پاسخ به:مبحث29صالحین:کرامت نفس
دوشنبه 25 آذر 1392 3:22 PM
یکی از آثار کرامت نفس، آن است که انسان بتواند به سادگی از امیال نفسانی خود چشم بپوشد.
حضرت علی علیه السلام در این مورد فرموده است:
مَنْ کَرُمَت علیه نَفْسُهُ هانَت عَلَیه شَهَواتُه.
کسی که نفس خود را ارزشمند بداند، رها کردن شهوت ها برایش آسان است.
از نمونه های قرآنی مبارزه با شهوت ها، حضرت یوسف علیه السلام است. چنان که می دانیم، آن حضرت در موقعیتی دشوار و لغزنده قرار گرفت؛ موقعیتی که شاید بسیاری از انسان ها در آن اختیار نفس را از کف بدهند و ارزش انسانی خویش را زیرپا نهند، ولی آن حضرت بر کرامت انسانی اش پای فشرد و نلغزید. او را به خاطر عفت نفس و بزرگی روح متهم کردند و سال ها به زندان افکندند. اولین نتیجه و پاداش این بزرگواری او، قدرت «تعبیر خواب» بود که بعدها، عزت و حکومت دنیوی نیز بدان افزوده شد. در زمان ما نیز برای بسیاری از جوانان، احتمال قرار گرفتن در چنین شرایطی وجود دارد. از این رو، باید متوجه بود که خداوند راه حلال را بر انسان نبسته است و پاکی و درایت آدمی، او را سرافراز از هر موقعیت دشواری خواهد رهاند.
برای کسی که در حال حاضر، دست رسی به حلال مقدور نیست، راه عاقلانه آن است که عفت و کرامت نفس پیشه کند؛ زیرا این گونه موقعیت ها صحنه زورآزمایی بی بندوباری، با کرامت و پاکدامنی است.
به درستی که بهای آدمی بسی بیشتر از یک لحظه لذت جویی است.
حضرت علی علیه السلام فرمود:
آیا آزاده ای هست که این نیم خورده، یعنی دنیا را برای اهلش واگذارد؟ همانا برای نفس های شما بهایی جز بهشت نیست. پس، نفس خود را به غیر آن نفروشید.
انسان کریم، قانع است؛ چشمش به دنبال اموال مردم نیست؛ انصاف دارد؛ حقوق دیگران را رعایت می کند؛ با گذشت و متواضع است و در لغزشگاه ها، از عفت و شرافت نفس خود پاسداری می کند.
1. چشم پوشی از شهوت ها، در سایه کرامت نفس؛
2. ارزش آدمی برابر با بهشت است، نباید آن را به قیمت ناچیز فروخت.
برخی، تکبر و خودپسندی را با عزت نفس اشتباه می گیرند. در عزت نفس، انسان به دنبال کسب فضیلت هایی است که او را بزرگ می سازد. شخص با عزت، احترام دیگران را در حد لازم و بالاتر از معمول نگه می دارد. ولی افراد متکبر، نزد دیگران حقیر می شوند؛ زیرا خود را به ناحق همواره برتر از دیگران می شمارند.
برخی دیگر به نام عزت نفس، از ابهام ها و پرسش های علمی خود سرباز می زنند و تصور می کنند با پرس وجوی علمی، ضعف دانسته های آنان آشکار می شود و نزد دیگران کوچک خواهند شد. در حالی که اعتراف به ندانستن، نشانه کرامت نفس است و سعی بر کسب دانش، کرامت والاتری است؛ زیرا با نپرسیدن، آدمی در نادانی باقی می ماند و از ارزش او کاسته می شود.
به تعبیر سعدی:
بپرس هر چه ندانی که ذُلّ پرسیدن | دلیل راه تو باشد به عز دانایی |
بعضی برای رفع فقر، به هر راه ممکنی روی می آورند، در حالی که، انسان نباید زیر بار خواهش و ذلت برود و با هراس از فردای ذلت بار، امروز خود را به خواری بیفکند.
حضرت علی علیه السلام در سخنی می فرماید: «النّاسُ مِنْ خَوْفِ الذُّلِ فی ذُلّ؛ مردم از ترس خواری، خود را به خواری می افکنند».
همچنین، داشتن عزت نفس، دلیل کار نکردن نیست. انسانی که برای رفع نیازهای خود و خانواده اش می کوشد، نزد خدای متعال بسیار با ارزش است و پاداش بزرگ دارد. پس نباید پنداشت که پوشیدن لباس کار، ذلت است. آدمی با کار کردن نه تنها مجبور نیست دست خود را به سوی دیگران دراز کند، بلکه دست افتادگان را نیز می تواند بگیرد.
بنابراین، شخص کریم، حکیم و هوشیار است. او انسانی متعادل است و می کوشد در کارها و رفتارهایش، حق خداوند، والدین، فرزندان، همسایگان، همکاران، گیاهان و حتی طبیعت بی جان را به خوبی پاس دارد.