80 درصد جوانان بياطلاع از راه مقابله با ايدز
پنج شنبه 28 آذر 1392 12:01 PM
پريسا هاشمي در مطلبی در تهران امروز نوشت: ايدز، از آن «مگو»هاست. بيماريای که بسياري نه از درمان که حتي از فاش شدنش هم ميترسند. انتقال از طريق سرنگهاي آلوده و رفتارهاي پرخطر بيشتر از هر چيزي «ايدز» را بدنام کرده است. آخرين آمارها نشان ميدهد بيش از 30درصد مبتلايان به ايدز در کشور از طريق رفتارهاي پرخطر به ويروس HIV آلوده شدهاند. زنگ خطري که وزارت بهداشت آن را به صدا در آورد و از کارشناسان و رسانهها خواست درباره آن اطلاعرساني کنند. از سوي ديگر اما پيشگيري از ايدز بسيار آسان است.
تغيير سبک زندگي، دوري از رفتارهاي پرخطر، آشنايي با روشهاي پيشگيري و... ميتواند مانعي براي گسترش اين بيماري «بدنام» در کشور باشد. اما در ايران پيشگيري به اين راحتيها هم نيست. حجب و حياي ذاتي ايرانيان، عدم پذيرش عفت عمومي جامعه درباره روشهاي انتقال آن، خط قرمزهاي آموزشي و همه و همه دست به دست هم دادهاند تا نتوان به راحتي درباره ايدز در کشور صحبت کرد.
همين موضوع هم باعث شده محمدمنير صفيالدين رئيس دفتر يونيسف در ايران بگويد: «بر اساس مطالعهاي که وزارت بهداشت انجام داده فقط ۱۶ درصد دختران و ۲۰درصد پسران راههاي مقابله با ايدز را ميدانند يعني ۸۰ درصد آنها در اين خصوص اطلاعاتي ندارند.» اما يونيسف همچنان اميدوار است چالشهايي که نظام آموزشي ايران با آن روبهرو است را از سر راه بردارد. کارشناسان اعتقاد دارند که بايد کودکان و نوجوانان در سيستم آموزشي، راههاي مقابله با اعتياد و ايدز و حوادث را بياموزند و چه کسي بهتر از معلمان مدارس؟ چرا که آنها ميتوانند اين آموزشها را به کودکان بياموزند و اين همان ارزش افزوده آموزش است يعني توانمند کردن فرد براي مقابله با چالشهاي روبهرو با زندگي؛ و سختي کار دقيقا همينجاست، اينکه همه چيز را نميشود با دانشآموزان در ميان گذاشت.
برای مبارزه با بيماري و پيشگيري وضعيت قابلقبولي نداريم
دکتر محمدتقي حسنزاده، رئيس مرکز مطالعات و پژوهشهاي وزارت ورزش و جوانان يکي از افرادي است که معتقد است درباره موضوعات خاصي مانند ايدز، بايد حتما سبک زندگي جوانان و نوجوانان مورد مطالعه قرار بگيرد و در موارديکه اين سبک زندگي پرخطر باشد آنجا دستگاههاي متولي وارد عمل شوند و نسبت به هوشياري افراد و انجام اقدامات پيشگيرانه اقدام کنند. او ميگويد: بيشترين مشکلات که تمام قشرهاي جامعه ما با آن روبهرو هستند و با توجه به تغييرات در عرصههاي مختلف سياسي، فرهنگي، اجتماعي و... تغيير در سبک زندگي افراد است. بنابراين براي اينکه بتوانيم با اين تغيير سريع خود را وقف دهيم و راه را اشتباه نرويم بايد تواناييها و مهارت خود را افزايش دهيم. اين موضوع براي جوانها ضرورت بيشتري دارد. در شرايط بحران و بخشهاي مختلف زندگي کسب اطلاعات، داشتن شناخت درست و مهارت متناسب با شرايط متغير بسيار مهم است. امروزه با توجه به اينکه زندگي ما به گونهاي است که اطلاعات، تغييرات و دانش، شرايط و تغييرات انسانها را محاصره، نيازها را متنوع و گسترده کرده است، راهي نداريم جز اینکه خود را از نظر توانمنديهاي علمي، دانشي، مهارتي آماده کنيم.
