نسخهای برای رفع گرفتاریها !
چهارشنبه 20 آذر 1392 10:26 AM
چند سال است که در کارهایم دچار مشکل می شوم که راهها به رویم بسته می شود، از جمله در زمینه اشتغال و ازدواج، و هر چه از خدا طلب یاری می کنم، راه مساعدی گشوده نمی شود؟
پاسخ حضرت آیت الله بهجت به این پرسش: برای رفع گرفتاریها چه کنیم؟
زیاد از روی اعتقاد کامل بگویید: «أستغفر الله»، هیچ چیز شما را منصرف نکند غیر از ضروریات و واجبات تا کلیه ابتلائات رفع شود، بلکه بعد از رفع آنها هم بگویید، برای اینکه امثال آنها پیش نیاید؛ و اگر دیدید رفع نشد، بدانید یا ادامه نداده اید، یا آنکه با اعتقاد کامل نگفته اید. والله العالم. (آیت الله بهجت)
استغفار به معنای درخواست آمرزش از خداوند است. این اصطلاح از واژه غفر گرفته شده که چندین اسم خداوند نیز از آن مشتق شده که از آن میان می توان به اسم غفار و غفور اشاره کرد. از واژه غفر اسم مغفر را درست کرده اند که به معنای کلاه خود است که نوعی پوشش دفاعی و حفاظتی است.
بر این اساس، کسی که استغفار می جوید و نام غفار و یا غفور را می خواند تا خداوند از میان آن همه اسمای حسنای خودش به این اسم بر او تجلی کند، بی گمان می خواهد از چیزی در امان بماند و از گرفتاری و مشکلی خود را بپوشاند تا آسیب نبیند و یا کمتر آسیب ببیند. از این رو ارتباط تنگاتنگی میان گرفتاری ها و استغفار می توان یافت.
در آیه قرآن میخوانیم: «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفّارًا * یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْرارًا * وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنّاتٍ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهارًا»؛ «به آنها گفتم: از پروردگار خویش آمرزش بطلبید که او بسیار آمرزنده است تا بارانهای پربرکت آسمان را پی در پی بر شما فرستد و شما را با اموال و فرزندان فراوان کمک کند و باغهای سرسبز و نهرهای جاری در اختیارتان قرار دهد».
غوطهور شدن افراد جامعه در بهرهوری های مادی و غرق شدن در عیش و عشرت طلبی، موجب قطع ارتباطشان با غیب و خالق و غفلت از یاد او میشود و این از دید یک موحد، بزرگترین عذاب و هلاکت به شمار میآید و معیشت ضنک و مضیقه حیات است، نه نعمت و رفاه واقعی .
استغفار از گناهان اثر فوری در رفع مصائب و گرفتاریها و گشوده شدن در نعمتهای آسمانی و زمینی دارد و میفهماند بین اصلاح جامعه انسانی و فساد آن و بین اوضاع عمومی جهان ارتباطی برقرار است و اگر جوامع بشری خود را اصلاح کنند، به زندگی پاکیزه و گوارایی میرسند.
در آیات قرآنی برای استغفار سه کاربرد اساسی بیان شده است که عبارتند از: دفع و رفع و جلب.
1) دفع، به معنای جلوگیری و پیشگیری است. کسی که احتمال می دهد با گناه و خطا و اشتباهی ممکن است تبعات و آثار آن دامنگیر و وبال گردن او شود می تواند با استغفار، خود را از آثار و پیامدهای آن در امان نگه دارد و در حقیقت گرفتاری و عذاب و بدبختی را از خود دفع کند. این همان نقش پیشگیری و واکسینه کردن است که برای استغفار گفته اند.
