آدمی وقتی دارای كرامت نفس شد و به ارزش انسانی خویش واقف گردید شئون مادی و علائق دنیوی در نظرش كم ارج میآید، به آنها بیاعتنا میشود و خود را بزرگتر از آن میداند كه طوق اسارت دنیا را به گردن افكند و برای دست یافتن به تمنیات حیوانی و ارضای غرایز، مرتكب گناه گردد و ارزش انسانی خود را تنزل دهد. اولیای گرامی اسلام، علو همت و بزرگی روح افراد عزیزالنفس را در خلال روایات بیان نموده و نتیجه و اثر كرامت نفس را خاطر نشان ساختهاند.
"عن علی علیه السلام قال:
من كرمت نفسه هانت علیه شهوته."
"كسی كه از كرامت نفس برخوردار میگردد شهوات نفسانی در نظرش خوار و ناچیز میآید."
قال امیرالمؤمنین علیه السلام:
من كرمت علیه نفسه لم یهنها بالمعصیه.
- آن كسی كه به بزرگی و كرامت نفس خود باور آورده هرگز آن را با پلیدی گناه، پست و موهون نمیكند.
ملاحظه میفرمایید كه عزت نفس و بزرگواری معنوی، آدمی را به گونهای میسازد كه پیرامون معصیت نمیگردد، به شهوات حیوانی و تمایلات نفسانی بیاعتنا میشود و دنیا را با دیده پستی و تحقیر مینگرد.
كسانی كه در پرتو مجاهده و كوشش به عز باطنی و شرافت روحی نایل شدهاند، خویشتن را انسان واقعی ساختهاند، و از كرامت نفس و معالی اخلاق برخوردار گردیدهاند، خدمت به مردم را وظیفه خود میدانند و بدون منت، كارهای بزرگی را انجام میدهند و اعمال پرارج خویشتن را به حساب عز انسانی و شرافت نفس میگذارند و این درسی است كه مولی الموحدین، علیابن ابیطالب، آن انسان بزرگ، به پیروان خود آموخته است.
"ان مكرمه صنعتها الی احد من الناس انما اكرمت بها نفسك و زینت بها عرضك، فلا تطلب من غیرك شكر ما صنعت الی نفسك.
كار نیكی را كه نسبت به یكی از افراد مردم انجام میدهی بیگمان، خود را اكرام نمودهای و با آن كار پسندیده شرافت نفس خویش را زینت بخشیدهای، پس شكر عمل نیكت را كه درباره خودت انجام دادهای از غیر خودت طلب منما.
تعالی روح و كرامت خلق افراد شریف النفس آنچنان در ضمیرشان اثر نیكو میگذارد و روحیه آنان را تغییر میدهد كه طرز تفكرشان با اندیشه افراد عادی تفاوت بسیار دارد. اینان خدمتگزاری به مردم را از دیدگاه مخصوص به خود مینگرند و بر وفق نگرشی كه دارند عمل میكنند.
"عن علی علیه السلام قال:
الكریم یری مكارم افعاله دینا علیه یقضیه.
علی(ع) فرموده:
شخص كریم، كرایم اعمال خود را همانند دینی میداند كه بر ذمه اوست و باید آن را ادا نماید.
عز و محبوبیت ظاهری كه بر اثر علل و رویدادهایی نصیب انسان میشود از نعمتهای خداوند است،كسی كه از آن نعمت برخوردار میگردد هر چند مدتش كوتاه باشد باید از آن نعمت قدرشناسی كند و به وظیفه دینی و عقلی خود عمل نماید، توجه كند كه این نعمت همانند دیگر نعمتهای دنیا موقت و زودگذر است، از ابتدا باید به فكر زوال آن نعمت باشد، از خداوند بخواهد كه معادل عز ظاهری، او را پیش نفس خودش كوچك و ذلیل نماید تا به موازات عز ظاهری ذلت باطنی را در خود احساس كند و این دو به موازات یكدیگر در وجودش استقرار یابند، چنین عزی كه در كنارش احساس ذلت است مایه غرور نمیشود و همواره به خاطر دارد كه ممكن است با یك تحول كوچك وضع دگرگون گردد و عز ظاهری به ذلت باطنی مبدل شود.
ای دل از پست و بلند روزگار اندیشه كن
در برومندی ز قحط برگ و بار اندیشه كن
از نسیمی دفتر ایام برهم میخورد
از ورق گردانی لیل و نهار اندیشه كن
علاوه بر دعا بایدعقل را به كار اندازد، مآلاندیش و روشنبین باشد، از نیروی خرد، آنطور كه باید، استفاده كند، و با راهنمایی آن خط مشی خود را در ایام عز ظاهری ترسیم نماید.
"عن علی علیه السلام قال:
كفاك من عقلك ما اوضح لك سبل غیك من رشدك."
علی(ع) فرموده است:
عقل واقعنگر كه راههای هدایت و ضلالت را در مسیرت روشن میكند و حق را به تو ارائه مینماید ترا كفایت میكند.
عقل به عزیز ظاهری میگوید در ایام عزت، هر قدر میتوانی نسبت به مردم متواضع باش و با فروتنی بذر دوستی و محبت در دل آنان بیفشان، عقل میگوید از فرصت محبوبیت استفاده كن، به مردم احسان نما، حوایجشان را برآور، مشكلاتشان را حل كن، و موجبات آسایش فكر و رفاه آنان را فراهم بنما. عقل مدبر و مآلاندیش میگوید اگر خدمتی برای مردم انجام دادی به رخشان مكش، منت بر سرشان مگذار، آبروی آنان را مبر، و با این كار ناروا عمل خود را باطل منما، و خلاصه، عزیز ظاهری باید با دلالت و راهنمایی عقل روشنبین قدم بردارد تا در آینده دچار ندامت نشود.
"عن علی علیه السلام قال:
ادل شیء علی غزاره العقل حسن التدبیر.
علی(ع) فرموده است:
بهترین دلیل بر روشن بینی عقل، تدبیر و مآلاندیشی است.