پاسخ به:مبحث29صالحین:کرامت نفس
سه شنبه 26 آذر 1392 12:49 AM
آدم کسی است که از بندگی شکم بیرون بیاید، از اسارت شهوت بیرون بیاید، بتواند خودش را فراموش کند. ملاحظه می کنید، یک فحش که به او می دهند، می خواهد سر طرف را ببرد! آیا اگر از خودش بیرون آمده بود، این طور کینه توزی می کرد؟ در مجلس که وارد می شود، سعی می کند که بالا بنشیند. آیا اگر انسان بود، بالا و پایین برایش مطرح بود؟! پیغمبر اکرم صلوات الله وسلامه علیه در هر مجلسی که وارد می شد، دَم در می نشست و اگر کارگر ساده ای پهلویش بود، با او صحبت می کرد. اصلاً نمی گفت که این کیست؟ فقیر است یا غنی است؟ با همه صحبت می کرد، با همه اُنس می گرفت. این بیچاره ای که فخر می فروشد خیال می کند کسی هست. باید به او بگویید: خاک بر سرت کنند!
این برخوردهای کوبنده در فرهنگ قرآن چیز ناآشنایی نیست. هیبت و غرور کاذب را نمی شود با نیشگون شکست، باید با پُتک شکست. قرآن که کتابی مؤدب است و از کنار مطالب سبُک با عفت و ادب رد می شود، وقتی به عالِم سوء می رسد، می فرماید:
«فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْب.» مَثل او مانند سگ است.
و درباره ی اهل جهنم می فرماید:
«إخْسَئوا فیها وَ لاتُکَلمون.» خاموش باشید و با من سخن نگویید.