انگار خدا تحویلم نمی گیرد!/ وسواسی ها حتما بخونن!!
سه شنبه 26 آذر 1392 1:16 PM
دعا و نذر قطعا خوب و مۆثر است اما نباید به آن اکتفا کرد و فقط از آن توقع حل همه مشکلات را داشت. برای اصلاح رفتار و تفکر، یک «یا علی» مردانه بگویید و آن وقت دعا را هم ضمیمش کنید.
خطور افکاری ناراحت کننده که به صورت غیر اختیاری، ناخواسته و تکراری وارد ذهن می شود و فرد علی رغم تلاش در جهت جلوگیری از ورود آنها به ذهن، قادر به کنترلشان نیست، برای بسیاری اتفاق می افتد.
این را هم به یاد داشته باشیم که در سیستم خدا هم رسم بر این نیست که فکر گناه را گناه تلقی کنند و برای آن عذاب بنویسند.
این را هم فراموش نکنیم که ابزارهای شیطان برای آدم ها متناسب با شخصیت آنها است. قطعا کسی که به ندایی به دنبال شیطان می رود با کسی که مواظب چشم و گوش و لقمه ی غذا و ... است و مربی قرآن و طلبه و ...، برای شیطان یک جور نیست.
شیطان مجبور است برای آدم هایی که مراقبت بیشتری در زندگی دارند تا گول او را نخورند، از ابرازهای لطیف تر و دقیقتری استفاده کند تا به این راحتی ها لو نرود.
او همه ی توانش را می گذارد تا عقل و ذهن و احساسات انسان ها را تصاحب کند و آدمی را به عقب بکشاند. گاهی این اتفاقات خیلی خیلی نامرئی و ناهوشیار بوجود می آید.
خداوند در قرآن می فرماید: شیطان وسوسه دارد تا بتواند خودش را به انسان نزدیک و از خدا دور کند. به عبارتی همیشه و همه جا شلیک های وسوسه ی شیطان به سمت آدمی است.
جوانی خدمت امام صادق علیه السلام رسید و بیان داشت که من فکرایی در ذهنم می آید در حالی که از آنها بیزار هستم. آقا با یک طمأنینه و یک لبخند مهربانانه فرمودند: این نشانه ی ایمان تو است، اگر مۆمن نبودی که این ها برایت آزار دهنده نبود.
در حدیث دیگری ای از امام صادق (علیهالسلام) میخوانیم: «ما من مۆمن الا و لقلبه اذنان فى جوفه: اذن ینفث فیها الوسواس الخناس و اذن ینفث فیها الملك فیۆید الله المۆمن بالملك ، فذلك قوله و ایدهم بروح منه: هر مۆمنی قلبش دو گوش دارد، گوشی که در آن وسواس خناس (شیطان) می دمد، و گوشی که فرشته در آن میدمد، خداوند مۆمن را به وسیله فرشته تقویت میکند، و این همان است که میفرماید: و ایدهم بروح منه.
برای رهایی از افکار شیطان و اینکه بتوانیم شیطان را خلع سلاح کنیم، با ما همراه باشید :
1 ـ از آنجا که معمولاً این افکار به هنگام بیکاری به سراغ فرد میآید، سعی کنید با یک برنامهریزی دقیق و حساب شده تمام اوقات شبانه روزی خود را پر کنید و هیچ گاه بیکار نباشید. به مطالعه، نظافت اتاق، کمک به دوستان، ورزش و... مشغول باشید و هر گاه بیکار شدید خود را به کاری مشغول سازید.
2 ـ هرگاه افکار مزاحم به سراغ شما آمد خود را مشغول کار دیگری کنید و با ایجاد حواسپرتی از آن افکار مزاحم دوری کنید.
3 ـ هرگاه این افکار به سراغتان آمد و متوجه شدید، وسط افکار به خود بگویید: «بس است دیگر» و بدین وسیله رشته افكار مزاحم را قطع كرده و به سراغ مطلبى دیگر خواهید رفت.
