آخرت احباط ممکن نیست، قلمرو شفاعت عقوبت برای گنهکارانی است که ایمان آنان در درگاه الهی پذیرفته شده است.
پیامبراسلام فرمودند: «انّما شَفاعَتی لِاَهْلِ الَکبائِرِ مِنْ اُمَّتی» (ابنبابویه قمی، 1413: 3 / 574) درحقیقت شفاعتکننده، ایمانی که نیاز به مکمل دارد یا سببی که نیاز به تتمیم دارد را شفاعت میکند. همچنین پیامبر اسلام فرمودند: «و اما شَفاعَتی فَفی اهلِ الکَبائِر ما خَلا أَهْلَ الشّرکِ والظُّلمِ»؛ بنابراین، از دیدگاه اسلام، شفاعت شامل اهل شرک و اهل ظلم نمیشود. (جوادی آملی، 1383 ب: 5 / 106)
پرسش دیگر اینکه آیا شفاعت در علو درجات (زیادی ثواب) فقط برای مردم است یا درباره انبیا نیز، صادق است؟ اگر انبیا نیز، شامل شفاعت میشوند، آیا مردم میتوانند از انبیا شفاعت کنند یا فقط انبیا میتوانند شفیع همدیگر باشند؟ یا خداوند خودش بهصورت مستقیم در حق آنان شفاعت میکند؟ با توجه به جایگاه و منزلت شفیع در درگاه الهی؛ بهنظر میرسد، مردم عادی نمیتوانند برای انبیا شفاعت و درخواست علو نمایند؛ ازاینرو، علامه حلی و محقق طوسی نوشتهاند: شفاعت از ناحیه امت در حق حضرت محمد(ص) باطل است. (قوشچی، بیتا: 416؛ حلی، 1363: 167)
اما مفسر قرآن، آیتالله جوادی آملی درباره شفاعت مردم در حق انبیا و همچنین شفاعت انبیا در حق همدیگر نوشته است: «شفاعت عالی از دانی، در هر دو مورد (تخفیف عذاب و طلب منافع زیاد و علو درجات) صحیح است. اما درخواست علو درجه برای رسول اکرم شفاعت نیست؛ زیرا هر زیاده منافع شفاعت نخواهد بود». (جوادی آملی، 1383 ب: 5 / 147) ممکن است منظور ایشان دعا مردم مؤمن برای علو مقام پیامبراکرم(ص) باشد که از موضوع شفاعت مصطلح خارج، و جزء موضوع دیگری به نام مستجاب بودن دعای مؤمن در حق برادر مؤمن است. زیرا خداوند فرمود: «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ».
آیتالله جوادی در ادامه نوشته است: «عالیترین مراتب شفاعت آن است که برکت پیامبر و اهلبیت^ شامل حال پیامبران و مرسلین گذشته میشود». (همان: 167)
دورشدگان از شفاعت
قرآن مجید در برخی آیات خود کسانی را که مشمول شفاعت نمیشوند، بیان داشته است. ازجمله مشخصههای این افراد نداشتن شرط قابلیت شفاعت (یعنی ایمان) است:
1. منع شفاعت از منکران روز رستاخیز؛ «وَ کُنَّا نُکَذِبُ بیوْم ِ الدِینِ * حَتَّى أَتَانَا الْیقِینُ * فَمَا تَنْفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِینَ». (مدثر / 48 ـ 46)
2. منع شفاعت از ظالمین؛ «یا أَیّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یأْتِی یوْمٌ لا بَیعٌ فِیه وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفَاعَةٌ وَالْکَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ» (بقره / 254) کسانی که ایمان نمیآورند یا حدود الهی را رعایت نمیکنند، ظالم شمرده میشوند.
