پاسخ به:هفته هفدهم:...( " دوری از صفت رذیله عجب و تکبر "). ...
چهارشنبه 11 دی 1392 8:34 PM
راههاي دوري از عجب و غرور
از آفت هاي بزرگ عبادت ، ((غرور)) و عجب است . چگونه مي توان آنرا درمان كرد، يا به آن گرفتار نشد? توجّه به نكات زير، حالت پيشگيري يا درمان نسبت به اين آفت تباه كننده نماز و ساير عبادت ها دارد:1 آيا واقعا عبادت كرده ايم ?
گاهي انسان در ((جهل مركب )) است و مي پندارد كه به عبادت خدا مشغول است در حاليكه به بيراهه مي رود و كارهاي خود را بيش از حدّ بها مي دهد. گاهي كارهاي ناپسند، در نظر انسان ((كار نيك )) جلوه مي كند و ابليس نيز در اين زمينه ، فعّال است . قرآن در آياتي چند به اين ((تزيين عمل سوء)) اشاره دارد. از جمله در اين آيه ها: ((أفمن زين له سوء عمله فرئاه حسنا)) (33) و((الذين ضل سعيهم في الحيوة الدنيا وهم يحسبون أنهم يحسنون صنعا)) (34) و ((زين لهم سوء أعملهم )) (35) 2
آيا عبادت هاي ما قبول شده است ?
در بحث شرايط و نشانه هاي قبولي عبادت ، خواهيد خواند كه ارزش مهم ّ عبادت ها و نماز به قبولي آنهاست و خداوند از بندگان شايسته و اهل تقوا عبادت را مي پذيرد و انفاق و صدقات را قبول مي كند. (36) انساني كه به قبولي عبادت مطمئن نيست ، چرا مغرور به آن شود?...3 آيا عبادت هاي ما تباه نشده است ? برخي از گناهان است كه نماز و عبادت هاي يك عمر را ((حبط)) و تباه مي كند و
افراد، از بازار عمل ، تهيدست برمي گردند. نماز و عباداتي كه همراه با برخي معصيت هاست ، آيا از حبط شدن به سلامت گذشته است تا به آنها دل خوش كنيم ?(َ37)4 آيا حسن عاقبت خواهيم داشت ?
بسيارند آنانكه گرفتار فرجام بد و عاقبت سوء شدند. حسن عاقبت و عاقبت بخيري نعمت بزرگي است كه اولياء خدا همواره از خداوند مي طلبيده اند. حضرت يوسف از خدا خواسته كه : مرا مسلمان بميران ((و توفني مسلما)) (38)
قرآن مي گويد: خردمندان ، يكي از خواسته هايشان از خدا آنست كه آنان را با نيكان بميراند. ((وتوفنا مع الا برار)) (39) درخواست هدايت به ((صراط مستقيم ))، دعا به تداوم اين راه است و قرآن در چند جا عاقبت را از آن اهل تقوا مي شمارد:
((والعاقبة للمتقين )) (40)
مگر شيطان با آنهمه عبادت ، از محضر خدا رانده نگشت ? مگر افرادي پس از يك عمر نماز و عبادت ، در بدترين وضع روحي و عملي و گمراهي از دنيا نرفتند? پس نبايد به وضع فعلي مغرور شد!5
مقايسه عبادت ها و نعمت ها
ما هر چه داريم از خداوند است . نعمت سلامتي ، اعضاء، امكانات و رزق ، همه از الطاف خداوند مي باشد. توفيق عبادت هم از اوست . سراپا غرق در نعمت هاي اوييم ، او براي آنكه مارا به سعادت برساند، دعوت مي كند، راهنما مي فرستد، تشويق مي كند، وسيله مي دهد، مارا در هر مكان و زمان و شرايط و سن ّ و وضعي كه هستيم به حضور مي پذيرد، فراريان را هم قبول مي كند، از تكرار درخواست و حضور خسته نمي شود، از پذيرايي كم نمي كند، عبادت هاي ناقابل را هم مي پذيرد و گران هم مي خرد، عيوب را مي پوشاند و صدها لطف و انعام ديگر.
آيا عبادت ما در مقابل نيكي هاي او به چه حسابي مي آيد? ((و ما قدر اعمالنا في جنب نعمائك ?))6
مقايسه عبادت ها و غفلت ها
. به خانه زهرا(س ) رفتم تاخبر دهم ، فرمود: اين حالت ، از خوف خدا براي علي (ع) پيش مي آيد. سپس ، آبي آورديم وعلي (ع) به هوش آمد ومن نيز مي گريستم . وقتي به هوش آمد، گفت : اي ابودرداء! چگونه مرا مي بيني ، آنگاه كه در قيامت ، مرا به سوي حساب ، فرا خوانند و گنهكاران به عذاب خداي يقين كنند. (43)
آري ، غرور به عبادت هاي ناچيز، در مقابل وسعت نياز ما به رحمت پروردگار، نشان غفلتي ديگر است .8
مقايسه عبادت خود با عبادت اولياء خدا
عبادات ناچيز ما، در مقايسه با عبادت هاي اولياء اللّه ، به راستي كه اندك است . با آنكه آنان ، معصوم بودند و در عبادت و نيايش و بندگي ، سرآمد عصر خويش و همه دوران ها به حساب مي آمدند، امّا آنهمه اهل توجّه به پروردگار و عبوديّت در آستان او بودند. ما كه سراپا نقص و عجز و نيازيم ، بايد بسي بيشتر عبادت كنيم . توجّه و شناخت نسبت به عبادت اولياء خدا، مارا از مغرور شدن به نماز و دعايمان باز مي دارد. اينك به چند نمونه اشاره مي كنيم : (44) 1 پيامبر خدا (ص ) بسيار عبادت مي كرد و خود را به مشقّت مي انداخت ، تا آنكه اين آيه نازل شد: ((طه . مآ اّنزلنا عليك القرّان لتشقي )) (45