0

آيات و روايات پيرامون {دوستي و برادري }

 
komail1012531
komail1012531
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2990
محل سکونت : قم

پاسخ به:آيات و روايات پيرامون {دوستي و برادري }
سه شنبه 10 دی 1392  11:22 PM

برادر كامل .

ـ امام حسن عليه السلام اى مردم ! من يكى ازبرادران خود را به شما معرفى مى كنم كه به نظر من از بزرگترين انسانها بود مهمترين چيزى كه او را در نظرم بزرگ كرده بود خردى و بى ارزشى دنيا در نگاه او بود, از حاكميت شكم خود آزاد بود, بنابر اين آنچه را نداشت نمى خواست و هرگاه به آن دست مى يافت زياده روى نمى كرد, محكوم شهوت خود نبود و لذا خرد و انديشه اى سست نداشت , از حاكميت نادانى به در بود, از اين رودستش را به سوى چيزى دراز نمى كرد مگر با اطمينان به اين كه فايده اى در بردارد.
نـه خـواهـش و آرزويـى داشـت , نـه به خشم مى آمد و نه دلتنگ و آزرده مى شد بيشتر عمرش را خـمـوش بـود, ولـى چون لب به سخن مى گشود بر گويندگان چيره مى شد در هيچ مجادله و دعوايى خود را وارد نمى كرد و تا در حضور يك قاضى نبود برهان ودليل نمى آورد از برادران خود غافل نبود و چيزى را به خود اختصاص نمى داد و آنها را از آن محروم نمى كرد ناتوان بود وديگران نـيـز او را نـاتـوان مـى يـافتند, اما به گاه كار و كوشش شير ژيان بود هيچ كس را براى كارى كه مـى تـوان بـراى آن عـذرى آوردسـرزنـش نـمـى كـرد تا عذر خواهى مى ديد به آنچه مى گفت و نـمـى گـفـت عـمـل مـى كـرد   ((5)) هـر گـاه دو كـار برايش پيش مى آمد كه نمى دانست كدام يك بهتراست مى نگريست كه كدام يك به خواهش نفسانى نزديكتر است خلاف آن عمل مى كرد از دردى شـكايت نمى كرد مگر نزد كسى كه اميد داشت او را بهبود بخشد و جز با كسى كه اميد خير خـواهـى از او داشـت مـشـورت نمى كرددلتنگ و آزرده نمى شد, به خشم نمى آمد, لب به گله و شكايت نمى گشود و به هوس چيزى نمى افتاد, انتقام نمى كشيد و از دشمن غافل نبود.
بـر شـمـا باد به چنين خويهاى پسنديده اى , اگر توان آنها را داريد و اگر تاب همه آنها را نداريد, فراچنگ آوردن اندك بهتراست از فرو گذاشتن بسيار.
ـ امـام عـلى عليه السلام در گذشته برادرى دينى داشتم كه خردى و بيمقدارى دنيا در نگاه او , وى را در چشم من بزرگ مى داشت واز حاكميت شكم خود بيرون بود.

یا صاحب الزمان علیه السلام

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها