پاسخ به:هفته هفدهم:...( " دوری از صفت رذیله عجب و تکبر "). ...
جمعه 6 دی 1392 8:21 PM
عجب و کبر صفاتی هستند که مفهوم و ریشه مشترکی دارند و هر دوی آنها در خودبزرگ بینی و غرور به خود مشترک هستند، اما فرق میان آنها این است که: کبر به این معنا است که شخص، خود را بالاتر از دیگران بداند، ولى در عجب، پاى کس دیگری در میان نیست؛ بلکه معجِب؛ (شخصی که دچار عجب شده)، کسی است که به خود ببالد و از خود راضی باشد و خود را کسی بداند. کبر ثمره عجب است؛ زیرا که عجب خودپسندى است و کبر بزرگى کردن بر دیگران و خود را برتر از دیگران دانستن است. خودخواهی و علاقه زیاد به خود باعث می شود که وقتی انسان در خود کمالى دید، حالت خودپسندی و سروری به او دست دهد که به آن حالت «عجب» میگویند، و وقتی در اثر همین خودپسندی و حب نفس، دیگران را فاقد آن کمال گمان کند، حالت دیگرى به او دست میدهد که عبارت است از: خود را برتر دیدن، که به آن «کبر» میگویند. تمام اینها در باطن است، ولی اثر آن در ظاهر، چه در ظاهر بدن و چه در عمل و گفتار، «تکبر» است.
امام صادق (علیه السلام) میفرماید: «حواریون به عیسی بن مریم (علیهما السلام) عرض کردند: ای معلم خیر و نیکی! به ما بیاموزید که کدام چیز سختتر است؟ فرمود: سختترین چیزها خشم خدای عزوجل است، عرض کردند: به چه چیزی خشم خدا نگهداری میشود؟ فرمود: به اینکه شما خشمگین می شوید، عرض کردند: مبدأ خشم چیست؟ فرمود تکبر و جباری و حقیر شمردن مردم».(1)
(1). صدوق، محمد بن علی، خصال، ج ۱، ص ۶
دی شیخ با چراغ همیگشت گرد شهر
کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست