پاسخ به سوال درباره خرید و فروش طلا و لوازم آرایش
چهارشنبه 20 آذر 1392 2:38 AM
از نظر شرع هیچ منعی برای شغل یا کار دوم وجود ندارد. آنچه که از طرف دین اسلام و شرع مقدس مورد سرزنش قرار گرفته، دنیا گرایی و دلبستگی به دنیا و دوری از معنویت و آخرت است که چنین چیزی ممکن است در یک شغله بودن نیز وجود داشته باشد.
سوال: خرید و فروش لوازم آرایشی اشکال دارد؟
فى نفسه اشکال ندارد.
فی نفسه اشکال ندارد.
اشکالی ندارد.
اگر خرید و فروش این لوازم منع قانونی نداشته باشد و خود این لوازم ضرری به افراد وارد نکند، خریدو فروش آن بلامانع است.
سوال: آیا طلا فروش، می تواند طلا و جواهر آلات را به زنانی بفروشد که می داند اکثرشان آن را در مقابل نامحرم استفاده می کنند؟
مجرد دانستن اینکه زن این طلا و جواهر را در حرام مصرف می کند، موجب حرمت و فساد بیع نیست، مگر اینکه فروش به قصد مصرف در حرام باشد و چنانچه فروش با قصد مذکور نباشد بیع جایز و صحیح است.
پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سۆال، چنین است:
در فرض مرقوم اگر فروش به قصد منفعت حلال بوده، اشکال ندارد.
فروش طلا به این خانم ها حرام نیست.
در فرض سۆال، اشکالی ندارد.
مجرد دانستن اینکه زن این آلات را در حرام مصرف می کند، موجب حرمت و فساد بیع نیست، مگر اینکه فروش به قصد مصرف در حرام باشد و چنانچه فروش با قصد مذکور نباشد بیع جایز و صحیح است.
فروش طلا به افراد مذکور در سۆال بلامانع است.
فروش طلا به چنین زنانی جایز است و عمل آن ها به معامله شما ربطی ندارد.
(توجه: استفتا از دفاتر آیات عظام: خامنه ای، سیستانی، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی، نوری همدانی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئیست انجام گرفته است)
سوال: آیا خرید و فروش و معامله جواهرات بدلی حرام است؟
با علم خریدار به بدلى بودن معامله فى نفسه اشکال ندارد ولى اگر قانونى در این رابطه وجود دارد مراعات گردد.
اگر به عنوان بدل بفروشد اشکال ندارد.
چنانچه خریدار از این موضوع اطلاع دارد اشکال ندارد.
اگر معامله جواهرات بدلی با علم و اطلاع طرفین نسبت به ویژگی های آن صورت پذیرد، بلامانع است.
سوال: آیا فتوایی در مورد شغل دوم داریم؟ یا کلا شغل دوم داشتن دنیاگرایی است؟
از نظر شرع هیچ منعی برای شغل یا کار دوم وجود ندارد. آنچه که از طرف دین اسلام و شرع مقدس مورد سرزنش قرار گرفته، دنیا گرایی و دلبستگی به دنیا و دوری از معنویت و آخرت است که چنین چیزی ممکن است در یک شغله بودن نیز وجود داشته باشد. گاهی انسان هایی یافت می شوند که با یک شغل و در آمد اندک دلبستگی بیشتری به دنیا دارند، در حالی که افرادی که سرمایه بیشتری دارند چنین دلبستگی را ندارند. در این ارتباط باید گفت که اگر نیازهای زندگی انسان –درحد معقول- با درآمدی که از طریق یک شغل به دست می آید برطرف نشود و خانواده انسان با این درآمد به مضیقه و عسرت بیفتند، چه بسا شغل دوم لازم، بلکه واجب باشد.
البته گفتنی است از نظر قانون، داشتن دو شغل رسمی، یعنی اشغال دو جایگاه کاری خلاف قانون و مقررات کشوری است. همچنین اگر شغل دوم باعث شود که انسان نسبت به شغل اول کوتاهی کند، باز هم داشتن شغل دوم جایز نیست. این گونه است اگر انسان با کار در دو شیفت از رسیدن به امور تربیتی فرزندان و یا وظائف خویش نسبت به امور خانواده و ... باز ماند؛ یعنی در واقع با دو شیفت کار برای درآمد بیشتر از مسائل اصلی و مهم تر غافل شود، طبیعی است که خسارات جبران ناپذیری را ناخواسته متحمل می شود که جبران آن به راحتی امکان پذیر نیست. این جا است که پیشوایان دین (امام حسین علیه السلام) می فرمایند: "از پدرم از وضع داخلی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پرسیدم، فرمود: به منزل رفتنش به اختیار خود بود و چون به منزل مىرفت اوقات خویش را سه قسمت مىکرد: قسمتى براى عبادت خداوند، قسمتى براى خانواده و قسمتى براى خود ....". ("قال الحسین علیه السّلام: سألت أبی عن مدخل رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله، فقال: کان دخوله فی نفسه مأذونا فی ذلک، فاذا آوى إلى منزله جزّى دخوله ثلاثة أجزاء: جزءا للّه و جزءا لأهله و جزءا لنفسه ..." علامه طباطبائى، سنن النبى صلى الله علیه و آله، ج1، ص: 15، 19)