2) رفع، آن است که گرفتاری و بلا و عذاب نازل شده و انسان می کوشد تا خود را به هر شکلی از آن برهاند. به سخن دیگر، گناه و خطا و اشتباهی صورت گرفته و این امور موجب شده که بلایایی نازل شود و حالا او مانده که با این آثار گناه و خطا چه کند و چگونه از استمرار آن جلوگیری نماید و آن را از سر خود بردارد؟ در این جا نیز خداوند از انسان می خواهد که به خدا پناه برده و با استغفار خویش، در پوشش کامل اسم غفور در آید و از شر استمرار آثار گناه و عذاب در امان ماند.
3) جلب، به معنای این است که انسان نعمت و برکتی را می خواهد داشته باشد که در حال حاضر از آن محروم است. حالا می خواهد به شکلی، محبت الهی را به سوی خود جلب کند تا خداوند به اسم رحمان و رحیم بر او ظهور یابد و از در پوشش کرامت و رحمت خویش بر او وارد شود.
در این جا نیز نقش استغفار برای جلب این نعمت ضروری است؛ زیرا انسان ناخواسته و به خطا و اشتباه، عملی را انجام می دهد که هر چند از نظر تکلیفی، گناهی نکرده ولی از نظر تکوینی، آن خطا و اشتباه گرفتاری ها و تبعاتی را به همراه می آورد. این مانند آن است که آدم ناخواسته داروی خواب آور بخورد ولی این جهل و خطا و اشتباه موجب نمی شود تا داروی خواب آور تاثیر نگذارد و شخص را به خواب نبرد؟ بلکه او را به خواب خواهد برد.
در زندگی نیز انسان ناخواسته خطاها و حتی گناهانی را مرتکب می شود که در عالم تکوین تاثیر وضعی می گذارد و از آن جایی که این آثار می تواند مخرب باشد، باید با پناه بردن به اسم غفار و غفور، خود را در پوشش امنیت خداوندی قرار دهد تا آثار را دفع و یا رفع نماید و او را به مسیر کمالی سوق دهد.
این گونه است که خود موجب جلب نعمت و برکتی می شود که ناخواسته به عنوان تبعات و آثار طبیعی عملی ضد آن را به سوی خود جلب کرده و خود را گرفتار فقدان نعمت و یا برکتی نموده بود.
در آیات قرآنی برای افزایش قدرت و یا دستیابی به فرزند و یا نعمت های دیگر استغفار به عنوان یک راهکار کامل مطرح شده است که از جمله می توان به آیات 10 تا 12 سوره نوح اشاره کرد.
البته برخی از گناهان و خطاها شخصی است و تبعات و آثار آن به خود شخص باز می گردد و برخی نیز اجتماعی است که جامعه نیز در معرض خطر قرار می گیرد. چنان که برخی از گناهان و اشتباهات نیز کاملا شخصی و اخلاقی است ولی برخی دیگر هنجاری و رفتاری است و دیگر از آن آسیب می بینند.
اگر عملی تنها مربوط به حق الله باشد می توان با استغفار صرف البته واقعی، از آثار و تبعات آن در امان ماند ولی اگر این عمل مربوط به حق الناس باشد می بایست افزون بر توبه و استغفار، به رد حقوق مردم پرداخت و با اصلاح عملی که انجام داده، رحمت خدا را جلب و جذب نمود. از این رو خداوند در برخی از آیات سخن از اصلاح پس از استغفار می گوید.
برای این که ریشه هر خطا و اشتباه و تبعات آن را بردارید، می توانید با عمل نیک و صالح این کار را انجام دهید؛ زیرا به حکم آیه الحسنات یذهبن السیئات؛ نیکی ها ریشه زشتی ها را می کند و لذا در قیامت بدون گناه ظاهر می شوید و در ترازوی عمل شما این گناه که با حسنات و نیکی ها برداشته اید، باقی نمی ماند. بنابراین آیه کریمه هر مثقال ذره ای از خیر و شر بازخواست دارد شامل او نمی شود؛ زیرا کسی که با عمل نیک خویش آن ذره بد و زشت را از میان برده، در ترازوی خویش عمل زشتی ندارد تا بازخواست شود.