رئيس مرکز مطالعات و پژوهشهاي وزارت ورزش و جوانان در ادامه با بيان اينکه يکي از خلأهاي اطلاعاتي موجود، عملکرد نهادهاي آموزشي و اطلاعرساني است که نتوانستهاند شرايط لازم را فراهم کنند، ميافزايد: اطلاعات درست بايد به موقع در دسترس افراد قرار گيرد. جوانان به عنوان يک قشر خاص و سرمايه اجتماعي بيشتر در معرض تهديد و آسيبها هستند. پيشنهاد روشن اين است که آگاهي از آسيبها در مراکز آموزشي افزايش پيدا کند و اطلاعرساني ما روزآمد باشند. جريان دريافت اطلاعات و سواد رسانهاي جوانان ما با توجه به بستر و شيوههاي اطلاعرساني نيازهاي شرايط سني امروز (در حوزه اشتغال، ازدواج، اوقات فراغت و...) آنها را مرتفع کند.
به گفته وي خطر يا آسيب يا هر نوع بيماري از نوع جسمي، روحي، جنسي و... حوزههاي خاص خود را دارند. بيماري ايدز نيز روند رو به رشدي دارد خوشبختانه جوانان ما از خط قرمز آن عبور نکردهاند. خيلي از کساني که به دام اين بيماري ميافتند از روي ناآگاهي و عدم شناخت است و راههايي که براي بروز اين بيماري وجود دارد کنترل نميشوند. بايد با اين مشکلات واقعبينانه برخورد شود نه اينکه به دليل مشکلات اخلاقي آنها را مطرح نکرده و از آنها فاکتور بگيريم. پيامدها و آثار پرخطر اين بيماري را براي جامعه به ويژه جوانها تدوين بکنيم. امروزه کسي نيست که از اين نوع بيماريها دفاع کند.
دکتر محمدتقي حسنزاده با اشاره به اينکه ميتوانيم خيلي راحت و بدون در نظر گرفتن جنبههاي منفي با توجه به اهميت و ضرورت اين کار اطلاعرسانيها را سطحبندي کنيم و در مکانهاي خاص اين آموزشها و اطلاعرساني انجام شود، ميگويد: خوشبختانه صدا و سيما هم در حال حاضر روي اين موضوعات خوب مانور ميدهد. سطح شناخت و آگاهي جوانان بد نيست. جوانان ما با پرخطر بودن و مرگ تدريجي ايدز آشنا هستند ولي اطلاعاتي براي مبتلا نشدن به آن نياموختهاند و در مبارزه با بيماري و پيشگيري وضعيت قابل قبولي نداريم. خيلي از نيازهاي جوان را بايد خانواده رصد کرده و آن را مديريت کند. جوان نقش ويژهاي در خانواده داشته و در خانواده و جامعه تاثير بسزايي دارد.رئيس مرکز مطالعات و پژوهشهاي وزارت ورزش و جوانان با اشاره به تاثيرگذاري خبرها و اطلاعرساني در آسيبهاي اجتماعي ميگويد: معمولا با يک خبر واقعبينانه و قابل انتظار جوانان ميتوان به نتيجه دلخواه رسيد. نميخواهم بگويم که سانسور کنيم و خوشبينانه بگوييم همه چيز خوب است. ولي نگاه خوشبينانه به مسائل آسيبشناسي براي حرکت و ساماندهي و نگاه بدبينانه ميتواند هشدار باشد.
نوجوانان و جوانان را بيپناه نکنيم
دکتر سعيد معيدفر نيز در اين مورد به تهران امروز ميگويد: ايدز و هپاتيت از جمله بيماريهاي واگيرداري هستند که در رفتارهاي پرخطري مانند اعتياد به موادمخدر و استفاده از سرنگهاي آلوده، رفتارهاي جنسي خارج از روابط زناشويي و اخلاقي و مواردي از اين دست اتفاق ميافتد. البته در مواردي هم فرد از رفتارهاي پرخطري مانند انتقال خون، کسي که از يک فرد ديگري (زن از شوهر آلوده خود) به اين بيماري مبتلا ميشوند. ولي منشا عمده اين بيماري رفتارهاي پرخطر است. طبعا اين رفتارهاي پرخطر براي کساني پيش ميآيد که در شرايط متغير زندگي ميکنند. معمولا افراد ميانسال و سالمند درجه آلودگي کمتري دارند زيرا به ثبات زندگي رسيدهاند. به عبارتي ديگر نوجوانان و جوانان در دوره ريسک هستند و گاهي به عاقبت کارهايي که ميکنند نميانديشند. به عنوان مثال جواني که پشت موتور مينشيند و رانندگي بدي دارد ميداند که اين نحو رانندگي ممکن است جان او را بگيرد ولي از اين هيجان خوشش ميآيد.