4ـ ذكر این نكته لازم است كه غالبا افكار مشوش و آلوده از بازىهاى شیطان و وسوسههاى نفس است كه هدف از آن سرگرم كردن انسان و باز داشتن او از توجه به عبادت خدا و انجام اعمال نیك است و انسان باید در برابر این نوع افكار و هجوم آن بى اعتنا باشد و با پركردن فضاى قلب و سینه از یاد خداوند و ذكر او و تفكر در شگفتىهاى خلقت او جایى خالى براى شیطنت شیطان در قلب خود باقى نگذارد.
5- تلقین؛ به خود تلقین كنید كه من مىتوانم شك و تردیدهایم را رها كنم و به اصول فكرى خود كاملاً باور و ایمان دارم.
6- اذکار (لا اله الا الله) و (لاحول و لاقوة الا بالله) و تلاوت سوره ناس، کمک خوبی برای عبور از این افکار است.
هرچه دعا و نذر می کنم انگار خدا تحویلم نمی گیرد!
دعا و نذر قطعا خوب و مۆثر است اما نباید به آن اکتفا کرد و فقط از آن توقع حل همه مشکلات را داشت. برای اصلاح رفتار و تفکر، یک «یا علی» مردانه بگویید و آن وقت دعا را هم ضمیمش کنید.
7- در وضو و نماز هر چه شک پیش می آید اعتنا نکنید و مهم ندانید. البته مسائل وضو و غسل و نماز را در رساله بخوانید با دقت اما بعد دیگر به شکهای خودتان اعتنا نکنید هر نوع شک حتی اگر صد بار هم شک پیش آمد شما بنا بگذارید که نماز یا وضو درست است و به آن شک توجه نکنید.
8- شک در مسائل اصلی دین را بی اعتنایی کنید. این را بدانیم که این افکار بوسیله شیطان به ذهن آدم می آید. راه اینست که هر چه گفت، شما می گوئید: باشد و کار خودتان را ادامه می دهید. مهم این است که شما کارهای خودتان را بطور صحیح ادامه بدهید. نماز بخوانید نماز صحیح، اول وقت بخوانید.
9-تمام روز با وضو باشید، قرآن زیاد بخوانید. هر چه شک و تردید پیش آمد، اعتنا نکنید اگر به شیطان بی اعتنائی بشود رها می کند و می رود.
مرحوم آیة الله مرعشی نجفی برای این که طریقه ی صحیح وضو گرفتن را به دیگران یاد بدهد، گاهی در جلسه وضو میگرفت؛ یک قمقمه ی آب همراه ایشان بود. آن را بر میداشت و یک مشت آب به صورت میزد، یک مشت به دست راست و یک مشت هم به دست چپ و مسح سر و پاها را انجام میداد
و راه میافتاد برای نماز.
مرجع تقلیدی که هشتاد سال در زمینه ی اسلام کار کرده، این طور وضو میگیرد.
مابقی بزرگان و مراجع نیز این گونه عمل میکردند.
گاهی دو سه روز باران میآمد. در این صورت، وسواسیها دیگر یقین پیدا میکردند که همه ی عالم نجس شده است.
حضرت آیة الله العظمی بروجردی با وجود گِلهای داخل کوی و برزن که به عبای ایشان میچسبید، مقیّد بودند با همان وضعیت نماز بخوانند؛ تا به دیگران بفهمانند در عباداتشان چگونه باشند.
همچنین حضرت امام خمینی مقیّد بودند با همان عبای گلی به مدرسه ی فیضیه بیایند و نماز بخوانند.
در مشهد مقدس در روز بارانی، سگی در مسجد دوید، به میرزا مهدی مجتهد خبر دادند.
فرمود که پاک است، شاید که در دست ها و پاهای آن سگ گل سفتی بوده که دست و پای او به زمین نرسیده است. (شناخت و درمان وسوسه و وسواس در اسلام، به نقل از نکاتی درباره وسواس و راه درمان آن، سید اسماعیل شاکر اردکانی، ص 60)