3. منع شفاعت از خاندان بنیاسرائیلی که به پیامبر اسلام ایمان نیاوردند؛ «وَاتَّقُوا یوْمًا لا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیئًا وَ لا یُقْبَلُ مِنْهَا عَدْلٌ وَ لا تَنْفَعُهَا شَفَاعَةٌ وَ لا هُمْ ینْصَرُونَ». (همان / 123)
4. منع شفاعت بتپرستها؛ بهزعم بتپرستان، در قیامت، بتها شفیعان آنها خواهند بود؛ ازاینرو، بتها را میپرستیدند. قرآن برای ابطال این عقیده میفرماید: «وَلَمْ یکُنْ لَهُمْ مِنْ شُرَکَائِهمْ شُفَعَاءُ وَ کَانُوا بشُرَکَائِهمْ کَافِرِینَ». (روم / 13) و «أَم ِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّه شُفَعَاءَ قُلْ أَوَلَوْ کَانُوا لا یمْلِکُونَ شَیئًا وَ لا یعْقِلُونَ». (زمر / 43)
5. منافقین؛ «سَوَاءٌ عَلَیهمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ یغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ». (منافقون / 6)
اهداف و آثار اعتقاد به شفاعت عقوبت
امکان شفاعت از نظر عقلی منعی نداشته، در قرآن مجید و کتاب عهد عتیق و عهد جدید نیز، مطرح شده است. بهنظر میرسد اهداف کلان طرح شفاعت در قرآن و کتب مقدس عبارتاند از:
1. امیدوار بودن گنهکاران به رحمت الهی؛
2. تحریک گناهکاران به جبران مافات؛
3. امیدوار کردن مؤمنان به ترفیع مقام در آخرت با توجه به رحمت الهی.
البته هدف اخیر مخصوص قرآن و عهد جدید و کتب آسمانیای است که از قیامت سخن گفتهاند و قائل به استقلال افعالی شفیع نیستند. اهداف مزبور در زندگی معتقدان به شفاعت، آثار و جلوههای گوناگونی دارد که برخی از آنها عبارتاند از:
1. نجات و بازگشت به کارهای شایسته، همانطور که توبه موجب تحول درونی میشود؛
2. پاکسازی فضای روحی و تقویت ایمان انسان؛
3. ممانعت از مکافات دنیوی اعمال و سقوط عذاب اخروی در روز جزا؛
4. ایجاد ارتباط اخلاقی با شافعان و رعایت اعتدال در زندگی (میان خوفورجا)؛
5. اعتقاد به شفاعت بهمنزله یکی از سنتهای الهی در ثواب و عقاب؛ نه یک عمل استثنایی برای گروه، ملت یا قوم خاص؛
6 . ایجاد میل و رغبت مشفوع له به شافعین و شکلگیری تولّا و تبرّا؛
7. زنده نگه داشتن نام و یاد شافعان، با توجه به تاریخ تولد و مرگ آنها، و زیارت مشاهد آنان و سفرهای دینی؛
8 . برقراری ارتباط و مراوده با محبین شافعین و دوری از دشمنان آنان؛
9. بیانگر سبقت رحمت الهی بر غضبش است؛
10. بیانگر گسترده بودن رحمت خاص خداوند در امور تشریعی مانند امور تکوینی؛
11. بیانگر صفت دیگر خداوند در آخرت یعنی رحیم بودن او با خواص و مؤمنان است.
استاد مطهری درباره اصل موضوع شفاعت در عالم تکوین نوشته است:
در نظام هستی، یکی از جلوههای رحمت الهی، نمود تطهیر است. دستگاه آفرینش دارای خصیصه شستوشو و تطهیر است. اینکه دریاها و گیاهان، گاز انیدرید کربنیک هوا را میگیرند و جو را تصفیه میکنند. یکی از مظاهر تطهیر است. اگر هوایی که بهوسیله تنفس موجودات زنده و احتراق مواد سوختی آلوده شده است، بهوسیله پالایشگاه گیاه و دریا پاک نمیشد، جو زمین در مدت کوتاهی صلاحیت زیستن را از دست میداد، زیرا تنفس در آن غیرممکن میگشت.
تجزیه لاشههای حیواناتی که میمیرند، و همچنین تجزیه زوائدی که از موجودات زنده دفع میگردد یک نمونه دیگر از پالایش و تطهیر آفرینش است. همینگونه که در مادیات و قوانین عالم طبیعت، مظاهری از تطهیر و تصفیه وجود دارد، در معنویات هم مصادیقی از برای تطهیر و شستوشو یافت میشود. مغفرت و محو عوارض سوء گناه از این قبیل است. (مطهری، 1368: 232).