وي با اشاره به اينکه بايد براي گرايشهاي ريسک کردن در نوجوانان و جوانان راه حلي پيدا کرده و آن را مديريت کنيم که ضمن اينکه درگير اين رفتارها ميشوند اما براي يک عمر زندگي شان تحت تاثير آن قرار نگيرد، ميافزايد: ميل به تحرک و ريسک در جوانها زياد است. در کشورهاي توسعه يافته اين را ميپذيرند که جوان و نوجوان در کنار تلاشهاي مثبتي که ميکند براي آموزش و موفقيت، اوقاتي هم صرف امور پرخطر کند منتهي بايد زمينه را جوري براي او فراهم کرد که ريسک او تاوان کمتري داشته باشد. متاسفانه در جامعه ما اين نگاه وجود ندارد که جوان نياز به چيزهاي ديگر دارد. وقتي که نميتوانيم نيازها را ديده و تشخيص دهيم آن موقع فعاليتهاي زيرزميني اتفاق ميافتد که براي آن جوان يا نوجوان خطرهاي تمام زندگي را دربردارد. يواشکي با دوستهايش سرگرم شدن، دور از چشم بزرگترها استفاده از موادمخدر، رابطههاي غيراخلاقي پرخطر و... اتفاقاتي است که وقتي ما نميخواهيم واقعيتها را بپذيريم رخ ميدهد.
به گفته اين جامعه شناس بايد تدبير جدي در اين مورد انديشيد، خطر ممکن است در حال حاضر گسترده نباشد ولي دير يا زود ممکن است از کنترل خارج شود و در حالي که بسياري از کشورهاي ديگر روند نزولي رشد بيماريهاي واگيردار مانند ايدز را طي ميکنند در جامعه ما اين روند به رشد شدت گرفته است. اين ناشي از اين است که آنها پذيرفتهاند و واقعبينانه براي آن کار ميکنند وليکن ما همين طور ماندهايم و تکليف خود را نميدانيم. اگر بخواهيم در تلويزيون، رسانهها و... آگاهي بدهيم ممکن است ديگران خطرهايي را مطرح کنند که اساسا در مورد اين موضوعها صحبت کردن باعث خدشه وارد شدن به عفت عمومي ميشود يا اين حرفها جزو اسرار مگوست که نبايد در مورد آن حرف زد و متاسفانه موضعگيريهايي که واقعبينانه نيست و نتيجهاش اين است که به ظاهر در مورد آن حرف زده نميشود ولي جامعه آلوده به انواع اين مشکلات و بيماريها و ناهنجاريهاست.
سعيد معيدفر با بيان اينکه ما نميتوانيم سبک زندگي را براي جوانمان تعيين کنيم، ادامه ميدهد: علت آن هم اين است که ما بزرگترها در زمان خودمان زيستهايم و امروز اگر ميخواهيم تاثيري بر زندگي جوانمان بگذاريم بايد خود را به دنياي او نزديک کنيم و آن را درک کنيم. هيچ تاثيري نميتوانيم روي آنها بگذاريم ولي اگر آنها را درک کنيم ميتوانيم تعامل نسلي و بين نسلي با آنها داشته باشيم تا آنها ما را بفهمند و بعد با هم اطلاعات را مبادله کنيم و هر دو سود ببريم. در جامعه ما فرض بر اين است که ما (نسلهاي بالاتر) درست فکر ميکنيم و همه چيز را ميدانيم و بهترين هستيم و جوان يا نوجوان در آلودگي غوطه ميخورد، دنيايش قابل قبول نيست، ناهنجار است و... اين يک تلقي نابرابر است. بديهي است که با اين طرز فکر جوان در مقابل شما موضع ميگيرد و راه حلهاي شما را هم نميپذيرد.
اين آسيبشناس ميگويد: اگر بپذيريم که آنها هم داشتههايي دارند و اتفاقا در برخي زمينهها بهتر از ما هستند و آنها هم اين را درک کنند که با آنها ميخواهيم معامله کنيم نه اينکه اراده خود را تحميل کنيم ميشود خطراتي را که ممکن است ما ببينيم و آنها حس نکنند به آنها گوشزد کنيم ولي متاسفانه در جامعه ما اين رابطه وجود ندارد. انشقاق نسلي و عدم مفاهمه نسلها وجود دارد و نتيجهاش هم بيپناه شدن جوانها و نوجوان و درگير شدن آنها با انواع خطرهاست.
منتظران مهدی آگاه باشید!
حسین را منتظرانش کشتند...