پاسخ به:سرگرمی "یـک شـعـر یـک شـاعـر"
سه شنبه 15 بهمن 1392 12:13 PM
پروانه نجاتی
آن، ز ژولیدگی مویش گفت وین، ز بیرنگی رویش پرسید
گر چه آهسته سخن میگفتند همه را گوش فرا داد و شنید
گفت خندید به افتاده، سپهر زان شما نیز بمن میخندید
دی شیخ با چراغ همیگشت گرد شهر
کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست